دعا کردن برای دشمنان نه تنها جایز است بلکه نشانهای از بزرگواری روح انسان و تمایل به هدایت دیگران محسوب میشود.
دعاکردن برای دشمنان به دو جنبه مهم میتواند باشد: نخست جنبه شخصی و دوم جنبه عمومی. در دنیای امروز، منظرگاههای انسانی و اجتماعی ما به گونهای است که روابط فردی و اجتماعی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. از این رو، نگرش به دشمنان و چگونگی تعامل با آنها بر اساس آموزههای دینی و تجربیات انسانی میتواند به ما کمک کند تا دنیایی بهتر بسازیم. دعاکردن برای دشمنان بهویژه در شرایط دشوار میتواند راهی برای آرامش روح و روان باشد و در عین حال به ما نشان میدهد که چگونه میتوان با محبت و برادرانه با دیگران رفتار کرد. جنبه شخصی دعایی که انسان برای دشمنانش میکند، میتواند به نوعی نشانهای از بزرگواری و فراتر رفتن از کینه و کدورت باشد. در واقع، این دعای خیر وقتی از دل برمیآید، میتواند بر ما و حتی بر دشمنانمان تأثیرات مثبتی به جایی بگذارد. با توجه به اینکه در قرآن کریم، توجه به دعا و طلب راهنمایی از خداوند بسیار تأکید شده است، دعا برای دشمنان نیز ممکن است یکی از نشانههای ایمان واقعی باشد. در سوره غافر، آیه 60 به وضوح آمده است: «و قال ربکم ادعونی استجب لکم» که به ما یادآوری میکند که دعا یک وسیله ارتباطی با خداوند است و او به خاطر دعاهای ما پاسخ میدهد. دعاکردن برای کسانی که به ما آسیب رساندهاند، میتواند به ما فرصتی بدهد تا تجدید نظر کنیم و دلی بزرگتر از خود بسازیم. این نکته را در نظر داشته باشیم که این عمل به ما یادآوری میکند که در زندگی همه انسانها خطا و اشتباه وجود دارد و جایی برای انسانهای بیخطا وجود ندارد. زمانی که ما برای دشمنانمان دعا میکنیم، در واقع روح خود را از کینه و نفرت ها پاک میکنیم و اجازه میدهیم که نور رحمت الهی در قلب ما بتابد. این امر میتواند به ما آرامش روحی بدهد و اجازه ندهد که بار سنگین نفرت ما را فرسوده کند. جنبه عمومی از جنبه عمومی، دعا برای دشمنان میتواند نشانهای از همدلی و همدردی جامعه باشد. در حقیقت، دعا برای دیگران، به ویژه در اوقات دشوار، میتواند به نوعی نشاندهنده احساس مسئولیت ما نسبت به دیگران باشد. سوره آل عمران، آیه 130 میفرماید: «و لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنفُسِهِمْ» که به ما نشان میدهد که حتی در دل کسانی که به ما آسیب میزنند، ممکن است بذرهای خوبی وجود داشته باشد که تنها نیاز به زمان و هدایت دارد. زمانی که ما برای دشمنانمان دعا میکنیم، در واقع درحال ایجاد فضایی برای فهم و گفتگو هستیم و این عمل میتواند به برقراری رابطه انسانی و اجتماعی بهتر کمک کند. پس، دعاکردن برای دشمنان به ما این پیام را میدهد که باید به یاد داشته باشیم که حتی دشمنان ما نیز میتوانند در برههای از زمان به دوستان و همراهان ما تبدیل شوند. در زندگی واقعی، افراد ممکن است تغییر کنند و تحولی پیدا کنند و این امر میتواند به نوعی پایانی بر تنازعات و کینهها باشد. زمانی که ما دعا میکنیم، به یکدیگر یادآوری میکنیم که انسانها به واسطه محبت و رحمت میتوانند تغییراتی مثبت را تجربه کنند. نتیجهگیری در نهایت، دعای خیر برای دشمنان نه تنها ممنوع نیست بلکه بهعنوان نشانهای از بزرگی روح و رحمت الهی شناخته میشود. این عمل به ما کمک میکند که به دور از نفرت و کینه، به سمت محبت و گذشت برویم و این خود پیامی عمیق برای جامعه بشری است. با دعا کردن برای دشمنان، ما نه تنها خودمان را از بارهای سنگین نفرت آزاد میکنیم بلکه دلیلی بر این نیز میسازیم که انسانیت و محبت میانانسانی برای همگان از اهمیت ویژهای برخوردار است. باید در نظر داشت که دعا کردن برای دشمنان، در نهایت میتواند به ایجاد صلح و آرامش در میان انسانها کمک کند و باعث گردد ما بهعنوان انسانی متعالیتر در این کره خاکی زندگی کنیم.
و پروردگارتان میفرماید: مرا بخوانید تا شما را پاسخ دهم.
و هرگز نپندار که آنهایی که کافرند، از عذاب نتوانند فرار کنند؛ بلکه به آنها مهلت میدهیم.
روزی روزگاری، مردی به نام علی در دلش کینهای نسبت به دشمنش داشت. اما به یاد آیات قرآن افتاد و تصمیم گرفت برای او دعا کند. علی از خدا خواست تا دشمنش را هدایت کند. چند ماه بعد، به شگفتی، دشمنش به او نزدیک شد و از اعمال گذشتهاش عذرخواهی کرد. این تجربه به علی آموخت که دعا کردن برای دیگران، حتی دشمنان، میتواند قلبها را تغییر دهد.