خاموشی در برابر ظلم به نوعی ظلم محسوب میشود و اسلامی بودن ایستادگی در برابر ستم را ضروری میداند.
عنوان: تأکید قرآن بر مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق دیگران مقدمه ظلم یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی است که در دین اسلام و به ویژه در قرآن کریم به شدت مردود شمرده شده است. در این راستا، خداوند متعال در آیات مختلف قرآن بر لزوم مبارزه با ظلم و حمایت از حقوق محقّران تأکید کرده است. این امر نهتنها به عنوان یک وظیفه دینی، بلکه به عنوان یک اساس اجتماعی و انسانی مطرح میشود. در این مقاله به بررسی آیات و آموزههای اسلامی در این زمینه پرداخته خواهد شد و نشان خواهیم داد که دین اسلام چه اهمیتی به آگاهی و عمل به حقوق دیگران میدهد. آیات قرآن در مبارزه با ظلم یکی از آیات مهمی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، آیه 104 سوره آل عمران است. در این آیه خداوند میفرماید: "و شما باید از میان خودتان گروهی دعوت به خیر کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید". این آیه تاکید میکند که وظیفه مسلمانان تنها به انجام عبادات محدود نمیشود، بلکه باید در راستای ترویج خوبیها و جلوگیری از بروز بدیها نیز کوشش کنند. در واقع، این آیه به نوعی دعوت به کار جمعی و اجتماعی علیه ظلم و فساد دارد. اگر افراد به جای قیام در برابر ظلم و فساد، سکوت اختیار کنند و هیچ اقدامی انجام ندهند، به نوعی در ظلم شریک شدهاند. این عمل سکوت به معنای تأیید ظلم است و نشاندهندهی عدم مسئولیت اجتماعی فرد در قبال جامعه خود میباشد. در ادامه، در سوره مائده آیه 8، خداوند به مؤمنان دستور میدهد: "ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خاطر خدا به حق شهادت دهید، و اگرچه بر ضد خودتان یا پدران و خویشانتان باشد، شهادت دهید". این آیه اهمیت صداقت و امانتداری در گواهی دادن را برجسته میکند. با این وجود، در اینجا مسألهی مهم، ایستادگی در برابر ظلم حتی اگر به قیمت از دست دادن منافع شخصی باشد، مطرح میشود. بنابراین، یک مسلمان باید در هر شرایطی بر حق و عدالت ایستادگی کند. پیامبر اکرم (ص) و پیروان ایشان نیز به این نکته توجه داشتهاند. در روایات مختلف، پیامبر (ص) بر لزوم قیام علیه ستمگران و حفظ حقوق ضعیفان تأکید کردهاند. این احادیث به وضوح نشان میدهند که در اسلام سکوت در برابر ظلم نهتنها غیرقابل قبول است، بلکه به نوعی ظلم در حق دیگران محسوب میشود. از اینرو، دعوت به حق و ایستادگی در برابر ظلم یک وظیفه اخلاقی و دینی است که مسلمانان باید به آن عمل کنند. روشهای مبارزه با ظلم مبارزه با ظلم در اسلام تنها به جنبههای نظری محدود نمیشود، بلکه عملیاتی نیز است. در این راستا، میتوان به روشهای زیر اشاره کرد: 1. آموزش و آگاهیبخشی: یکی از مهمترین راهها برای مبارزه با ظلم، آگاهیبخشی به عموم مردم است. مسلمانان باید درباره حقوق انسانی و اجتماعی خود آموزش ببینند و این آموزشها باید در مدارس و مساجد به طور جدی وجود داشته باشد. 2. تشکیل گروههای اجتماعی: بر اساس آیه 104 سوره آل عمران، مسلمانان باید در قالب گروههایی به دفاع از حقوق دیگران بپردازند. این گروهها میتوانند در زمینههای حقوق بشری، اجتماعی و فرهنگی فعالیت کنند. 3. توسعه فرهنگ شجاعت: اینگونه نیست که تنها قیام فیزیکی در برابر ظلم مطرح باشد، بلکه توسعه فرهنگ شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم میتواند به ایجاد یک جامعه آگاه منجر شود که در آن افراد در برابر ظلم آرام نباشند و همدیگر را حمایت کنند. 4. استفاده از ابزارهای قانونی: مسلمانان میتوانند از ابزارهای قانونی موجود برای احقاق حقوق خود و دیگران استفاده کنند. ارگانهای حقوق بشری و قضائی باید نسبت به مشکلات مردم حساس باشند و از حقوق محقّران دفاع کنند. 5. مبارزه فرهنگی و هنری: استفاده از هنر و ادبیات برای ترویج مفاهیم عدالت و حقطلبی نیز میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد. هنرمندان و نویسندگان میتوانند با خلق آثار فرهنگی، ظلم را به چالش کشیده و جامعه را به تفکر وادارند. نتیجهگیری در پایان، باید اذعان کرد که پیام قرآن کریم در مورد مبارزه با ظلم و دفاع از حقوق دیگران کاملاً روشن و آشکار است. مسلمانان باید نهتنها به خود، بلکه به دیگران نیز توجه کنند. دلیل آن این است که انسانها در قبال یکدیگر مسئول هستند و ایستادگی در برابر ظلم یک تکلیف اجتماعی و دینی است. از همین رو، همچنان که قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم (ص) به ما یادآوری میکنند، سکوت در برابر ظلم، خود نوعی ظلم محسوب میشود و بر همه واجب است که در این راستا تلاش کنند. در این مسیر، آموزش، آگاهیبخشی و ساخت گروههای اجتماعی مقاوم میتواند گامهای مؤثری برای مبارزه با ظلم باشد.
و باید از میان شما گروهی دعوت به خیر کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنان همانا رستگارانند.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به عدالت قیام کنید و برای خدا شهادت دهید، حتی اگر بر ضد خودتان یا پدران و خویشتن باشد.
روزی مردی در شهری زندگی میکرد که بر اثر ظلم و فساد حاکم بر آن جامعه، مردم رنج میبردند. او دید که همسایگانش در برابر این ظلم سکوت کردهاند و تصمیم گرفت که این سکوت را بشکند. او با دیگران به تجمع و برگزاری اعتراضات مسالمتآمیز پرداخت و صدای خود را علیه ظلم بلند کرد. این اقدام او الهامبخش دیگران شد و به تدریج گروهی به او پیوستند و آن ظلم را با هم کنار زدند.