رنجها نشانهی دوری از خدا نیستند و میتوانند فرصتی برای رشد روحی و نزدیکتر شدن به خدا باشند.
رنج و سختیها همواره بخشی اجتنابناپذیر از زندگی انسانی بودهاند. در دنیای امروز و در مواجهه با مشکلات و فشارهای روزمره، بسیاری از انسانها به این سوال میرسند که چرا این رنجها وجود دارند و آیا نشانهای از دوری خداوند هستند یا خیر؟ در قرآن کریم، رنج و سختیها به عنوان بخشی از تجربه انسانی ذکر شده و نمیتوان آنها را به سادگی نشانهای از دوری از خدا دانست. بلکه آیات قرآن بهصراحت اشاره دارد که خداوند در زمان سختیها و مشکلات به بندگانش نزدیکتر است و رنجها گاهی میتوانند فرصتی برای تقرب به خدا و رشد روحی باشند. در آیه 155 سوره بقره، خداوند میفرماید: "وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشَىْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ". این آیه به وضوح بیان میکند که خداوند بندگانش را امتحان میکند و این امتحانها شامل ترس، گرسنگی، کمبود مالی و از دست دادن عزیزان میشود. اما در پایان این آیه به صابران بشارت داده میشود. این نشاندهنده این واقعیت است که صبر و استقامت در برابر سختیها، نه تنها مورد احترام و پذیرش خداوند است بلکه به شخص نیز قوت و آرامش میدهد. در حقیقت، رنجها میتوانند زمینهساز رشد و پیشرفت بشری باشند. در سوره آل عمران آیه 139 نیز میخوانیم: "وَ لَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ". این آیه نیز بر اهمیت ایمان در مواجهه با چالشها تاکید دارد. خداوند بشر را به یادآوری این نکته دعوت میکند که اگر ایمانی قوی داشته باشند و در برابر مشکلات تاب بیاورند، آنها از دیگران بالاتر خواهند بود. به این ترتیب، ایمان به خدا به انسان قدرت بیشتری برای مواجهه با رنجها و چالشها میدهد. رنج، فرصتی برای رشد روحی و تقویت ارتباط با خداوند است. در حقیقت، بسیاری از انسانها در زمان مصیبتها متوجه نزدیکتر شدن به خدا و صحنههای عمیقتری از ایمان میشوند. این امر ناشی از تدبر در مسائل و تلاش برای درک علل وقایع است. در این مراحل میتوان به درک عمیقتری از معانی زندگی و هدف آفرینش رسید. علاوه بر این، رنج انسان را به تفکر درباره سوالاتی عمیقتر در مورد زندگی و دوران وجود و دنیایی که در آن زندگی میکنیم، وادار میکند. بسیاری از حکمتها و آموزههایی که از طریق دینی به ما ارائه میشوند، در لحظات دشواری برای افراد معنی پیدا میکنند. در این زمانها، دعا و ارتباط با خداوند نیز شکل متفاوتی به خود میگیرد. انسان در سختیها به دنبال پناهگاه و آرامش در نزد خدا میگردد. این ارتباط باعث آرامش و قوت روحی میشود و انسان را از زمینگیری ناشی از رنج نجات میدهد. رنجها و سختیها به چشماندازهای جدیدی در زندگی ما باز میکنند. انسان با دستوپنجه نرم کردن با این مشکلات، میتواند جوانب جدیدی از خود را کشف کند و به رشد و توسعه فردی خود ادامه دهد. از طرف دیگر، این رنجها ما را به یاد نیاز به دیگران نیز میاندازند. انسانهایی که در سختیها به یکدیگر کمک میکنند و در کنار هم هستند، نهتنها خود را تقویت میکنند بلکه دیگران را نیز تشویق به صبر و تحمل مینمایند. از منظر اجتماعی نیز، وقتی که افراد در برابر رنجها با هم متحد میشوند، میتوانند تغییرات مثبتی در جامعه بهوجود آورند. این یک واقعیت مسلم است که رنجهای مشترک میتواند موجب همدلی و نزدیکی انسانها به یکدیگر شود و اعتماد و احترام متقابل را در میان آنها تقویت کند. این همدلی میتواند به ایجاد فضای مثبت در اجتماع و حتی بهبود کیفیت زندگی افراد کمک کند. در نهایت، باید به این نکته توجه داشت که رنجها نهتنها امتحانهای الهی هستند بلکه میتوانند به فرصتی برای بروز اخلاقیات و ارزشهای انسانی تبدیل شوند. صبر، شجاعت، همدلی و سازگاری از جمله ویژگیهایی هستند که در مواجهه با رنجها در ما تقویت میشوند. این صفات به ما کمک میکنند تا در برابر مشکلات زندگی تسلیم نشویم و به پیشرفت خود ادامه دهیم. در نتیجه، در تاکید بر اهمیت رنجها در زندگی، به وضوح میتوان گفت که خداوند در بهترین وجه خود به بندگانش در سختیها نزدیکتر میشود. رنجها فرصتهایی برای امتحان ایمان و تقویت ارتباط با خداوند هستند و میتواند ما را به سمت رشد روحی و اجتماعی هدایت کند. از این رو، میتوان دریافت که سختیها و چالشها در واقع بخشی از طرح الهی هستند که برای ارتقاء انسانها و نزدیک شدن آنها به خدا و یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند.
و قطعاً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و نقصان در اموال و جانها و میوهها امتحان میکنیم؛ و بشارت ده به صابران.
و ضعف نکنید و غمگین نشوید و اگر ایمان دارید، شما غالبید.
روزی مردی به نام سهراب در کوههای دورافتاده زندگی میکرد. او در زندگی خود سختیهای زیادی را متحمل شده بود و گمان میکرد که خداوند او را فراموش کرده است. یک روز، او در دل شب، در حین دعا به خدا، به یاد آورد که رنجهایش او را به خدا نزدیکتر کرده است. او فهمید که از این سختیها میتواند به عنوان وسیلهای برای تقویت ایمان و نزدیکی به خدا استفاده کند. از آن روز به بعد، سهراب با عشق و امید زندگی کرد و به دیگران نیز امیدوار بود.