قرآن کریم مؤمنان را به مهربانی و مقابله با بدیها با نیکی تشویق میکند، حتی نسبت به کسانی که ظلم کردهاند. این رویکرد نیازمند صبر است و میتواند دشمنیها را به دوستی مبدل سازد، هرچند دفاع از حق و مقابله با ظلم سیستماتیک همچنان لازم است.
در مکتب جامع و نورانی اسلام، که بر پایه رحمت و هدایت الهی بنا شده است، پاسخ به این سوال کلیدی که آیا باید با همه، حتی کسانی که به ما بدی کردهاند، مهربان بود، نه تنها یک توصیه اخلاقی که یک اصل بنیادین قرآنی است. قرآن کریم به وضوح راه و رسم برخورد با بدخواهان و آزاردهندگان را تبیین کرده و انسان را به سوی بالاترین مراتب اخلاق و معنویت رهنمون میسازد. اصل اساسی در این زمینه، دفع بدی با نیکی است که در چندین آیه به آن اشاره شده است. این آموزه نه تنها برای حفظ آرامش درونی فرد است بلکه برای تغییر و تحول در دل دشمنان و آزاردهندگان نیز کارساز خواهد بود. قرآن در سوره فصلت، آیه 34 و 35 به زیبایی این مفهوم را بیان میدارد: "وَ لَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ. وَ مَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ مَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ." این آیه مستقیماً به مؤمنان دستور میدهد که بدی را با بهترین شکل نیکی پاسخ دهند. نتیجهای که قرآن برای این رویکرد پیشبینی میکند، بسیار شگفتانگیز است: دشمنی به دوستی صمیمی تبدیل میشود. این دلالت بر قدرت بینظیر اخلاق حسنه در ترمیم روابط و شفای دلها دارد. اما قرآن بلافاصله متذکر میشود که این مرتبه اخلاقی تنها نصیب کسانی میشود که صبر پیشه کنند و دارای بهرهای بزرگ از هدایت الهی باشند. صبر در اینجا به معنای تحمل آزار و اذیت و حفظ آرامش درونی و بیرونی در مواجهه با بدرفتاری است. این صبر نه تنها انفعالی نیست، بلکه فعالانه و سازنده است و زمینه را برای تأثیرگذاری نیکی فراهم میآورد. علاوه بر این، در سوره شوری، آیه 40، خداوند میفرماید: "وَ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا ۖ فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ." این آیه ابتدا اصل مقابله به مثل در مجازات را مطرح میکند، اما بلافاصله تشویق به عفو و اصلاح میکند و اجر آن را بر عهده خود خداوند قرار میدهد. این به این معنی است که حق مقابله به مثل وجود دارد، اما گذشت و تلاش برای بهبود روابط برتر است و پاداشی عظیم نزد خداوند دارد. عفو و اصلاح در اینجا به معنای صرف نظر کردن از انتقام شخصی و تلاش برای ترمیم و بهبود وضعیت است، حتی اگر طرف مقابل شایسته آن نباشد. این نشان میدهد که هدف از مهربانی با کسانی که بدی کردهاند، صرفاً تسلیم شدن یا نادیده گرفتن ظلم نیست، بلکه رویکردی حکیمانه و فعالانه برای شکستن چرخه بدی و ترویج صلح و رحمت است. نمونههای متعددی از این رویکرد در سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) یافت میشود. پیامبر گرامی اسلام (ص) که رحمت للعالمین بود، حتی در برابر شدیدترین اذیتها و آزارها، همواره با گشادهرویی و مهربانی برخورد میکرد. او دشمنان خود را میبخشید و با رفتار نیک خود، بسیاری از آنها را به اسلام جذب میکرد. فتح مکه و عفو عمومی اهالی آن، که سالها به پیامبر و یارانش ظلم کرده بودند، نمونه بارز این رحمت و مهربانی است. این رفتار نشان میدهد که مهربانی فراتر از احساسات لحظهای است و میتواند یک استراتژی الهی برای هدایت و اصلاح باشد. با این حال، این مهربانی به معنای سلب مسئولیت از فرد آزاردیده برای دفاع از خود یا جامعه نیست. در مواردی که ظلم سازمانیافته یا ستمگری سیستماتیک وجود دارد که حقوق دیگران را تضییع میکند، یا به کیان دین و جامعه آسیب میرساند، مقابله با آن ضروری است. اما حتی در چنین مواردی نیز، شیوه مقابله باید از چهارچوب عدالت خارج نشود و هدف نهایی، استقرار صلح و عدالت باشد. تفاوت در این است که مهربانی و عفو در روابط فردی و شخصی بسیار توصیه شده و برکات فراوانی دارد، اما در برابر ظلمی که به جامعه یا دین وارد میشود، باید با حکمت و اقتدار عمل کرد. در مجموع، دیدگاه قرآنی بر این است که مهربانی و احسان، حتی در برابر کسانی که به ما بدی کردهاند، یک فضیلت بزرگ و یک استراتژی مؤثر برای تغییر و اصلاح است. این رویکرد نیازمند صبر، بصیرت و توکل به خداست. با این حال، مرزهای آن باید با حکمت الهی مشخص شوند تا به معنای تسلیم در برابر ظلم و فساد نباشد، بلکه راهی برای گسترش رحمت و نور در جهان باشد. این نوع مهربانی، ضعف نیست، بلکه اوج قدرت روحی و اخلاقی یک مؤمن است که میتواند قلبها را تسخیر کند و دشمنیها را به دوستی مبدل سازد. پس پاسخ این است که بله، اسلام و قرآن قویاً به مهربانی با کسانی که به ما بدی کردهاند، توصیه میکنند، با این امید که نیکی و احسان ما بتواند بذر محبت را در دل آنها بکارد و در نهایت مسیر هدایت را برایشان هموار سازد. این عمل، نشانهای از ایمان راستین و پیروی از اخلاق الهی است.
و هرگز نیکی و بدی یکسان نیستند؛ بدی را با نیکوترین شیوه دفع کن؛ آنگاه خواهی دید همان کسی که میان تو و او دشمنی بود، چنان میشود که گویی دوستی صمیمی است.
و این مقام بلند را جز کسانی که صبر کردهاند، به دست نیاورند؛ و آن را جز صاحبان بهرهای بزرگ نپذیرند.
و پاداش بدی، بدیای است همانند آن؛ پس هر کس عفو کند و (میان خویش و ظالم) صلح آورد، پاداشش بر عهده خداست؛ مسلماً او ستمکاران را دوست ندارد.
آوردهاند که روزی مردی کینهورز، سعدی شیرازی را در بازار با سخنان درشت و دشنام آزار داد. یاران سعدی خشمگین شدند و خواستند با آن مرد مقابله کنند. اما سعدی با لبخندی آرام آنان را بازداشت و رو به مرد کرد و گفت: «ای دوست، اگر سخن دیگری داری، بگو تا کاملاً شنوا باشم؛ چه نیکوست که انسان از هر کس که بتواند، درسی بیاموزد، حتی اگر آن درس، درس صبر و ادب در برابر بیادبی باشد.» مرد کینهورز که انتظار تندی و مقابله داشت، از این پاسخ نیکو و آرام شرمنده شد، سر به زیر افکند و شرمگینانه از آنجا دور گشت. سعدی به یارانش فرمود: «ببینید چگونه یک سخن نیک و دلی آرام، تیغ تند کینه را کند میکند و دشمنی را به شرمندگی و شاید دوستی میانجامد.»