جذابیت گناه به دلیل فریب شیطان، تمایلات نفسانی و ماهیت موقتی لذتهای دنیاست که در مقابل پاداشهای پایدار طاعت قرار میگیرد. این جذابیت، آزمایشی الهی است که به ضعف ایمان و غفلت از آخرت نیز وابسته است.
سوالی که مطرح شد، از جمله عمیقترین و پیچیدهترین پرسشهایی است که ذهن بشر را به خود مشغول میسازد و ریشه در سرشت انسان و تقابل دائمی بین تمایلات نفسانی و فرمانهای الهی دارد. جذابیت گناهان در مقایسه با طاعات، پدیدهای نیست که از دیدگاه قرآن پنهان مانده باشد؛ بلکه این کتاب الهی به وضوح به ریشهها و ابعاد مختلف آن پرداخته است. برای درک این پدیده، باید به چند عامل کلیدی از منظر قرآنی توجه کرد. اولین و شاید مهمترین عامل، نقش «شیطان» است. قرآن کریم شیطان را دشمن آشکار انسان معرفی میکند که هدف اصلیاش گمراهی بشر و دور کردن او از صراط مستقیم الهی است. شیطان با استفاده از فنون مختلف، اعمال ناپسند را در نظر انسان «زینت» میدهد و آنها را زیبا و دلنشین جلوه میدهد. خداوند در آیات متعددی به این حیله شیطان اشاره میکند، مثلاً میفرماید: «وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ» (عنکبوت: ۳۸)؛ یعنی «شیطان اعمالشان را برایشان آراست و آنها را از راه راست بازداشت، در حالی که بصیرت داشتند.» این زینت دادن باعث میشود که گناه در نگاه اول، وسوسهانگیز، لذتبخش و حتی منطقی به نظر برسد، در حالی که طاعت ممکن است نیازمند صبر، تلاش و از خودگذشتگی باشد. شیطان از امیال طبیعی انسان سوءاستفاده میکند و آنها را به سمت افراط و گناه سوق میدهد، وعدههای دروغین میدهد و امیدهای واهی ایجاد میکند که گویا با انجام گناه، به خوشبختی یا آسایش فوری میرسند. دومین عامل، «طبیعت نفس انسانی» است. قرآن نفس انسان را مستعد خیر و شر، و متمایل به هوی و هوس معرفی میکند. نفس «اماره بالسوء» (نفس امرکننده به بدی) همان جنبهای از وجود انسان است که به سمت لذتهای زودگذر و تمایلات مادی گرایش دارد. این تمایلات شامل شهوت، غضب، حرص و تکبر است که در ذات خود بد نیستند، اما وقتی از حد اعتدال خارج شوند و تحت کنترل عقل و وحی قرار نگیرند، منجر به گناه میشوند. خداوند در سوره یوسف، آیه ۵۳ میفرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛ یعنی «من هرگز خود را تبرئه نمیکنم، چرا که نفس، سرکش و بسیار به بدیها امر کننده است، مگر آنچه پروردگارم رحم کند؛ پروردگارم آمرزنده و مهربان است.» این آیه به وضوح نشان میدهد که تمایل به سوی بدیها و لذتهای زودگذر، ریشهای در نفس انسان دارد که اگر با تربیت الهی و خودکنترلی مهار نشود، میتواند به سمت گناهان سوق یابد. گناهان اغلب راهی سریعتر و کمدردسرتر برای ارضای این تمایلات نفسانی به نظر میرسند، در حالی که طاعات غالباً نیازمند صبر، تلاش مستمر و فداکاری هستند که در کوتاهمدت ممکن است کمتر جذاب به نظر برسند. سومین عامل، «ماهیت فریبنده زندگی دنیا» است. قرآن زندگی دنیا را فانی و متاع قلیل معرفی میکند. زینتهای دنیا، مانند مال، فرزند، مقام و شهرت، به خودی خود بد نیستند، اما اگر هدف اصلی قرار گیرند و انسان را از یاد خدا و آخرت غافل کنند، تبدیل به وسیلهای برای گناه میشوند. خداوند در سوره آل عمران، آیه ۱۴ میفرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»؛ یعنی «دوستیِ شهواتِ زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و دامها و کشتزارها برای مردم آراسته شده است. اینها کالای زندگی دنیاست؛ و بازگشت نیکو تنها نزد خداست.» این آراستگی و زینت، نوعی فریب و آزمون الهی است. گناهان اغلب با وعده دستیابی سریع به این زینتهای دنیوی (مانند ثروت حرام، لذتهای نامشروع، قدرت غاصبانه) ظاهر میشوند و به همین دلیل برای انسانهایی که به عمق امور نمیاندیشند و به عواقب اخروی توجه ندارند، جذابیت پیدا میکنند. طاعت، برعکس، غالباً پاداشی تأخیری و اخروی دارد که در دید کوتاه مدت دنیوی ممکن است فاقد جذابیت فوری باشد. چهارمین عامل، «ضعف ایمان و غفلت از آخرت» است. زمانی که ایمان انسان ضعیف میشود و یاد مرگ، قیامت، حسابرسی الهی و بهشت و جهنم از دل او میرود، حجاب غفلت بر دیدگانش میافتد. در این حالت، انسان تنها لذتهای لحظهای و منافع مادی را میبیند و به عواقب گناه توجهی ندارد. آیات قرآن بارها بر اهمیت یادآوری آخرت و محاسبه اعمال تأکید میکنند تا انسان در برابر وسوسهها و جذابیتهای گناه مقاوم شود. وقتی فردی فراموش میکند که هر عملی حساب و کتابی دارد و دنیا گذرگاهی بیش نیست، طبیعی است که به سمت لذتهای زودگذر گناه متمایل شود. در نهایت، این جذابیت گناه یک «آزمایش الهی» است. خداوند انسان را در دنیایی قرار داده که حق و باطل، خیر و شر، طاعت و معصیت در آن درهم آمیختهاند. این انسان است که باید با اراده و اختیار خود، راه درست را انتخاب کند. خداوند ابزارهای لازم برای مقاومت در برابر جذابیت گناه را نیز فراهم آورده است: عقل، وجدان، ارسال پیامبران، نزول کتب آسمانی و یاریهای غیبی. لذا، اگرچه گناهان ممکن است در ظاهر جذاب و شیرین جلوه کنند، اما این جذابیت فریبنده و موقتی است و نتیجهای جز پشیمانی و عذاب در پی ندارد، در حالی که طاعت و بندگی خدا، اگرچه ممکن است در ابتدا دشوار به نظر رسد، اما ثمرات آن آرامش روحی، رضایت الهی و سعادت ابدی است.
و من هرگز خود را تبرئه نمیکنم، چرا که نفس، سرکش و بسیار به بدیها امر کننده است، مگر آنچه پروردگارم رحم کند؛ پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
و خداوند میخواهد توبه شما را بپذیرد، و آنان که از شهوات پیروی میکنند، میخواهند که شما به کلی منحرف شوید.
ای فرزندان آدم، مبادا شیطان شما را بفریبد، همان گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد و لباسشان را از تنشان برکند تا عورتهایشان را به آنها نشان دهد. او و قبیلهاش شما را از جایی که نمیبینید، میبینند. ما شیاطین را دوستان و سرپرستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند.
آوردهاند که جوانی در شهری، شیفته آسایش و لذتهای فوری بود و همیشه راهی را برمیگزید که کمترین زحمت را داشته باشد. پیر خردمندی در آن شهر او را پند میداد و میگفت: «ای فرزندم، راه فضیلت در آغاز شاید دشوار و پرفراز و نشیب به نظر آید، اما پایان آن باغی است از شادمانی جاودان. اما راه افراط در لذت، اگرچه با چمنهای نرم و بوهای خوش فرش شده، غالباً به بیابانی پر از خار و حسرت میرسد.» جوان، که فریفته شیرینیهای زودگذر بود، پیوسته راه آسان را انتخاب میکرد. روزی او بوتهای از توتهای وحشی یافت که بسیار خوشرنگ و آبدار به نظر میرسید و نوید لذتی فوری میداد. بیتوجه به هشدارهای پیشین پیرمرد درباره میوههای ناشناخته، با حرص آنها را خورد. چیزی نگذشت که دچار دردی تلخ و ناخوشایند شد. آنگاه سخنان پیرمرد را به یاد آورد و فهمید که جذابیتهای اولیه، حقیقت تلخی را پنهان میکردند و خیر حقیقی شاید نیاز به تلاش داشته باشد، اما ثمراتش سالم و پایدار است، برخلاف فریبندگی لذتهای آنی که غالباً اندوه به بار میآورند.