چرا انسان مدام درگیر قضاوت دیگران است؟

قرآن کریم قضاوت دیگران را به شدت نهی می‌کند، زیرا این عمل ریشه در سوء ظن، تکبر و وسوسه‌های شیطانی دارد. تنها خداوند حق قضاوت نهایی را داراست و انسان‌ها باید به جای عیب‌جویی از دیگران، بر اصلاح نفس خود تمرکز کنند.

پاسخ قرآن

چرا انسان مدام درگیر قضاوت دیگران است؟

در آموزه‌های قرآن کریم، موضوع قضاوت کردن و داوری در مورد دیگران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به صراحت به انسان‌ها هشدار می‌دهد که از این رفتار پرهیز کنند. قرآن بر این حقیقت تأکید دارد که تنها خداوند است که حق قضاوت مطلق و نهایی را دارد، زیرا اوست که بر تمام امور آشکار و پنهان آگاه است و از نیت‌ها و بواطن امور خبر دارد. انسان‌ها با دانش محدود، تعصبات درونی، و عدم آگاهی از شرایط و انگیزه‌های واقعی دیگران، هرگز نمی‌توانند داوری عادلانه و کاملی داشته باشند. بنابراین، درگیر شدن مداوم در قضاوت دیگران نه تنها عملی ناپسند در نگاه الهی است، بلکه ریشه در ضعف‌های درونی انسان و وسوسه‌های شیطانی دارد که قرآن به تفصیل به آن‌ها اشاره کرده است. یکی از مهم‌ترین دلایلی که قرآن به عنوان ریشه این رفتار ناپسند معرفی می‌کند، «سوء ظن» یا گمان بد نسبت به دیگران است. در سوره حجرات، آیه ۱۲، خداوند متعال به صراحت می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا ۚ أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است؛ و (در امور دیگران) تجسس نکنید، و بعضی از شما دیگری را غیبت نکند. آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ پس از آن کراهت دارید! و از خدا بترسید، همانا خداوند توبه‌پذیر مهربان است). این آیه به وضوح نشان می‌دهد که ریشه‌ی بسیاری از قضاوت‌ها، همان گمان‌های بی‌اساس و سوءظن‌هایی است که در ذهن انسان شکل می‌گیرد. این گمان‌های بد، زمینه را برای تجسس در زندگی دیگران و سپس غیبت کردن و بدگویی فراهم می‌کند که هر سه عمل، مستقیماً به قضاوت‌های ناسالم منجر می‌شوند. تشبیه غیبت به خوردن گوشت برادر مرده، نشان‌دهنده‌ی نهایت قبح و زشتی این عمل در نگاه خداوند است، عملی که شأن و کرامت انسانی را زیر پا می‌گذارد. دلیل دیگر، «تکبر» و احساس برتری است که انسان را وادار می‌کند خود را بالاتر از دیگران ببیند و به دنبال عیب‌جویی از آن‌ها باشد. در سوره حجرات، آیه ۱۱، خداوند می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَىٰ أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَىٰ أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ ۖ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ۖ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ ۚ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، گروهی گروه دیگر را مسخره نکند، شاید آن‌ها از این‌ها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آن‌ها از این‌ها بهتر باشند؛ و از یکدیگر عیب‌جویی نکنید و با القاب زشت همدیگر را نخوانید. چه بد است نام بدکاری پس از ایمان! و هر کس توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند). این آیه مستقیم به ریشه‌ی قضاوت‌های تحقیرآمیز و تمسخرآمیز اشاره دارد و هشدار می‌دهد که ما هرگز نمی‌توانیم از ارزش واقعی افراد در نزد خداوند باخبر باشیم. چه بسا فردی که از نظر ما ناچیز می‌نماید، در نزد خداوند مقرب‌تر و بافضیلت‌تر باشد. این نوع قضاوت‌ها نشان از تکبر و غروری دارد که انسان را از مسیر بندگی و تواضع دور می‌کند و در سوره لقمان، آیه ۱۸ نیز به پرهیز از تکبر و خودپسندی توصیه شده است: «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» (و روی از مردم برمگردان، و در زمین با تکبر راه مرو، همانا خداوند هیچ متکبر خودستایی را دوست ندارد). تکبر مانعی بزرگ در مسیر رشد معنوی است و انسان متکبر، تمایل بیشتری به قضاوت و ایرادگیری از دیگران دارد تا ضعف‌های خود را پنهان کند یا خود را برجسته سازد. همچنین، وسوسه‌های شیطان (ابلیس) نقش مهمی در سوق دادن انسان به سمت قضاوت‌های ناروا ایفا می‌کنند. شیطان همواره در پی ایجاد تفرقه و دشمنی بین مؤمنان است و یکی از ابزارهایش، تشویق به بدبینی، عیب‌جویی و در نهایت قضاوت‌های نادرست است. اگر انسان از یاد خدا غافل شود و تقوای الهی را پیشه نکند، به راحتی در دام این وسوسه‌ها می‌افتد و ذهن او به جای تمرکز بر اصلاح نفس خود، مشغول عیب‌بینی و قضاوت دیگران می‌شود. قرآن کریم به جای قضاوت دیگران، به مؤمنان توصیه می‌کند که بر اصلاح نفس خود تمرکز کنند، به عیب‌های خود بپردازند و همیشه به یاد داشته باشند که بازگشت همه به سوی خداوند است و اوست که در روز قیامت به دقت اعمال و نیت‌ها را بررسی خواهد کرد. هدف از این توصیه‌ها، ایجاد جامعه‌ای مبتنی بر رحمت، همدلی، احترام متقابل و بخشش است، جایی که افراد به جای تخریب یکدیگر، به ساختن و یاری رساندن به هم مشغول باشند. این پرهیز از قضاوت، نه تنها به سلامت روانی و معنوی فرد کمک می‌کند، بلکه باعث استحکام روابط اجتماعی و تقویت برادری و خواهری در جامعه ایمانی می‌شود. در نهایت، قضاوت نکردن دیگران نشانه‌ای از تواضع، خداشناسی و احترام به حریم خصوصی افراد است که همگی از فضایل اخلاقی مورد تأکید قرآن به شمار می‌روند.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که: عابدی بود که پیوسته به عبادت مشغول بود و همیشه خود را برتر از دیگران می‌دید. روزی از کنار مردی گذشت که به دلیل ارتکاب گناهی، میان مردم بدنام بود. عابد با تکبر و نگاهی تحقیرآمیز به آن مرد نگریست و از خود برآشفت که چگونه می‌تواند چنین گناهکاری را ببیند. مرد گناهکار که نگاه عابد را حس کرد، با دلی شکسته و صدایی لرزان رو به آسمان کرد و گفت: «پروردگارا! تو این عابد را به خاطر غرورش ببخش و مرا به خاطر گناهم.» همان شب، عابد در خواب دید که ندایی به او می‌گوید: «ما آن مرد گناهکار را به خاطر تواضعش بخشیدیم و تمام اعمال تو را به خاطر غرور و تحقیرت بی‌اثر کردیم.» این داستان شیرین سعدی، به ما یادآوری می‌کند که قضاوت نهایی فقط از آنِ خداست و ما نباید با قضاوت و تکبر، خود را از رحمت الهی دور کنیم، چرا که گاهی یک دل شکسته، از هزاران طاعت بی‌اخلاص، بهتر است.

سوالات مرتبط