چرا انسان با اینکه می‌داند بد است، باز هم گناه می‌کند؟

انسان به دلیل وجود نفس اماره، وسوسه شیطان، حب دنیا و ضعف ایمان، با وجود آگاهی از نادرستی گناه، به آن دچار می‌شود. اما راه توبه و بازگشت همواره باز است.

پاسخ قرآن

چرا انسان با اینکه می‌داند بد است، باز هم گناه می‌کند؟

سوالی که مطرح شد، یکی از عمیق‌ترین و پیچیده‌ترین مسائل مربوط به طبیعت انسان و رابطه او با خداوند است. قرآن کریم، با بینش‌های عمیق خود، به این پرسش از ابعاد گوناگون پاسخ می‌دهد. در وهله اول، باید درک کنیم که خداوند انسان را با اختیار و اراده آزاد آفرید. این آزادی انتخاب، سنگ بنای آزمایش الهی است. انسان می‌تواند مسیر هدایت و اطاعت را برگزیند یا به سمت گمراهی و معصیت متمایل شود. اما چرا با وجود آگاهی از نادرستی گناه، باز هم به آن دچار می‌شویم؟ یکی از مهم‌ترین دلایل، وجود «نفس اماره» در وجود انسان است. نفس اماره بخشی از روح انسان است که او را به سمت شهوات، غرایز و خواسته‌های دنیوی سوق می‌دهد. قرآن در سوره یوسف آیه ۵۳ می‌فرماید: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم، چرا که نفس (اماره) پیوسته به بدی امر می‌کند، مگر آنچه پروردگارم رحم کند؛ بی‌گمان پروردگار من آمرزنده و مهربان است). این آیه به صراحت به گرایش ذاتی نفس به بدی اشاره دارد. این گرایش، اگر با ایمان قوی و تقوا کنترل نشود، می‌تواند انسان را به سوی گناه بکشاند. دومین عامل بسیار قوی، وسوسه‌های شیطان است. شیطان، دشمن قسم‌خورده انسان، از همان ابتدای خلقت آدم علیه‌السلام، سوگند یاد کرده است که انسان‌ها را گمراه کند. او با ترفندهای مختلف، گناه را در نظر انسان زیبا جلوه می‌دهد، عواقب آن را ناچیز می‌شمارد و امید به رحمت و مغفرت الهی را به ابزاری برای توجیه گناه تبدیل می‌کند. قرآن در آیات متعددی به این نقش شیطان اشاره دارد، از جمله در سوره اعراف آیه ۲۷ می‌فرماید: «يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ» (ای فرزندان آدم، شیطان شما را نفریبد، همان‌گونه که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد). شیطان از نقاط ضعف انسان، از جمله حرص، کبر، شهوت و غضب، برای نفوذ استفاده می‌کند و لحظات غفلت و ضعف ایمان را برای وسوسه انتخاب می‌کند. علاقه به دنیا و لذت‌های زودگذر آن نیز عامل مهم دیگری است. انسان به طور طبیعی به مال، مقام، زیبایی و خوشی‌های دنیوی علاقه دارد. این علاقه اگر از حد خود فراتر رود و تبدیل به حب دنیا شود، می‌تواند او را از ارزش‌های اخروی غافل کرده و به سمت ارتکاب گناه برای دستیابی به این لذت‌ها سوق دهد. قرآن در سوره آل عمران آیه ۱۴ می‌فرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (محبت چیزهای مورد علاقه مردم، از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشان‌دار و دام‌ها و کشتزارها، برای آنان زینت داده شده است. اینها سرمایه زندگی دنیاست، و بازگشت نیکو نزد خداست). این آیه نشان می‌دهد که چگونه زیبایی‌های دنیا می‌تواند باعث غفلت از حقیقت شود. ضعف ایمان و غفلت از یاد خدا، از ریشه‌های اصلی ارتکاب گناه است. وقتی ایمان انسان سست می‌شود و یاد خدا، قیامت و حسابرسی کمرنگ می‌گردد، مانع درونی در برابر گناه تضعیف می‌شود. انسان ممکن است در لحظه گناه، فراموش کند که خداوند ناظر اعمال اوست و روزی باید پاسخگو باشد. قرآن بارها به اهمیت ذکر و یاد خدا برای حفظ تقوا اشاره کرده است. در سوره طه آیه ۱۲۴ می‌فرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ» (و هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی تنگی خواهد داشت، و روز قیامت او را کور محشور می‌کنیم). گاهی اوقات، جهل و عدم آگاهی کامل از عواقب گناه نیز می‌تواند منجر به ارتکاب آن شود. ممکن است فرد از نظر کلی بداند که کاری اشتباه است، اما عمق زشتی، ابعاد فساد و تبعات دنیوی و اخروی آن را به درستی درک نکند. این جهل می‌تواند ناشی از عدم تلاش برای کسب دانش دینی یا سهل‌انگاری در فهم احکام الهی باشد. در چنین مواردی، آگاهی‌بخشی و تربیت نقش اساسی دارد. همچنین، انسان ممکن است به اشتباه، به رحمت گسترده الهی تکیه کرده و گمان کند که حتی با ارتکاب گناهان بزرگ نیز مورد عفو قرار خواهد گرفت. در حالی که رحمت خداوند بی‌پایان است، اما این رحمت مشروط به توبه و پشیمانی واقعی است. تکیه بر رحمت بدون توبه، نوعی خودفریبی است که شیطان آن را وسوسه می‌کند. در سوره زمر آیه ۵۳ آمده است: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (بگو ای بندگان من که بر خود اسراف کرده‌اید، از رحمت خدا نومید نشوید؛ زیرا خدا همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست آمرزنده مهربان). این آیه در کنار دعوت به امید، بر لزوم بازگشت و توبه نیز اشاره دارد. در نهایت، این انتخاب فردی است که با وجود شناخت خوب و بد، کدام مسیر را برگزیند. اسلام راهکار مقابله با این تمایلات را ارائه می‌دهد: تقویت ایمان از طریق عبادت، تفکر در آیات الهی، تزکیه نفس، پناه بردن به خدا از شر شیطان، و استغفار و توبه پس از هر لغزش. این مسیر دشوار است، اما نتیجه آن آرامش در دنیا و سعادت ابدی در آخرت است. انسان باید همواره در حال جهاد با نفس و مقابله با وسوسه‌های شیطانی باشد تا بتواند بر گرایش به گناه غلبه کند و به مقام قرب الهی دست یابد. این مبارزه درونی، بخش جدایی ناپذیری از مسیر کمال و رشد معنوی انسان است که از دیدگاه قرآن بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، درک اینکه انسان با اختیار خود و تحت تاثیر عوامل مختلف به گناه روی می‌آورد، اما در عین حال فرصت توبه و بازگشت برای او فراهم است، کلید فهم این پدیده است.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

در گلستان سعدی آمده است که پادشاهی عادل، وزیر دانایی داشت. روزی وزیر در پی چاره‌ای برای عادت بد یکی از ملازمان پادشاه بود که با وجود آگاهی از پیامدهای ناگوار کارش، دست از آن نمی‌کشید. وزیر حکایت کرد: «روزی مردی ثروتمند را دیدم که بر سر چاهی نشسته بود و از تشنگی می‌نالید. ظرف آبی در دست داشت اما به جای نوشیدن، دانه به دانه سکه‌های طلای خود را در آن چاه می‌انداخت! او می‌دانست که اگر آب نخورد خواهد مرد، اما حرص و طمع لحظه‌ای رهایش نمی‌کرد. وقتی به او گفتند چرا چنین می‌کنی؟ گفت: شیرینی این سکه‌ها چنان به دل چسبیده که تلخی مرگ را از یاد برده‌ام.» پادشاه با شنیدن این حکایت دریافت که چگونه لذت‌های زودگذر دنیا، می‌تواند چشمان انسان را بر عواقب تباهی‌آور اعمالش ببندد، حتی اگر او از آن آگاه باشد. این داستان یادآوری می‌کند که گاهی اوقات، وسوسه‌ها و عادت‌های ناپسند، با وجود علم به نادرستی‌شان، همچون سکه‌های طلایی در دست مرد تشنه، انسان را به سوی هلاکت می‌کشانند و فقط یاد خدا و اراده قوی می‌تواند او را از این دام رهایی بخشد.

سوالات مرتبط