بعضی از انسانها به جای درک محبت واقعی، به محبتهای زودگذر و دنیوی میپردازند و از این رو قدر محبت را نمیدانند.
محبت یکی از ویژگیهای بارز انسانی است که در زندگی فردی و اجتماعی انسانها نقشی بسیار مهم و کلیدی دارد. این احساس عمیق و بنیادین، نه تنها موجب برقراری روابط انسانی میشود، بلکه به عنوان یک اصل و قانون در زندگی اجتماعی و فرهنگی بشر عمل میکند. در قرآن کریم، خداوند به محبت و اهمیت آن در زندگی انسانها توجه خاصی دارد و آن را به عنوان یک نعمت بزرگ مطرح میکند که باید در آن تأمل و تأکید صورت گیرد. محبت خالص و واقعی یکی از بزرگترین نعمتهایی است که خداوند به بندگانش عطا کردهاست. در سوره بقره آیه 165، میخوانیم که خداوند فرموده است: "و برخی از مردم کسانی هستند که غیر از خدا، شریکانی برمیگزینند و آنها را مانند خدا دوست میدارند". این آیه به وضوح نشان میدهد که برخی از انسانها قدرت محبت را در درک واقعیاش نمیدانند و به جای عشق خالص الهی، به چیزهای فانی و غیرپایدار محبت میورزند. محبت غیرالهی میتواند منجر به انحرافات اخلاقی، اجتماعی و حتی دینی شود. انسانهایی که به اشیا، قدرتها یا حتی افرادی محبت میورزند که در واقعیت چیزی جز ذاتی زودگذر ندارند، در حقیقت خود را از واقعیات عمیق و پایدار محبت بی بهره میسازند. در شرایطی که انسان به زعم خود محبتی را تجربه میکند، در واقع در دریایی از سطحینگری و تعلقات دنیوی غرق شدهاست. بنابراین محبت واقعی باید بر اساس شناخت عمیق و صحیح از خداوند و نعمتهای او بنا شود. در سوره آل عمران آیه 31، خداوند به پیامبر میفرماید: "بگو: اگر خدا را دوست دارید، پس از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد". این آیه نشاندهنده این است که محبت واقعی در پیروی از راه خداوند و کلام او است. به همین ترتیب، وقتی که فردی نسبت به محبت و نعمتهای الهی غافل باشد، به طور طبیعی از درک محبتهای دیگران نیز ناتوان خواهد بود. این مسئله نه تنها در حوزه دینی که در زندگی روزمره نیز صدق میکند. انسانهایی که خود را از ارتباط با خدا و محبتهای او دور میسازند، در نهایت به درک صحیحی از محبتهای دیگران نیز نخواهند رسید. محبت الهی با درک درست از آن به دست میآید و این درک نمیتواند بدون ارتباط نزدیک با خداوند شکل بگیرد. در دعاها و عبادتهاست که انسان میتواند محبت واقعی را حس کند و این حس را در زندگی خود پیادهسازی کند. محبت الهی به انسانها قدرتی میدهد که بتوانند محبتهای خود را به دیگران نیز بیافزایند و در نتیجه روابط انسانی بیشتری را شکل دهند. محبت، به دلیل تأثیرات عمیقش، میتواند موانع را از میان بردارد و درگیریها و آزردگیها را به صلح و آرامش تبدیل کند. از سوی دیگر، محبت به معنای فدای نفس و ایثار برای دیگران است. این ایثار و فداکاری همواره باید در زندگی انسانها جاری باشد. به عنوان مثال، پیامبر اسلام (ص) به ما آموختند که باید برای دیگران خیرخواهی کرده و محبت واقعی را در عمل نشان دهیم. این محبت نه تنها میتواند به رابطهها عمق ببخشد، بلکه میتواند موجبات اتحاد و همبستگی اجتماعی را نیز فراهم آورد. در جوامع اسلامی، محبت به عنوان یک ارزش اجتماعی مهم قلمداد میشود و باید در قالبهای مختلفی چون صدقه، کمک به نیازمندان و حمایت از یکدیگر تجلی کند. محبت در زندگی روزمره ما به معنای روحیه مسئولیت و تعهد نسبت به دیگران است. هرگاه ما در مشکلات دیگران در کنارشان باشیم و از آنها حمایت کنیم، معنا و مفهوم محبت را به منصه ظهور رساندهایم. این جنبه از محبت به ما نشان میدهد که انسان باید رابطهای متقابل با دیگران برقرار کند و از آنها نیز محبت بپذیرد. این تعاملات در نهایت منجر به رشد فرهنگی و اجتماعی در جوامع انسانی میشود. آیاتی از قرآن کریم همچنین به ما میآموزند که محبت باید با عدالت و انصاف همراه باشد. در سوره نساء آیه 135، خداوند دستور میدهد که با امانتداری و درستی در حق دیگران محبت ورزیم. این بدین معناست که تنها محبت ورزیدن کافی نیست، بلکه باید در این محبت انصاف و عدالت را نیز رعایت کنیم. افرادی که در محبتهای خود با عدالت رفتار نمیکنند، در واقع محبت واقعی را از دست دادهاند. در زندگی روزمره نیز میبینیم که محبت باعث ایجاد اعتماد در بین افراد میشود. وقتی که افراد به یکدیگر محبت میورزند، احساس امنیت و اعتماد افزونتری نسبت به یکدیگر پیدا میکنند و این امر به ایجاد یک جامعه سالم و پایدار کمک میکند. در دنیای معاصر، ضرورت وجود محبت و همدلی بین انسانها از هر زمان دیگری بیشتر احساس میشود. با توجه به چالشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که جوامع امروزی با آنها مواجهاند، احترام و محبت بین فردی میتواند به عنوان دارویی مؤثر عمل کند. در نهاد خانواده، محبت به عنوان پایه و اساس روابط خانوادگی، بسیار حیاتی است. خانواده، نخستین اجتماعی است که انسانها در آن شکل میگیرند و تربیت میشوند. محبت بین والدین و فرزندان، یکی از ارکان اصلی رشد و شکوفایی شخصیت فردی و اجتماعی فرزندان است. خانوادههائی که محبت و پیوند عاطفی قویتری دارند، معمولاً از سلامت روحی و روانی بهتری برخوردارند و توانایی غلبه بر چالشهای اجتماعی را دارند. نتیجهگیری میکنیم که محبت یک اصل اساسی در زندگی انسانی است و باید تلاش کنیم که محبت واقعی و خالص را در زندگی خود بپرورانیم. این محبت باید از طریق ارتباط نزدیک با خداوند و شناخت عمیق از نعمتهای او در زندگیمان شکل بگیرد. با این رویکرد، ما قادر خواهیم بود که محبت را در روابطمان با دیگران نیز به نمایش بگذاریم و یک جامعهای انسانیتر و محبتیتر بسازیم. در نهایت، انسانها باید نسبت به محبت خداوند آگاه باشند و همواره در پی پرورش و تقویت این احساس در درون خود باشند تا بتوانند از آن بهرهمند شوند.
و برخی از مردم کسانی هستند که غیر از خدا، شریکانی برمیگزینند و آنها را مانند خدا دوست میدارند و کسانی که ایمان آوردهاند، محبتشان برای خدا شدیدتر است.
بگویید: اگر پدران و پسران و برادران و همسران و خویشاوندان شما و اموالی که جمع کردهاید و بازاری که از کساد آن میترسید، برای شما محبوبتر از خدا و رسول و جهاد در راه اوست، پس در انتظار باشید تا خداوند با امر خود بیاید و خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند.
روزی مردی به نام حسن در دلش حسرت میکشید که چرا از زندگیاش راضی نیست. او به یاد آیات قرآن افتاد و تصمیم گرفت محبت واقعی را در زندگیاش جستجو کند. حسن فهمید که عشق به خدا و ارتباطی عمیق با او میتواند زندگیاش را دگرگون کند. بعد از مدتی تلاش و دعای خالصانه، او آرامش را در دلش پیدا کرد و دریافت که قدر محبت واقعی را باید در عشق به خدا جستجو کرد.