چرا خداوند برخی گناهان را زود می‌بخشد و برخی را نه؟

خداوند گناهان را بر اساس ماهیت آنها (حق‌الله یا حق‌الناس)، صدق توبه و حکمت الهی می‌بخشد. گناهان حق‌الله با توبه خالصانه زودتر بخشیده می‌شوند، اما گناهان حق‌الناس نیازمند جبران حق یا کسب رضایت از زیان‌دیده هستند و شرک بدون توبه بخشیده نمی‌شود.

پاسخ قرآن

چرا خداوند برخی گناهان را زود می‌بخشد و برخی را نه؟

درک حکمت الهی در بخشش گناهان، یکی از عمیق‌ترین و در عین حال آرامش‌بخش‌ترین جنبه‌های ایمان است. خداوند متعال در قرآن کریم خود را با نام‌ها و صفاتی چون «الغفور» (بسیار بخشنده)، «الرحیم» (بسیار مهربان)، «التواب» (بسیار توبه‌پذیر) و «ذو الرحمة» (صاحب رحمت) معرفی می‌کند. این صفات نشان می‌دهند که اساس رابطه خداوند با بندگانش بر پایه رحمت و مغفرت است، نه بر پایه سخت‌گیری و انتقام. اما اینکه چرا گاهی به نظر می‌رسد بخشش برخی گناهان سریع‌تر است و برخی دیگر نیازمند شرایط خاص یا زمان بیشتری هستند، به چند عامل کلیدی در آموزه‌های قرآنی و اسلامی بازمی‌گردد که ریشه در عدل مطلق و حکمت بی‌پایان الهی دارند. اولین و مهم‌ترین عامل در بخشش گناهان، «توبه» است. توبه، بازگشت صادقانه و خالصانه بنده به سوی پروردگارش است. قرآن کریم بارها بر اهمیت توبه و گشوده بودن درِ رحمت الهی برای توبه‌کنندگان تأکید کرده است. خداوند در سوره زمر، آیه 53 می‌فرماید: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.» (بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف کرده‌اید (و گناه بسیار مرتکب شده‌اید)، از رحمت خدا نومید نشوید؛ زیرا خدا همه گناهان را می‌آمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.) این آیه نشان می‌دهد که وسعت مغفرت الهی بی‌نهایت است، اما توبه شرط اصلی آن است. توبه‌ای که از عمق جان برخیزد و شامل پشیمانی از گناه، ترک فوری آن، و عزم بر عدم بازگشت به آن باشد. تفاوت در بخشش گناهان، اغلب به ماهیت گناه بازمی‌گردد. گناهان در اسلام به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: «حقوق الله» (حقوق خداوند) و «حقوق الناس» (حقوق مردم). حقوق الله: این‌ها گناهانی هستند که صرفاً در حوزه رابطه بنده با خدا قرار می‌گیرند، مانند ترک نماز، روزه نگرفتن (بدون عذر شرعی)، نوشیدن مشروبات الکلی، و سایر معاصی که مستقیماً به حق‌الناس مربوط نمی‌شوند. بخشش این گناهان، با توبه خالصانه به درگاه الهی، اغلب سریع‌تر صورت می‌گیرد. خداوند کریم است و شرم و حیا دارد که توبه بنده‌اش را رد کند، به شرطی که توبه از سر صدق و پشیمانی واقعی باشد. رحمت واسعه الهی اقتضا می‌کند که با پشیمانی و ندامت بنده، گناهان مربوط به حق‌الله مورد عفو قرار گیرند و صفحه جدیدی در زندگی او گشوده شود. این نوع گناهان، اگرچه بزرگ باشند، اما چون به حقوق دیگران تجاوز نکرده‌اند، بازگشت به سوی خدا و طلب آمرزش از او برای محو آن‌ها کافی است. حقوق الناس: این‌ها گناهانی هستند که علاوه بر زیر پا گذاشتن فرمان خدا، حق دیگری از بندگان خدا را نیز پایمال کرده‌اند. نمونه‌هایی از این گناهان شامل دزدی، غیبت، تهمت، ظلم، آزار و اذیت دیگران، کلاهبرداری، و نقض پیمان‌ها و تعهدات مالی و غیرمالی است. در مورد حقوق الناس، بخشش الهی علاوه بر توبه به درگاه خدا، مشروط به «جبران حق» و یا «کسب رضایت» از شخص زیان‌دیده است. تا زمانی که حق مردم اعاده نشود یا رضایت آن‌ها حاصل نگردد، توبه از این گناهان به تنهایی برای محو کامل آن کافی نیست. این نشان‌دهنده عدالت مطلق خداوند است که اجازه نمی‌دهد حق هیچ بنده‌ای پایمال شود، حتی اگر بنده گناهکار به درگاه او توبه کند. این موضوع توضیح می‌دهد که چرا بخشش این دسته از گناهان «زود» اتفاق نمی‌افتد؛ زیرا خداوند منتظر است که بنده ابتدا حق مردم را ادا کند یا از آن‌ها حلالیت بطلبد. سومین عامل، «شرک» (قرار دادن شریک برای خداوند) است. شرک، بزرگ‌ترین گناه در اسلام و تنها گناهی است که خداوند تصریح کرده است در صورت عدم توبه قبل از مرگ، آمرزیده نخواهد شد. در سوره نساء، آیه 48 می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ ۚ» (خداوند این را که برای او شریک قرار داده شود، نمی‌بخشد و غیر از آن را برای هر که بخواهد می‌بخشد.) و در آیه 116 همین سوره مجدداً بر این حقیقت تأکید شده است. دلیل این امر آن است که شرک، بنیاد توحید و یگانه‌پرستی را که اساس دین و هدف خلقت است، هدف قرار می‌دهد. اگرچه حتی برای مشرک نیز اگر قبل از مرگ توبه صادقانه کند و به توحید بازگردد، درِ رحمت الهی گشوده است، اما فوت بر این گناه، راه بخشش را می‌بندد. در نهایت، حکمت و مشیت الهی نیز نقش بسزایی دارد. گاهی خداوند به تأخیر می‌اندازد یا به گونه‌ای خاص با یک گناه برخورد می‌کند، نه به دلیل عدم قصد بخشش، بلکه برای تربیت بنده، امتحان او، یا به دلیل مصلحت و حکمتی که تنها او از آن آگاه است. گاهی آثار گناه، بلافاصله یا با تأخیر، در زندگی انسان ظاهر می‌شود تا او را بیدار کند و به سوی اصلاح و توبه سوق دهد. این مکافات‌ها خود نوعی تطهیر و پالایش هستند و در راستای رحمت و هدایت الهی قرار دارند. همچنین، میزان پشیمانی، اخلاص در توبه، و تلاش برای جبران خطاها نیز در سرعت و کیفیت بخشش مؤثر است. انسانی که بلافاصله پس از گناه پشیمان می‌شود و به درگاه خدا روی می‌آورد، با کسی که گناه را سبک می‌شمارد و توبه‌اش را به تأخیر می‌اندازد، یکسان نیست. بنابراین، خداوند از روی عدل و حکمت مطلق خود با گناهان برخورد می‌کند. بخشش سریع‌تر برای گناهان مربوط به حق‌الله با توبه خالصانه، و بخشش مشروط برای گناهان حق‌الناس که نیازمند جبران یا حلالیت‌طلبی هستند، و عدم بخشش برای شرک بدون توبه، همگی نشانه‌هایی از نظام دقیق و عادلانه الهی هستند. این نظام، هم تشویقی برای توبه و بازگشت است و هم هشداری برای رعایت حقوق دیگران، و هم نوری از امید برای کسانی که صادقانه به سوی او بازمی‌گردند. درِ رحمت و بخشش خداوند همواره باز است، به شرط آنکه بندگان با قلبی پشیمان و عملی اصلاح‌گر به سوی او روی آورند.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که در زمانه‌ای دور، بازرگانی ثروتمند اما ظالم زندگی می‌کرد. او به حقوق بسیاری از مردم تجاوز کرده بود و به گمان خود، کسی را یارای مقابله با او نبود. اما روزی بیماری سختی او را فرا گرفت و در بستر مرگ افتاد. پزشکان از او قطع امید کردند. بازرگان که اکنون تنها و ناتوان بود، از اعمال گذشته‌اش پشیمان شد. او به یاد آورد که چگونه با سختی و ستم، مال دیگران را به ناحق تصاحب کرده بود. در آن لحظات آخر زندگی، فهمید که توبه‌ی او به تنهایی کافی نیست، زیرا حقوق مردم بر گردنش بود. پس به سرعت دستور داد که تمام اموالی که به ناحق برداشته بود به صاحبانشان بازگردانده شود، و برای کسانی که نمی‌توانست بیابد، از ورثه آنها حلالیت طلبید یا مالشان را به فقرا صدقه داد. پس از انجام این کار، هرچند که بهبود نیافت، اما آرامشی بی‌سابقه در قلبش احساس کرد و با روحی آسوده‌تر جان سپرد. این داستان به ما می‌آموزد که برای بخشش گناهان مربوط به مردم، باید ابتدا حق آنها را ادا کرد.

سوالات مرتبط