سکوت خداوند میتواند فرصتی برای تفکر و رشد باشد، نه نشانهای از بیتوجهی. در این سکوت، ممکن است خداوند ما را برای تقویت درونی آماده کند.
گاهی اوقات در زندگی انسانها، شرایطی پیش میآید که خداوند به نظر میرسد سکوت میکند و این موضوع، برای بسیاری از ما سوالی عمیق و پیچیده است. در قرآن کریم، خداوند وعده داده است که همیشه نزدیک و شنواست. در سوره بقره آیه 186، خداوند میفرماید: 'وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ' که در این آیه بیان میکند که خداوند به دعاهای بندگانش گوش میدهد و به آنها نزدیک است. اما ممکن است احساس کنیم که در برخی از مواقع، خداوند ما را تنها گذاشته یا به دعاهای ما پاسخ نمیدهد. این سکوت میتواند در واقع دلایل روحانی و تربیتی داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است خداوند بخواهد ما در خود دروننگری و تفکر کنیم و یا اینکه نیروهای درونیمان را کشف کنیم. همچنین، در سوره مومنون آیه 30، میخوانیم: 'لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ' که به ما یادآوری میکند ما خلق شدهایم تا با مشکلات و سختیها مبارزه کنیم و در این فرآیند تقویت شویم. بنابراین، اگر در برخی مواقع احساس کردیم خداوند سکوت میکند، ممکن است به این معنا باشد که او در حال آماده کردن ما برای رشد و بهبود است. همچنین ممکن است خداوند بخواهد دروغگوها و کسانی که از او دور شدهاند از طریق سکوتاش آزمایش کند.
و هنگامی که بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم و دعای دعا کننده را پاسخ میگویم هنگامی که مرا بخواند.
ما انسان را در بهترین قیافه خلق کردیم.
روزی در روستای کوچکی، پیرمردی به نام حسن زندگی میکرد. او همیشه در دعا و عبادت بود و به خدا از صمیم قلبش اعتقاد داشت. یک روز، بر اثر طوفانی شدید، وسایل و محصولهای او از بین رفت و او در سختی افتاد. حسن به دعا و نیایش مشغول شد، اما احساس کرد که خداوند سکوت کرده است و دعایش بیپاسخ مانده است. در حالی که غمگین بود، تصمیم گرفت به طبیعت برود و در آنجا به تفکر بپردازد. در دل جنگل، شکوفهها و زندگی جدیدی را دید که در حال آغاز بودند. او فهمید که سکوت خداوند فرصتی برای آموختن صبر و امید است و باید برای روزهای بهتر آماده شود.