تلاشهای بیثمر گاهی بخشی از آزمایش الهی برای سنجش ایمان و صبر ماست، یا حکمت خداوندی خیر دیگری در آن نهفته است. مهم توکل، پایداری و خودسازی در مسیر الهی است.
خواهر و برادر عزیز، این سوالی است که بسیاری از ما در طول زندگی خود با آن مواجه میشویم و گاهی اوقات فکر میکنیم که چرا با وجود تلاشهای فراوان و سختکوشی، آن نتیجهای را که انتظار داریم، به دست نمیآوریم. این احساس ناامیدی طبیعی است، اما اگر با نگاهی قرآنی و عمیقتر به این موضوع بنگریم، متوجه میشویم که حکمتهای بسیار بزرگتری پشت این مسائل نهفته است. قرآن کریم به ما میآموزد که جهان هستی بر اساس یک نظم دقیق و حکیمانه اداره میشود و خداوند متعال، پروردگار بیهمتا، دانای مطلق و مدبر امور است. هیچ چیز در این عالم بدون اراده و حکمت او اتفاق نمیافتد، حتی تلاشهای ما و نتایج آنها. این دیدگاه به ما آرامش و بصیرت عمیقی میبخشد، زیرا میدانیم که هرچه پیش آید، در نهایت خیری در آن نهفته است، حتی اگر در ابتدا آن را درک نکنیم. یکی از مهمترین دلایلی که قرآن به ما نشان میدهد، مفهوم «آزمایش الهی» یا «ابتلا» است. زندگی ما در این دنیا، اساساً یک میدان آزمایش است. خداوند در سوره بقره آیه ۱۵۵ میفرماید: «و قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به صابران.» این آیه به وضوح بیان میکند که دشواریها و عدم تحقق برخی انتظارات، بخشی از برنامه الهی برای سنجش ایمان، صبر و استقامت ماست. وقتی تلاش زیادی میکنیم ولی نتیجه دلخواه حاصل نمیشود، در واقع داریم آزمون الهی را پشت سر میگذاریم. آیا صبر میکنیم؟ آیا باز هم به خدا توکل میکنیم؟ آیا ایمانمان سست نمیشود؟ این لحظات نه تنها نقاط ضعف ما را آشکار میکنند، بلکه فرصتی برای تقویت روحی و معنوی ما هستند. همچنین، قرآن به ما میآموزد که نتایج ظاهری دنیوی، تنها معیار موفقیت نیستند. چه بسا خداوند متعال، خیر و صلاح ما را در چیزی ببیند که ما آن را نقص یا عدم موفقیت میپنداریم. در سوره بقره آیه ۲۱۶ میفرماید: «و چه بسا چیزی را ناخوش میدارید و آن برای شما خیر است؛ و چه بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما شر است. و خدا میداند و شما نمیدانید.» این آیه نشان میدهد که علم محدود ما، قادر به درک تمام ابعاد خیر و شر یک اتفاق نیست. گاهی عدم موفقیت در یک مسیر، ما را از ضررهای بزرگتری حفظ میکند یا به سمت راهی بهتر و پربرکتتر هدایت میکند که در ابتدا متوجه آن نیستیم. این حکمت الهی است که فراتر از ادراکات انسانی ماست. نکته دیگری که از قرآن میتوان دریافت، اهمیت توکل و پایداری در کنار تلاش است. در حالی که خداوند به ما دستور به تلاش میدهد (مانند آیه ۳۹ سوره نجم: «و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده، نیست.»)، اما نتایج نهایی را در ید قدرت خویش میداند. در سوره طلاق آیه ۳ میفرماید: «و هر کس بر خدا توکل کند، پس او برایش کافی است. همانا خدا کار خود را به انجام میرساند. به راستی، خدا برای هر چیزی اندازهای مقرر داشته است.» این بدان معناست که ما وظیفه داریم تا نهایت تلاش خود را بکنیم، اما دل به نتیجه گره نزنیم و توکل کامل به خداوند داشته باشیم. این توکل، به ما آرامش میدهد و از ناامیدی بازمیدارد، زیرا میدانیم که حتی اگر نتیجهای که میخواهیم حاصل نشود، خداوند بهترین را برایمان مقدر کرده است. علاوه بر این، عدم حصول نتیجه فوری میتواند فرصتی برای خودسازی و بازنگری باشد. گاهی ممکن است در تلاشهایمان غفلتی، نقصانی یا حتی نیتی غیر خالصانه وجود داشته باشد که مانع از برکت کار میشود. قرآن ما را به تفکر و تدبر دعوت میکند. آیا راهی که انتخاب کردهایم بهترین راه است؟ آیا همه جوانب را در نظر گرفتهایم؟ آیا در مسیر حق و رضایت الهی قدم برمیداریم؟ این بازنگریها میتوانند ما را به سمت اصلاح روشها یا حتی تغییر مسیر سوق دهند و در نهایت به موفقیتهای بزرگتری منجر شوند. پیامبران و اولیا نیز با چالشهای بزرگی روبهرو بودند، اما هرگز از تلاش و توکل دست نکشیدند و همین پایداری، مسیر آنها را به سوی موفقیتهای الهی هموار کرد. در نهایت، یادمان باشد که این دنیا، دار مکافات فوری و کامل نیست. بسیاری از پاداشها و نتایج حقیقی تلاشهای ما، ممکن است در آخرت و نزد خداوند محفوظ باشد. آنچه در این دنیا به دست میآوریم، فانی است، اما آنچه با نیت خالص و تلاش در راه خدا انجام میدهیم، باقی و پایدار است. پس حتی اگر تلاشهایمان در این دنیا به نتیجه ظاهری نرسند، اجر و پاداش آنها نزد پروردگار محفوظ است. این دیدگاه به ما کمک میکند تا با آرامش و ایمان قویتر به مسیر خود ادامه دهیم، با هر نتیجهای که حاصل شود. خداوند بهترین ناصح و راهنماست و هر چه او مقدر کند، به صلاح بنده مومن است، چه در دنیا و چه در آخرت.
و قطعاً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به صابران.
جهاد بر شما واجب شده، در حالی که آن برای شما ناگوار است؛ و چه بسا چیزی را ناخوش میدارید و آن برای شما خیر است؛ و چه بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما شر است. و خدا میداند و شما نمیدانید.
و هر کس بر خدا توکل کند، پس او برایش کافی است. همانا خدا کار خود را به انجام میرساند. به راستی، خدا برای هر چیزی اندازهای مقرر داشته است.
و اینکه برای انسان جز آنچه تلاش کرده، نیست.
در گلستان سعدی آمده است که مردی کشاورز، سالها با جد و جهد فراوان زمین خود را شخم میزد، بذر میکاشت و آبیاری میکرد، به امید برداشت محصولی پربار. اما هر سال محصولش اندک بود و گاهی حتی به اندازه زحمتش نبود. او از این وضعیت دلگیر و ناامید شده بود، در حالی که همسایهاش که کمتر از او کار میکرد، گاهی برکت بیشتری داشت. روزی این کشاورز اندوهگین، حکیمی را دید و از کارش گلایه کرد که: «ای حکیم، سالهاست میکارم و میکوشم، اما حاصل کارم ناچیز است و دلزده شدهام.» حکیم با لبخندی مهربان پاسخ داد: «ای جوان، بدان که تلاش تو هرگز نزد خداوند بیاثر نیست، حتی اگر در ظاهر نتیجه دلخواهت را نبینی. چه بسا خداوند با این تاخیر یا کمیاب، صبر تو را میسنجد، یا تو را از آفتی پنهان دور میدارد که اگر به مراد دلت میرسیدی، گرفتار آن میشدی. بسا باشد که رزق تو در جایی دیگر یا به شکلی دیگر مقدر شده باشد که علم تو بدان نرسد. همچنان بکوش و دل به تقدیر نیکو ده که: 'پاداشِ هر که صابر باشد، در نهایت به سوی او باز میگردد و هر که به خدا توکل کند، او را کافی است.'» کشاورز با شنیدن این سخنان حکیمانه، آرامشی در دلش احساس کرد و با ایمان و تلاشی نو، به کارش ادامه داد، با این درک که حقیقت کامیابی، در تسلیم در برابر حکمت الهی است، نه فقط در ظاهرِ حاصل کار.