صدقه دادن حتی در زمان کمیابی، نشاندهنده توکل عمیق به خداست و دروازههای برکت و پاداشهای بیشمار الهی را میگشاید. قرآن کریم تأکید میکند که بخشش مال را کم نمیکند، بلکه آن را افزایش میدهد و از وسوسههای شیطان برای ترساندن از فقر، جلوگیری میکند.
سوالی که مطرح کردید، بسیار عمیق و انسانی است و نشان از درک دغدغههای واقعی زندگی دارد. طبیعی است که وقتی انسان احساس میکند خودش به چیزی نیازمند است، بخشش آن به دیگران برایش دشوار به نظر برسد. اما پاسخ این پرسش در آموزههای غنی و حکیمانه قرآن کریم نهفته است که با نگاهی فراتر از ظاهر، به عمق مسائل میپردازد و ابعاد معنوی، مادی و اجتماعی صدقه را حتی در زمان تنگدستی تبیین میکند. درک این حقیقت قرآنی میتواند دیدگاه ما را نسبت به مال، روزی و رابطه با خداوند دگرگون سازد. خداوند متعال در قرآن کریم، صدقه دادن را نه تنها عملی صرفاً مادی، بلکه یک معامله الهی با سود بیشمار معرفی میکند که پایههای آن بر توکل، ایمان و اطمینان به رزّاقیت خداوند بنا شده است. اولین و شاید مهمترین پاسخ به این سوال، درک مفهوم توکل بر خداوند (تَوَکُّل عَلَی الله) است. هنگامی که شما با وجود کمیابی، دست به انفاق میزنید، در حقیقت دارید عمیقترین سطح اعتماد و ایمان خود را به خداوند نشان میدهید. شما با این عمل، اقرار میکنید که رزق و روزی شما از جایی فراتر از داشتههای مادی فعلیتان تأمین میشود و تکیهگاه اصلی شما، تنها و تنها خداوند متعال است. قرآن کریم به وضوح بیان میدارد که شیطان همواره انسان را از فقر میترساند تا او را از بخشش و انفاق بازدارد، اما خداوند در مقابل، وعده مغفرت و فضل بیکران خود را میدهد. در سوره بقره، آیه 268 میخوانیم: «الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (شیطان شما را به فقر وعده میدهد و به کار بد وامیدارد؛ و خدا شما را به آمرزش و فضل خود وعده میدهد؛ و خداوند گشایشگر داناست). این آیه مستقیماً به نگرانی شما پاسخ میدهد؛ ترس از فقر، وسوسه شیطانی است، در حالی که بخشش، راهی به سوی فضل و برکت الهی است. پاسخ دوم، به مفهوم 'برکت' و 'افزایش' روزی باز میگردد. شاید در نگاه اول منطقی به نظر نرسد که بخشیدن چیزی که خودتان کم دارید، باعث افزایش آن شود. اما قرآن کریم این وعده الهی را بارها تکرار میکند. معروفترین مثال در سوره بقره، آیه 261 است که میفرماید: «مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر کس که بخواهد، چند برابر میکند؛ و خداوند گشایشگر داناست). این آیه نشان میدهد که پاداش صدقه، نه تنها به صورت یک به یک نیست، بلکه چندین برابر میشود. این افزایش میتواند در قالب برکت در همان مال باقیمانده، گشایش در رزق، سلامتی، آرامش روحی، یا حتی گشوده شدن درهای خیر غیرمنتظره باشد. این برکت، چیزی فراتر از حساب و کتابهای مادی است و فقط با چشم ایمان قابل رؤیت است. سومین نکته، پاکیزگی و تزکیه نفس است. صدقه دادن، حتی از آنچه کم دارید، نفس انسان را از بخل و دلبستگی به دنیا رها میسازد. این یک تمرین عملی برای رسیدن به مقام ایثار و گذشت است. قرآن میفرماید: «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» (هرگز به نیکی واقعی نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.) (سوره آل عمران، آیه 92). برای کسی که خود کم دارد، همان مقدار کم، ممکن است بسیار عزیز و دوستداشتنی باشد. بخشش از همین داشتههای محدود، نشانهای از صداقت و فداکاری در راه خداست و همین عمل کوچک، ارزش بسیار عظیمی نزد خداوند پیدا میکند. این عمل باعث تزکیه روح، افزایش فضائل اخلاقی و ارتقاء مقام معنوی انسان میشود. چهارمین دلیل، ایجاد همبستگی و تقویت پیوندهای اجتماعی است. اسلام یک دین اجتماعی است و به فردگرایی محض نگاه نمیکند. حتی یک صدقه کوچک از فردی با درآمد کم، میتواند در مجموع به یاری نیازمندان بزرگتر کمک کند و حس مسئولیتپذیری اجتماعی را در جامعه تقویت کند. وقتی همه، حتی آنها که خودشان زیاد ندارند، سهمی در کمک به دیگران داشته باشند، جامعهای قویتر و همدلتر شکل میگیرد. این امر باعث میشود هیچ کس احساس تنهایی یا فراموششدگی نکند و نظام حمایتی پنهانی در جامعه ایجاد شود که بر پایه ایمان و برادری استوار است. در نهایت، صدقه دادن حتی در زمان کمیابی، عمل به وعدههای الهی است. خداوند هرگز کسی را که در راه او انفاق کند، تنها نمیگذارد و روزیاش را از جایی که گمان نمیبرد، میرساند. این نه تنها یک تکلیف دینی، بلکه یک فرصت برای تجربه مستقیم رحمت و فضل الهی است. این کار به شما فرصت میدهد تا با عمل خود، به خداوند اعتماد کنید و نتیجه این اعتماد را در زندگی خود مشاهده نمایید. پس، اگرچه در ابتدا دشوار به نظر میرسد، اما صدقه دادن در زمان کمیابی، نشانهای از قوت ایمان و دروازهای به سوی برکات بیشمار الهی و رشد معنوی است. این عمل نه تنها مال شما را کم نمیکند، بلکه آن را تطهیر و افزایش میدهد و قلب شما را از بخل و ترس از فقر رها میسازد.
مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه، صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر کس که بخواهد، چند برابر میکند؛ و خداوند گشایشگر داناست.
شیطان شما را به فقر وعده میدهد و به کار بد وامیدارد؛ و خدا شما را به آمرزش و فضل خود وعده میدهد؛ و خداوند گشایشگر داناست.
هرگز به نیکی واقعی نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. و هر چه انفاق کنید، قطعاً خداوند به آن داناست.
گویند در روزگاران گذشته، در شهری مردی فقیر میزیست به نام دانا، که جز تکهای نان خشک و جامی آب، چیزی برای گذران روز نداشت. روزی در راهی میرفت که گرسنگی او را از پا انداخته بود. ناگاه به درویشی سالخورده و نحیف برخورد که از او ناتوانتر به نظر میرسید و از شدت ضعف، بر زمین نشسته بود. دانا لحظهای اندیشید که «من خود نیز نیازمندم، چگونه از این اندک، به دیگری بخشم؟» اما ناگهان ندایی از دلش برخاست: «مگر نه آنکه خداوند روزیبخش است و میفرماید هر چه در راه او بخشید، باز میگرداند؟» پس دل قوی کرد و آن تکه نان خشک را با تمام مهربانی به درویش داد و آب را نیز با او تقسیم کرد. درویش با نگاهی پر از قدردانی دعا کرد: «خداوند برکتت دهد و روزیات را از جایی که گمان نمیبری، برساند.» دانا با قلبی سبک به راه افتاد. هنوز چند قدمی نرفته بود که کیسهای برنج بر سر راهش دید که از کجا آمده بود، هیچ نمیدانست. آن روز دانا سیر شد و فهمید که برکت الهی، از بخشش حتی اندک نیز آغاز میشود و دل را از بخل پاک میسازد. سعدی نیکو فرماید که "هر که بخشایش کند، از نیکویی خود بر خود بخشد."