هدفمند کردن زندگی، ما را به آرامش و رضایت درونی میرساند و به ما کمک میکند به سمت هدفهای الهی حرکت کنیم.
زندگی هدفمند یکی از مهمترین مفاهیمی است که در کتب مذهبی و فلسفی مورد تأکید قرار گرفته است. هدف داشتن در زندگی به ما این امکان را میدهد که با دقت بیشتری حرکت کنیم و در مسیر درست قرار بگیریم. در قرآن کریم، خداوند فرموده است که "وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" (سوره ذاریات، آیه 56) که به وضوح نشاندهنده هدف اصلی آفرینش انسانهاست. این آیه عمیقاً نشان میدهد که هدف زندگی بشر، پرستش و عبادت خداوند است که به عنوان نهایت غایت وجودی شناخته میشود. پرستش و عبادت، فراتر از انجام کارهایی مانند نماز و روزه، به معنای شناخت و پرداختن به ارزشهای والای انسانی و الهی است. وقتی زندگیمان را بر مبنای هدفی که خداوند برای ما تعیین کرده است، بنا کنیم، میتوانیم به آرامش و رضایت درونی برسیم. در سوره مومنون، آیه 115 نیز آمده است که "أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ"؛ این آیه تأکید میکند که زندگی بدون هدف بیمعناست و در نهایت به سوی خداوند بازمیگردیم. به بیان دیگر، زندگی یک جریان زنده و پویاست که هر فردی باید در آن مسیر درست خود را پیدا کند تا در نهایت به کمال برسد. زندگی هدفمند نه تنها به ما کمک میکند تا بهترین نسخه از خود را بسازیم، بلکه همچنین رفتارها و انتخابهای ما را تحت تأثیر قرار میدهد. هنگامی که هدف مشخصی داریم، انگیزه بیشتری پیدا میکنیم تا تلاش کنیم و در مسیر رسیدن به اهداف خود قدم برداریم. در اینجا باید به نکتهای مهم اشاره کنیم که هدف فقط در زمینهای مذهبی و دینی نیست. در زمینههای مختلف زندگی مانند تحصیل، شغل، خانواده و روابط اجتماعی، تعیین هدف نقش مبنایی و اساسی دارد. هدفمند کردن زندگی به ما این امکان را میدهد که با برنامهریزی دقیق و اقدامهای مؤثر، به اهداف مورد نظر خود دست یابیم. زمانی که اهداف مشخصی داریم، میتوانیم زمان و انرژی خود را به درستی و با کارآمدی بیشتری مدیریت کنیم. برنامهریزی دقیق، نه تنها به ما کمک میکند که برای آیندهمان آمادهتر شویم، بلکه به ما این امکان را میدهد که با کاهش اضطراب و فشارهای روانی، کیفیت زندگی خود را ارتقاء دهیم. نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که هدفمند بودن به معنای داشتن یک برنامه کامل و بینقص نیست. اهداف ممکن است تغییر کنند و با پیشرفت زمان و تجربیات جدید، باید انعطافپذیری نشان دهیم و بتوانیم اهداف خود را بازنگری کنیم. همچنین، در این مسیر ممکن است به چالشها و موانعی برخورد کنیم که نیاز به صبر و استقامت دارند. در آموزههای اسلامی — مانند صبر و استقامت در برابر مشکلات — تأکید میشود که بایستی به خداوند توکل کنیم و در سختیها نیز به اهداف خود پایبند بمانیم. هدفگذاری نه تنها به فرد کمک میکند که به موفقیتهای شخصی دست یابد بلکه در این فرایند میتواند به دیگران نیز کمک کند. با تعیین هدفهای مثبت و اخلاقی، ما میتوانیم به عنوان الگوی دیگران عمل کنیم. در فرهنگ اسلامی، این عمل نه تنها به قوام زندگی فردی بلکه به رشد اجتماعی و فرهنگی نیز کمک میکند. بنابراین، ایجاد یک هدف مشخص در زندگی، زیربنای موفقیت و خوشبختی است که در آموزههای اسلامی به آن اشاره شده است. زندگی هدفمند به ما این امکان را میدهد که بیاموزیم چگونه از وجود خود بهرهبرداری کنیم و مدارکی برای رشد و پیشرفت خود و دیگران بسازیم. دستیابی به اهداف، خود به خود احساس رضایت و شادابی ایجاد میکند که همانند یک چرخه مثبت، مسیر زندگی ما را روشنتر میکند. در خاتمه، میتوان گفت که هدفمندی در زندگی نه تنها یک ضرورت است، بلکه به انسان کمک میکند تا معنای حقیقی زندگی خود را پیدا کند. با توجه به اولویتهای الهی و انسانی، میتوانیم زندگی خود را به گونهای طراحی کنیم که نه تنها در این دنیا بلکه در آخرت نیز به کمال و رضایت برسیم. بنابراین خداوند را شکرگزاریم که با قرار دادن اهدافی در زندگیمان، ما را به سوی رشد و ترقی هدایت میکند و به ما یادآوری میکند که زندگیمان هیچگاه عبث نیست، بلکه هر روز فرصتی است برای جستجوی معنا و هدف، که جز در سایهٔ بندگی و پرستش خداوند محقق نمیشود.
و من جن و انسان را نیافریدم جز برای عبادت من.
آیا گمان کردید که شما را بیهوده آفریدیم و اینکه به سوی ما برنمیگردید؟
روزی، جوانی به نام علی در جستجوی هدف زندگیاش بود. او روزها و شبها فکر میکرد که چه چیزی باعث خوشحالی او میشود. یک روز، وقتی به مسجد رفت، متوجه شد که قرآن در زندگیاش غایب است. به یاد آیات قرآن افتاد که در آنها خداوند از انسانها خواسته است تا او را بپرستند. از آن روز به بعد، علی تصمیم گرفت که با هدف خدمت به دیگران و برقراری ارتباط نزدیکتر با خدا زندگی کند. او دید که روز به روز خوشحالتر و راضیتر میشود.