انسانها بر اساس فطرت خود به خوبی متمایلند اما انتخابها و تأثیرات محیط میتواند آنها را تغییر دهد.
فطرت انسان: نگاهی به آیات قرآن کریم در قرآن کریم، مباحث بسیاری درباره فطرت انسان و ویژگیهای آن مطرح شده است. این متن به بررسی مفهوم فطرت در قرآن، علل انحراف از آن و راههای تقویت این فطرت پرداخته و به بررسی آیات مختلفی که به این موضوع اشاره دارند، میپردازد. فطرت به معنای نهاد و سرشت انسان است که بر اساس آن، انسانها به سمت خوبیها و والاییها تمایل دارند. در قرآن کریم، خداوند به فطرت انسانها به عنوان یک واقعیت بنیادی اشاره کرده و بیان میدارد که همه انسانها بر پایه فطرتی پر از خوبی و پاکی آفریده شدهاند. در سوره روم، آیه 30 آمده است: "پس روی خود را به دین حنیفی نمود و این است فطرتی که خداوند انسانها را بر آن آفریده است و هیچ تبدیلی در آفرینش خدا نیست. این است دین استوار و بیشتر مردم نمیدانند." این آیه به وضوح نشان میدهد که فطرت انسان به سمت توحید، خوبی و حقیقت تمایل دارد. در واقع، خداوند انسانها را با قابلیتهای ویژهای برای شناخت خود و پرستش او خلق کرده است. هر انسان به صورت ذاتی به دنبال حقیقت و آرامش است و این حقایق در فطرت او نهفتهاند. اما همانطور که قرآن کریم در آیه 54 سوره آل عمران اشاره کرده است: "و در دلهای این مردم کینهها و عداوتها وجود دارد"، باید اذعان کرد که اگرچه فطرت اولیه انسانها خوب و پاک است، اما عوامل بیرونی و تأثیرات محیطی میتوانند انسانها را به سمت انحراف و گمراهی بکشند. این تأثیرات میتواند شامل فرهنگ، خانواده، جامعه، و شرایط اقتصادی باشد که همه این عوامل میتواند بر انتخابهای فرد تأثیر بگذارد. ### عوامل مؤثر بر انحراف از فطرت انسانها به علت محیط و فرهنگ خود ممکن است از فطرت خوب خود به دور شوند. اولین و شاید مهمترین عامل این انحراف، محیط خانواده است. خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی میتواند تأثیر عمیقی بر شکلگیری شخصیت فرد بگذارد. اگر در خانوادهای محبت، صداقت و راستگویی وجود داشته باشد، کودک به احتمال زیاد به سمت این صفات تمایل خواهد داشت. برعکس، اگر کودک در خانوادهای با تنش و خشونت بزرگ شود، ممکن است از فطرت پاک خود فاصله بگیرد. عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز میتوانند بر فطرت انسان اثر بگذارند. جامعهای که عدالت و صداقت را ترویج میکند، میتواند فضایی را فراهم کند که افراد به خوبیها تمایل بیشتری پیدا کنند. از سوی دیگر، جامعهای که بر پایه فساد و دروغ بنا شده باشد، به طور طبیعی میتواند بر شخص تأثیر منفی بگذارد و او را به سمت رفتارهای ناپسند سوق دهد. ### تقویت فطرت با انتخابهای درست حال که روشن شد فطرت انسان به خودی خود خوب است، باید بدانیم هر فردی با اراده و انتخابهای خود میتواند به تقویت این فطرت بپردازد. راههای مختلفی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانیم فطرت خوب خود را تقویت کنیم: 1. **خودآگاهی:** اولین قدم برای تقویت فطرت خوب درک و آگاهی از درون خود و کشف آن است. شناخت خود، نیازها، تمایلات و نقاط ضعف و قوت زمینهساز خودسازی انسان میباشد. انسان باید بداند که وجود او سرشار از خوبیها و قابلیتهای ویژهای است. 2. **نماز و عبادت:** دین اسلام به ما این را یادآور میشود که با انجام عبادات مثل نماز، زکات و روزه میتوانیم ارتباط قویتری با خداوند ایجاد کنیم و فطرت خود را تقویت کنیم. عبادات به عنوان یک ابزار قرار داده شدهاند که ما را به یاد خدا و وظایف انسانیمان میاندازند. 3. **مطالعه و تفکر:** جهت تقویت فطرت خوب باید به مطالعه کتابهای مفید و ادبیات مربوط به دین و روانشناسی توجه کنیم. این مطالعات میتوانند به ما کمک کنند تا معنی و هدف زندگی خود را درک کنیم و از طریق آن فطرت خود را بهبود ببخشیم. 4. **انتخاب دوستان:** انتخاب دوستان و محیطهای اجتماعی نیز تأثیر زیادی بر رفتار فرد دارد. اگر فردی با افراد مثبت و موفق که ارزشهای انسانی را رعایت میکنند، معاشرت کند، به طور ناخودآگاه تأثیرات مثبت را در زندگی خود جذب خواهد کرد. 5. **خودسازی:** در نهایت، انسان باید تلاش کند تا خود را از صفات منفی پاک کند و صفات مثبت را در خود تقویت کند. این موضوع نیازمند تلاش و اراده فردی است. ### نتیجهگیری به طور کلی، فطرت انسانی بیانگر میل به خوبی، صداقت و محبت است. در زندگی روزمره و چالشهای مختلف، فرد باید با شناخت کامل از خود و فطرتش، انتخابهای درستی داشته باشد. با بهرهگیری از ابزارهایی مانند نماز، مطالعه، و انتخاب دوستان خوب، انسان میتواند فطرت خوب خود را تقویت کند. در نهایت، فطرت انسان با توجه به محیط زندگی و انتخابهای شخصی میتواند ره به سوی تعالی و بهروزی برود. در پایان، این وظیفه هر فرد است که با اراده و انتخابهای صحیح، بر فطرت خوب خود پایبند بماند و آن را در زندگی خود جاری سازد.
پس روی خود را به دین حنیفی نمود، و این است فطرتی که خداوند انسانها را بر آن آفریده است. تغییر در آفرینش خدا نیست. این دین پایدار است ولی بیشتر مردم نمیدانند.
و آنها تدبیر کردند و خدا نیز تدبیر کرد و خدا بهترین تدبیرکنندگان است.
روزی مردی در جنگل در حال تفکر بود که زندگیاش را چگونه تغییر دهد. او با خود فکر کرد که باید بیشتر به نعمات خداوندندیشیده و در این مسیر برگردد. او تصمیم گرفت که با نیکی به دیگران و بخصوص به خانوادهاش زندگیاش را عوض کند. از آن به بعد هر روز به این موضوع فکر میکرد که چگونه میتواند به جهان نور بیشتری ببخشد و کم کم دریچههای جدیدی به روی او باز شد.