از دیدگاه قرآن، نجات و رستگاری نهایی در آخرت نیازمند ترکیب ایمان (باور قلبی به خداوند) و عمل صالح (اعمال نیک) است. اعمال نیک بدون ایمان، گرچه در دنیا ممکن است پاداش داشته باشند، اما برای رستگاری ابدی در آخرت کافی نیستند؛ زیرا ایمان، پایه و اساس روحانی اعمال محسوب میشود.
سوال در مورد اینکه آیا اعمال نیک بدون ایمان میتوانند منجر به نجات شوند، پرسشی عمیق است که ریشههای محکمی در تعالیم قرآن کریم دارد. از دیدگاه اسلامی، پاسخ به این سوال دقیق و در عین حال روشن است: نجات نهایی و رستگاری در آخرت به طور جداییناپذیری با دو مفهوم «ایمان» و «عمل صالح» گره خورده است. این دو مفهوم به طور مستمر در قرآن به عنوان دو رکن اساسی برای یک زندگی موفق در دنیا و آخرت مطرح شدهاند. یکی بدون دیگری برای رسیدن به پاداش نهایی بهشت، کافی و کامل نیست. ایمان در اسلام، صرفاً یک اقرار لفظی نیست، بلکه یک باور قلبی عمیق است که شامل اعتقاد به الله (خداوند) به عنوان یکتا خالق و پروردگار، فرشتگانش، کتابهای وحیشدهاش، پیامبرانش، روز قیامت و تقدیر الهی میشود. این اعتقاد، سنگبنای جهانبینی مسلمان است و به عنوان محرک اصلی برای تمامی اعمال او عمل میکند. ایمان به اعمال نیک معنا، جهتگیری و هدف نهایی میبخشد. بدون این باور بنیادی، اعمال نیک مانند مهربانی، سخاوت یا عدالت، اگرچه به خودی خود قابل ستایش و برای جامعه مفید هستند، اما فاقد آن بُعد معنویای میمانند که آنها را به رضایت خداوند و وعده پاداش جاودان مرتبط میسازد. قرآن به طور مکرر بر ضرورت توأمان ایمان و عمل صالح برای نجات تأکید میکند. به عنوان مثال، سوره مبارکه عصر (فصل ۱۰۳)، سورهای بسیار کوتاه اما ژرف است که میفرماید: «به عصر سوگند، که انسان در زیان است؛ مگر کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند و همدیگر را به حق سفارش کردهاند و به صبر سفارش کردهاند.» این آیه به طور خلاصه شرایط دوری از زیان معنوی را بیان میکند: ایمان و اعمال شایسته، همراه با توصیه متقابل به حق و پایداری. این آیه نمیگوید "مگر کسانی که اعمال صالح انجام دادهاند"، بلکه به صراحت «کسانی که ایمان آوردهاند» را نیز شامل میشود. آیات متعدد دیگری نیز بر این شراکت تأکید میکنند. سوره نساء (فصل ۴، آیه ۱۲۴) میفرماید: «و هر کس از مردان یا زنان، کارهای شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن باشد، پس آنان وارد بهشت میشوند و به اندازه سر نخ یک خرما نیز ستم نمیبینند.» این آیه به وضوح نشان میدهد که ورود به بهشت مشروط به هم انجام اعمال نیک و هم مؤمن بودن است. عبارت "در حالی که مؤمن باشد" بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا پیششرط ایمان را برجسته میسازد. منطق پشت این شرط، ریشه در درک اسلامی از خلقت و هدف آن دارد. خداوند انسان را برای هدف خاصی آفریده است: برای پرستش او و زندگی بر اساس هدایت الهی او. پرستش واقعی شامل اقرار به یگانگی او (توحید)، تسلیم شدن در برابر اراده او و تلاش برای کسب رضایت اوست. اعمال نیک، هنگامی که توسط یک مؤمن انجام میشوند، به عنوان اعمال عبادی و اطاعت از خداوند تلقی میگردند. آنها با اهمیت معنوی آمیخته شدهاند؛ زیرا از قلبی سرچشمه میگیرند که حاکمیت خداوند را میشناسد و رضایت او را میجوید. بدون این ایمان زیربنایی، یک عمل، هر چقدر هم در ظاهر خوب باشد، به یک عمل دنیوی تبدیل میشود که فاقد ارتباط معنوی است که آن را به ابزاری برای رسیدن به رستگاری ابدی ارتقا بخشد. در مورد کسانی که ایمان را انکار میکنند (کافران)، قرآن روشن میسازد که اعمال نیک آنها در این دنیا، اگر وجود داشته باشد، در آخرت از نظر نجات به حال آنها سودی نخواهد داشت. در حالی که خداوند عادل و مهربان است و به هیچ کس ستم نمیکند، پاداش نهایی بهشت برای کسانی است که به عهد اساسی ایمان وفا میکنند. سوره هود (فصل ۱۱، آیات ۱۵-۱۶) به این موضوع اشاره دارد: «هر کس زندگی دنیا و زینت آن را بخواهد، اعمالشان را در همین دنیا به طور کامل به آنها بازپس میدهیم و در آن هیچ کمی نخواهند دید. آنان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نیست. و آنچه در آنجا انجام داده بودند، تباه شده است، و آنچه انجام میدادند باطل است.» این به این معنی است که در حالی که ممکن است شخصی برای اعمال نیک خود در این زندگی، به رسمیت شناخته شدن، احترام یا حتی منافع مادی دریافت کند، اگر ایمان نداشته باشد، این اعمال نجات او را در آخرت تضمین نمیکنند. تلاشهای آنها در آخرت به «غبار پراکنده» تبدیل میشود، همانطور که در سوره فرقان (فصل ۲۵، آیه ۲۳) آمده است: «و ما به سراغ هر عملی که آنها انجام دادهاند میرویم و آن را مانند غبار پراکنده میسازیم.» این بدان معناست که اعمال آنها، اگرچه ظاهراً نیک هستند، فاقد اساس ایمان بوده و بنابراین فاقد وزن معنوی نهایی برای رستگاری هستند. مهم است که بین پاداش دنیوی و نجات نهایی تمایز قائل شویم. فردی که در دنیا اعمال نیک انجام میدهد، حتی بدون ایمان، ممکن است در این زندگی مورد تقدیر، احترام یا حتی منافع مادی قرار گیرد. عدالت خداوند مطلق است و او حق هیچ کس را ضایع نمیکند. با این حال، مفهوم «نجات» در اسلام در درجه اول به رهایی از آتش جهنم و ورود به بهشت اشاره دارد که هدف نهایی معنوی است. این نجات نهایی مستلزم پیششرط «ایمان» است. علاوه بر این، ایمان یک حالت منفعل نیست؛ بلکه پویاست و مستلزم عمل است. ایمان واقعی از طریق اعمال صالح نمود پیدا میکند. اگر شخصی ادعا کند که ایمان دارد اما به طور مداوم از عمل به آن اعتقاد با انجام اعمال نیک کوتاهی کند، ایمان او ممکن است ضعیف یا ناقص تلقی شود. برعکس، تمرکز صرف بر اعمال بدون اعتقاد درونی و اذعان به وجود خداوند و فرمانهایش، خطر تقلیل دین به مجموعهای صرف از مناسک یا اصول اخلاقی را در پی دارد که از حیات معنوی تهی است. در نتیجه، دیدگاه قرآنی روشن است: نجات نهایی یک سفر جامع است که ایمان و اعمال صالح را در هم میآمیزد. ایمان نور درونی، هدف و ارتباط با الوهیت را فراهم میکند، در حالی که اعمال نیک بیان بیرونی، ثمره آن ایمان و ابزاری است که از طریق آن شخص برای کسب رضایت خداوند تلاش میکند. بنابراین، یک انسان نمیتواند تنها از طریق اعمال نیک بدون سنگ بنای اساسی ایمان به نجات نهایی در آخرت دست یابد. هر دو برای گشودن درهای سعادت ابدی ضروری و غیرقابل چشمپوشی هستند.
به عصر سوگند،
که انسان در زیان است؛
مگر کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند و همدیگر را به حق سفارش کردهاند و به صبر سفارش کردهاند.
و هر کس از مردان یا زنان، کارهای شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن باشد، پس آنان وارد بهشت میشوند و به اندازه سر نخ یک خرما نیز ستم نمیبینند.
هر کس زندگی دنیا و زینت آن را بخواهد، اعمالشان را در همین دنیا به طور کامل به آنها بازپس میدهیم و در آن هیچ کمی نخواهند دید.
آنان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نیست. و آنچه در آنجا انجام داده بودند، تباه شده است، و آنچه انجام میدادند باطل است.
روزی بازرگانی توانگر، که به بزمهای پرشکوه و بخششهای آشکارش شهره بود، پیوسته از اعمال نیک خود لاف میزد. او فریاد میکشید: «ببینید چگونه گرسنهها را سیر و نیازمندان را پوشاک میبخشم! بیشک چنین اعمالی جایگاه بهشتی مرا تضمین میکند!» درویشی دانا، او را نگریست و با لبخندی آرام گفت: «ای گشادهدست، دست تو بسیار میبخشد، اما دلت کجاست؟ عمل نیک حقیقی از خاک ایمان جوانه میزند و با شبنم نیت خالص آبیاری میشود. اگر ریشه خشک باشد، چگونه میوه در باغ جاودانگی شیرین خواهد بود؟ یک دانه خرما که با ایمان پاک داده شود، در ترازوی آخرت سنگینتر است از کوههای طلا که برای ستایش دنیوی بخشیده شود.» بازرگان، در ابتدا متحیر، در سخنان درویش تأمل کرد. او دریافت که اعمالش، گرچه در ظاهر سودمند بودند، اما اغلب به غرور و تمایل به شهرت آلوده بودند نه به ارادت خالصانه به خداوند. از آن روز، او شروع به پروراندن ایمان خود در درون کرد، با این درک که خیر حقیقی نه با حجم آن، بلکه با پاکی قلبی که از آن سرچشمه میگیرد، سنجیده میشود.