از دیدگاه قرآن، دعا میتواند بر «سرنوشت معلق» (مشروط) تأثیر بگذارد، زیرا خداوند وعده اجابت دعا داده و خود فرموده که «آنچه را بخواهد محو یا اثبات میکند». دعا بخشی از تقدیر الهی است که به واسطه آن، رحمت و گشایش الهی شامل حال بنده میشود.
پرسش درباره تأثیر دعا بر سرنوشت، از جمله عمیقترین و پرچالشترین مباحث در الهیات اسلامی است که نیازمند درکی دقیق از مفاهیم «قضا» و «قدر» (سرنوشت و تقدیر الهی) و جایگاه «دعا» در منظومه هستی است. از منظر قرآن کریم، خداوند متعال آفریننده و تدبیرگر مطلق جهان است و هیچ امری بدون علم و اراده او اتفاق نمیافتد. این باور که هر چیزی مقدر شده و در لوح محفوظ ثبت گردیده، به معنای نفی تلاش و دعا نیست، بلکه هر یک در جایگاه خود، بخشی از نظام الهی را تشکیل میدهند. درک این مسئله که دعا چگونه میتواند بر سرنوشت تأثیر بگذارد، مستلزم تأمل در انواع تقدیر الهی است. برخی از مفسران و علمای اسلامی، سرنوشت را به دو دسته تقسیم میکنند: «قدرِ حتمی» (مقدورات محتوم) و «قدرِ معلق» (مقدورات مشروط). قدر حتمی اموری هستند که تغییرناپذیرند و حتماً رخ میدهند، اما قدر معلق اموری هستند که تحقق آنها مشروط به عواملی است، از جمله دعا، صدقه، صله رحم و عمل صالح. در این چارچوب، دعا میتواند در تغییر یا تعدیل قدر معلق مؤثر باشد. قرآن کریم با صراحت تمام از بندگان میخواهد که به درگاه او دعا کنند و به ایشان وعده اجابت میدهد. در سوره غافر، آیه ۶۰، خداوند میفرماید: «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم). این آیه به وضوح بیانگر این حقیقت است که دعا کردن خواست پروردگار است و اجابت آن وعدهای الهی. همچنین، در سوره بقره، آیه ۱۸۶، خداوند میفرماید: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» (و چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، [بگو] من نزدیکم و دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم). این آیات نه تنها بر نزدیکی خداوند به بندگانش تأکید میکنند، بلکه اطمینان میدهند که دعا بدون پاسخ نمیماند. حال این اجابت ممکن است به همان شکلی که بنده خواسته باشد، یا به شکلی بهتر و متناسب با حکمت الهی، یا به صورت دفع بلا در آینده، یا حتی ذخیره شدن اجر آن برای آخرت باشد. آنچه مسلم است، وعده اجابت خداوند تخلفناپذیر است. کلید فهم تأثیر دعا بر سرنوشت در آیه ۳۹ سوره رعد نهفته است: «يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ ۖ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ» (خداوند آنچه را بخواهد محو یا اثبات میکند و اُمُّ الکتاب [لوح محفوظ] نزد اوست). این آیه نشان میدهد که در کنار «ام الکتاب» (لوح محفوظ اصلی که تغییرناپذیر است)، نوعی «محو و اثبات» نیز وجود دارد که به معنای تغییر پذیری برخی از مقدرات است. مفسرین این «محو و اثبات» را به «قدر معلق» تفسیر کردهاند که با اعمال و دعای بندگان میتواند تغییر کند. به عبارت دیگر، دعا نه خارج از اراده الهی، بلکه به عنوان جزئی از همان اراده و تقدیر الهی عمل میکند. خداوند از ازل میدانسته که بنده چه دعایی خواهد کرد و چگونه به آن پاسخ خواهد داد. بنابراین، اجابت دعا و تغییر در سرنوشت، خود جزئی از علم و تقدیر ازلی خداوند است و نه خارج از آن. دعا به عنوان یک عبادت، راهی برای اتصال بنده با پروردگار است. این عمل نشاندهنده توکل، فروتنی، امید و اذعان به قدرت مطلق خداوند است. وقتی بنده دعا میکند، در واقع اعلام میکند که خود را نیازمند و خداوند را بینیاز و قدرتمند میداند. این حالت روحی و قلبی، خود عامل جذب رحمت الهی و گشایش در امور است. دعا، همچنین، موجب تقویت روحیه امید و مبارزه در انسان میشود و از ناامیدی و یأس جلوگیری میکند. اگرچه ما نتیجه نهایی هر دعا را نمیدانیم، اما ایمان داریم که خداوند به دعاهای ما پاسخ میدهد و این پاسخ همیشه خیر و مصلحت ما را در بر دارد. این بدان معناست که دعا کردن، تنها خواستن از خداوند نیست، بلکه خود فرایندی است که انسان را متحول میکند و او را به سمت کمال و درک عمیقتر از جایگاه خود در برابر خالق هستی سوق میدهد. دعا، تلاش معنوی انسان برای هماهنگی با اراده الهی و طلب فیض و رحمت اوست، و همین تلاش است که میتواند مسیر زندگی را به بهترین شکل ممکن رقم بزند.
و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم؛ بیگمان کسانی که از عبادت من تکبر ورزند، به زودی با خواری وارد جهنم میشوند.
و هرگاه بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم. پس آنان نیز باید ندای مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.
خداوند آنچه را بخواهد محو یا اثبات میکند؛ و اُمُّ الکتاب [لوح محفوظ] نزد اوست.
گویند، در روزگاران گذشته، بازرگانی بود که در بیابانی بیکران راه گم کرده بود. آفتاب سوزان بر سرش میتابید و عطش او را از پا درآورده بود. هر چه میگشت، نشانی از آب نمییافت و از نجات ناامید شده بود. در آن حالِ پریشانی و درماندگی، رو به آسمان کرد و با تمام وجود، دست به دعا برداشت و از خداوند مهربان یاری خواست. اشکش بیاختیار از دیدگانش فرو میریخت و با دلی شکسته، تنها پناهگاه خود را پروردگار میدید. ناگهان، نسیمی خنک وزیدن گرفت و از دور، صدای ریزش آب به گوشش رسید. با تعجب و شگفتی، به سمت صدا رفت و چشمهای زلال یافت که آبش گوارا بود. او از آب نوشید و جان تازه گرفت و از مرگ حتمی نجات یافت. در دلش دانست که این نه از بخت، که از برکت آن دعای خالصانه بود که در لحظه اوج نیاز بر زبان آورد. سعدی فرماید: «هر که را توفیق دعا دادند، امید اجابتش باد.» این واقعه نشان داد که چگونه بنده با دعای صادقانه میتواند درهای رحمت الهی را بگشاید و حتی در سختترین شرایط، گشایشی غیرمنتظره ببیند، زیرا خداوند به دعای بندگانش پاسخ میدهد و لطف او شامل حال کسانی است که با صدق نیت به او روی میآورند. این داستان از آن زمانها، به ما یادآوری میکند که قدرت دعا و توکل به خداوند، میتواند مسیرهای ناهموار را هموار و ناممکنها را ممکن سازد، چرا که کلید همه گشایشها در دست پروردگار است.