بله، همه انسانها فرصت هدایت دارند؛ خداوند از طریق فطرت، انبیا، کتب آسمانی و نشانههای آفرینش، راه را به همه نشان داده است. اما بهرهبرداری از این فرصت بستگی به اراده و تلاش فردی انسان دارد.
در آموزههای غنی و عمیق قرآن کریم، پاسخ به این پرسش حیاتی که آیا همه انسانها فرصت هدایت دارند، به وضوح و با تأکید بر جنبههای مختلف عدل و رحمت الهی ارائه شده است. قرآن به صراحت بیان میدارد که خداوند، از سرِ لطف و حکمت بیمنتها، راه هدایت را به روی همه انسانها گشوده و امکان دستیابی به آن را فراهم آورده است. این یک اصل بنیادین در نظام هستیشناسی اسلامی است که بر پایه عدالت مطلق الهی بنا نهاده شده است؛ یعنی هیچ انسانی بیدلیل از فرصت رسیدن به حقیقت محروم نمیشود. اولین و شاید بنیادیترین راهی که خداوند برای هدایت بشر فراهم کرده، وجود «فطرت» پاک در وجود هر انسانی است. قرآن کریم در سوره روم آیه 30 میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»؛ یعنی «پس روی خود را با اخلاص به سوی دین خالص کن؛ [این] فطرت خداست که مردم را بر آن آفریده است. در آفرینش الهی تغییری نیست. این است دین استوار، ولی بیشتر مردم نمیدانند.» این آیه نشان میدهد که انسانها با گرایشی ذاتی به سوی توحید و حقجویی آفریده شدهاند. این فطرت، مانند یک قطبنمای درونی عمل میکند که انسان را به سوی حقیقت و خالق خود راهنمایی میکند و اولین فرصت هدایت برای هر فرد است. علاوه بر فطرت درونی، خداوند متعال راههای بیرونی متعددی را نیز برای هدایت انسانها ارسال کرده است. یکی از مهمترین این راهها، ارسال انبیا و رسولان به سوی بشر است. قرآن در آیات متعددی بر این حقیقت تأکید میکند که خداوند برای هر قوم و ملتی، پیامبری فرستاده تا آنان را به پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت دعوت کند. در سوره نحل آیه 36 میخوانیم: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»؛ یعنی «و به راستی در هر امتی پیامبری فرستادیم که: خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید.» این آیات به وضوح نشان میدهد که فرصت هدایت از طریق پیامبران، فرصتی جهانی بوده و مختص به قوم یا زمان خاصی نیست، بلکه برای هر انسانی در هر دوره و مکانی، اتمام حجت صورت گرفته است. همراه با پیامبران، کتب آسمانی نیز به عنوان راهنمایان نوری برای بشریت نازل شدهاند. قرآن کریم، تورات، انجیل و زبور هر یک در زمان خود، نور و هدایت را برای مردم به ارمغان آوردند. قرآن خود را «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» (بقره: 2) و «تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ» (نحل: 89) معرفی میکند؛ به این معنا که راهنمای پرهیزکاران و روشنگر همه چیز است. این کتب، قوانین، احکام، پندها و اخلاقیات را به انسان میآموزند تا مسیر درست زندگی را تشخیص دهد. همچنین، نشانهها و آیات الهی در آفرینش، خود ابزاری قدرتمند برای هدایت هستند. قرآن بارها انسان را به تفکر و تدبر در آسمانها و زمین، شب و روز، حیات و ممات، و خلقت موجودات مختلف دعوت میکند. این نشانهها، حکمت، قدرت و وحدانیت خداوند را فریاد میزنند و هر انسان هوشمندی با اندیشیدن در آنها میتواند به خالق و هدف خلقت پی ببرد. سوره فصلت آیه 53 میفرماید: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»؛ یعنی «به زودی نشانههای خود را در کرانهها [ی جهان] و در خودشان به آنها نشان خواهیم داد تا برایشان روشن شود که او (قرآن یا خدا) حق است.» این آیات تأکیدی بر فرصت جهانی هدایت از طریق مشاهده و تدبر در کائنات و نفس خویش است. با وجود این فرصتهای فراگیر، قرآن بر «اختیار» و «اراده» انسان تأکید ویژهای دارد. خداوند راه را نشان میدهد، اما انتخاب حرکت در آن راه به عهده خود انسان است. در سوره انسان آیه 3 میخوانیم: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»؛ یعنی «ما راه را به او [انسان] نشان دادیم، حال یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.» این آیه به روشنی بیان میکند که انسان موجودی مختار است و مسئولیت انتخاب مسیر زندگی خود را بر عهده دارد. بنابراین، اگرچه فرصت هدایت برای همه فراهم است، اما همه انسانها آن را پذیرا نیستند. برخی آیات قرآنی که ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که هدایت را مختص عدهای میدانند یا خداوند گروهی را هدایت نمیکند، در واقع ناظر به نتیجه و پیامد انتخاب انسان هستند، نه سلب اولیه فرصت هدایت. به عنوان مثال، آیاتی مانند «وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (و خدا قوم فاسق را هدایت نمیکند) یا «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» (خداوند کسی را که دروغگوی ناسپاس است، هدایت نمیکند) به این معناست که آن دسته از انسانهایی که با اختیار و اراده خود، در مسیر کفر، فسق، دروغ و ظلم پافشاری میکنند و قلبهایشان را با گناه میپوشانند، خود را از قابلیت دریافت هدایت محروم میکنند. خداوند به زور کسی را هدایت نمیکند، بلکه هدایت الهی، نتیجه درخواست، تلاش و گشودگی قلب انسان است. اگر کسی عمداً چشم و گوش خود را بر حق ببندد و در گمراهی اصرار ورزد، خداوند او را به حال خود وا میگذارد و به معنای خاص «توفیق» هدایت را از او سلب میکند، نه آنکه «بیان» هدایت از او دریغ شده باشد. پس، فرصت اولیه برای همگان فراهم است، اما استفاده از این فرصت، نیازمند اراده و تلاش فردی است. در نهایت، میتوان گفت که عدل و رحمت الهی ایجاب میکند که هیچ موجودی بدون اتمام حجت و بدون فرصت کافی برای شناخت حق، مؤاخذه نشود. قرآن با صراحت اعلام میکند که پیامبران را فرستاده، کتابها را نازل کرده، فطرت را در وجود انسان قرار داده و نشانههای آفرینش را پیش رو نهاده تا هیچ عذری برای کسی باقی نماند. بنابراین، بلی، همه انسانها فرصت هدایت دارند، اما انتخاب بهرهبرداری از این فرصت، تصمیمی کاملاً فردی و وابسته به خواست و تلاش خود انسان است.
پس روی خود را با اخلاص به سوی دین خالص کن؛ [این] فطرت خداست که مردم را بر آن آفریده است. در آفرینش الهی تغییری نیست. این است دین استوار، ولی بیشتر مردم نمیدانند.
ما راه را به او [انسان] نشان دادیم، حال یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.
و به راستی در هر امتی پیامبری فرستادیم که: خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. پس برخی از آنان را خدا هدایت کرد و برخی از آنان گمراهی بر آنان حتمی شد. پس در زمین بگردید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان چگونه بود!
در گلستان سعدی آمده است که حکیمی فرزانه، روزی به شاگردان خود گفت: «راه رستگاری و آرامش، همچون تابش آفتاب بر همه یکسان است؛ اما همانطور که همه پنجرههای خانههایشان را به روی آفتاب نمیگشایند، همه دلهایشان را نیز به روی هدایت نمیگشایند.» یکی از شاگردان، که دلی پاک و مشتاق داشت، این سخن را به جان خرید. او شروع به تفکر در نشانههای آفرینش کرد، به دنبال دانش رفت و نیتهای خود را خالص گرداند. با گذشت زمان، زندگیاش با فهم و آرامش شکوفا شد. اما شاگرد دیگر، گرچه همان سخن را شنید، اما غرق در آرزوهای دنیوی و مشغولیتها بود. او شنید، اما واقعاً گوش نداد و به جای آن، لذتهای زودگذر را دنبال کرد. راه او سرشار از اضطراب و پشیمانی شد، با وجود اینکه نور هدایت جهانی برای او نیز میدرخشید. این داستان زیبا نشان میدهد که فرصت هدایت برای همه هست، اما پذیرش آن به قلبی گشاده و تلاشی آگاهانه نیاز دارد.