بله، خداوند نه تنها تواناییها، بلکه ناتوانیها و محدودیتهای بندگانش را کاملاً میبیند و میداند. او هیچ کس را بیش از توانش مکلف نمیسازد و به نیتهای خالصانه حتی در صورت ناتوانی از انجام کامل عمل، پاداش میدهد، زیرا اسلام دین آسانی است نه سختی.
بله، قطعاً. درک عظمت و رحمت بیکران خداوند متعال ایجاب میکند که بدانیم او نه تنها تواناییها و تلاشهای ما را میبیند، بلکه نسبت به ناتوانیها، محدودیتها و شرایط خاص بندگانش نیز کاملاً آگاه و بیناست. این یکی از اساسیترین جلوههای عدل، رحمت و حکمت الهی است که در سرتاسر قرآن کریم به آن اشاره شده است. خداوند متعال «علیم» (بسیار دانا) و «خبیر» (آگاه و باخبر) است، بنابراین هیچ چیز از او پنهان نمیماند، چه آنکه در ظاهر است و چه آنکه در نهانِ قلبها و نیّتها نهفته است. او به ضعفهای جسمانی، بیماریها، محدودیتهای محیطی و هرگونه ناتوانیای که مانع از انجام کامل عبادات میشود، اشراف کامل دارد. قرآن کریم به صراحت بیان میدارد که خداوند هیچ کس را بیش از توانش مکلف نمیسازد. این اصل بنیادی در آیه ۲۸۶ سوره بقره به زیبایی تبلور یافته است: «لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا»؛ یعنی «خداوند هیچ نفسی را جز به اندازهی تواناییاش مکلف نمیکند.» این آیه دربردارندهی یک قاعده کلی الهی است که تمامی احکام و تکالیف دینی را شامل میشود. بر اساس این قاعده، اگر فردی به دلیل بیماری، کهولت سن، سفر، یا هر دلیل مشروع دیگری قادر به انجام کامل یک عبادت خاص (مانند ایستادن در نماز، روزه گرفتن، یا حج رفتن) نباشد، از آن تکلیف معاف است یا راه جایگزینی برایش در نظر گرفته شده است. این نشان میدهد که دیدگاه الهی فراتر از صرفِ ظاهرِ عمل است و به باطن، نیت و ظرفیت فرد توجه ویژه دارد. علاوه بر این، در سوره مائده آیه ۶ میخوانیم: «یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»؛ یعنی «خداوند آسانی را برای شما میخواهد و سختی را برای شما نمیخواهد.» این آیه نیز بر اصل «تخفیف» و «تسهیل» در احکام الهی تأکید دارد. اسلام دین یسر و سهولت است، نه دین عسر و حرج (سختی و مشقت). بنابراین، هرگاه انجام یک عبادت موجب مشقت و سختی غیرقابل تحمل شود، تخفیف در آن جایز بلکه مطلوب است. برای مثال، اگر بیماری مانع از روزه گرفتن شود، فرد میتواند روزهی خود را بشکند و پس از بهبود، آن را قضا کند یا کفاره دهد. اگر ایستادن در نماز برای کسی دشوار باشد، میتواند نشسته یا خوابیده نماز بخواند. اینها همه مصادیقی از درک و بینش الهی نسبت به ناتوانیهای بشری هستند. از دیدگاه قرآن، خداوند بیش از آنکه به قالبهای ظاهری اعمال بنگرد، به روح و نیت حاکم بر آنها توجه دارد. او «عالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ» (دانندهی پنهان و آشکار) است و از هر آنچه در دلها میگذرد، باخبر است. اگر بندهای با نیت خالص و اشتیاق فراوان به عبادت، اما به دلیل ناتوانی جسمانی قادر به انجام آن نباشد، خداوند نیت او را میبیند و به او پاداش میدهد، گویی که آن عمل را به طور کامل انجام داده است. این خود نوعی از رحمت و فضل الهی است که دل بندگان را آرامش میبخشد. بنابراین، فردی که به دلیل بیماری، پیری، یا هر مانع مشروع دیگر از انجام برخی عبادات باز میماند، نباید ناامید شود یا احساس گناه کند. بلکه باید بداند که خداوند از شرایط او کاملاً آگاه است و صبر و توکل او در برابر ناتوانیها خود نوعی عبادت محسوب میشود. حتی همین احساس حسرت و اشتیاق برای انجام عبادت در زمان ناتوانی، خود ارزشمند است. خداوند به تلاشها و کوششهای صادقانهی بندگانش، هرچند کوچک و ناقص، پاداش میدهد و نقصها را با رحمت و مغفرت خود میپوشاند. در نتیجه، ایمان به این حقیقت که خداوند ناتوانی در عبادت را نه تنها میبیند بلکه درک میکند و بر اساس آن حکم میراند، به مؤمن آرامش میبخشد و او را از بار سنگین گناه و تقصیر بی مورد رها میسازد. این بینش، تصویری از خدایی مهربان، حکیم و عادل را ارائه میدهد که همیشه خیر و آسانی بندگانش را میخواهد و هیچگاه بار طاقتفرسا بر دوش آنها نمینهد. وظیفه ما این است که در حد توانمان تلاش کنیم و باقی را به لطف و کرم او بسپاریم، با علم به اینکه او از هر آنچه در دلهاست آگاه است و هیچ نیّت خالصانهای از دید او پنهان نمیماند. عبادت در حقیقت، ارتباط قلبی و تسلیم درونی است که حتی در بستر بیماری و ناتوانی نیز میتواند به زیباترین شکل خود ادامه یابد. به بیان دیگر، خداوند نه تنها ناتوانی را میبیند، بلکه آن را در محاسبه اعمال وارد میکند و حتی گاهی اوقات، صبر بر ناتوانی و شکرگزاری در برابر آن را بر خود عمل ظاهری اولویت میدهد. این امر نشان میدهد که رابطه بین خالق و مخلوق، رابطهای فراتر از فرمها و قالبهاست و به عمق وجود، قصد و نیت انسان میپردازد. این درک از الوهیت، به انسان اجازه میدهد که حتی در سختترین شرایط نیز از رحمت الهی ناامید نشود و بداند که حتی سکوت و آه حسرت او برای عبادتهای فوت شده، در محضر الهی بیاجر نمیماند. پس، با قلبی مطمئن و امیدوار به فضل او، زندگی کنیم و در هر حالی که هستیم، به یاد او باشیم.
خداوند هیچ نفسی را جز به اندازهی تواناییاش مکلف نمیکند. آنچه [از خوبی] کسب کرده به سود اوست و آنچه [از بدی] اکتساب کرده به زیان اوست. پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا اشتباه نمودیم، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! بار سنگین [تکالیف سخت] را بر دوش ما مگذار، آنگونه که بر دوش کسانی که پیش از ما بودند گذاشتی. پروردگارا! آنچه را طاقتش را نداریم بر ما تحمیل مکن و از ما درگذر و ما را ببخش و بر ما رحم کن. تو مولای مایی، پس ما را بر قوم کافران پیروز گردان.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که برای نماز برمیخیزید، صورتها و دستهای خود را تا آرنج بشویید و سر و پاهای خود را تا دو قوزک مسح کنید؛ و اگر جنب بودید، خود را پاکیزه سازید [غسل کنید]. و اگر بیمار بودید یا در سفر بودید یا یکی از شما از قضای حاجت بازگشت، یا با زنان تماس داشتید [جماع کردید] و آبی نیافتید، پس با خاک پاک تیمم کنید، و صورتها و دستهای خود را با آن مسح نمایید. خداوند نمیخواهد برای شما سختی قرار دهد، بلکه میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمتش را بر شما کامل کند، باشد که شکرگزاری کنید.
یقیناً خداوند دانای غیب آسمانها و زمین است. قطعاً او به آنچه در سینههاست، آگاه است.
مَردی از سالخوردگانِ زمانه، روزی به علتِ ناتوانیِ پا، نتوانست برای نمازِ جماعت به مسجد رود. دلش از غصّه پر شد و آهی کشید که: «ای دریغ که توانِ این عبادتِ شیرین از کفم رفته!» یکی از دوستانِ حکیم که از حالِ او باخبر شد، به او گفت: «ای دوستِ عزیز، غم مخور! شنیدهام که در بوستانِ سعدی آمده است: «قضای حاجتِ درویش را چون توانایی خدمت نباشد، به نیتِ صافی از صد رکعت نماز بهتر است.» خداوند بیش از آنکه به جسمِ لرزانِ ما بنگرد، به دلِ لرزان و آرزومندِ ما نظر دارد. نیتِ تو برای عبادت، خود عبادتی عظیم است در نزدِ حضرت حق. آرام باش که او به آنچه در دلهاست آگاهتر است از هر چشمِ بینایی.» مردِ سالخورده با شنیدن این سخنان، دلش آرام گرفت و دانست که حتی در بستر ناتوانی نیز، رشتهی اتصالش با معبود گسسته نیست.