آرزوهای دنیوی میتوانند مانع رشد معنوی شوند و باید در زندگی تعادل برقرار کنیم.
در جوامع امروزی، زندگی دنیوی و مسائل مالی همواره مطرح است و افراد بسیاری در پی به دست آوردن ثروت، قدرت و شهرت هستند. اما در میان این همه تعاملات و تلاشها، باید به یاد داشته باشیم که ادیان الهی به ویژه قرآن کریم، تاکید بسیاری بر عدم وابستگی به دنیا و امور دنیوی کردهاند. این وابستگی میتواند ما را از مسیر اصلی زندگی و از یاد خداوند غافل کند. در سوره آل عمران آیه 14 آمده است: "زینت مردم، عشق به زنان و فرزندان و طلا و نقره و اسبان معیوب است." این آیه به وضوح ما را هشدار میدهد که زینتهای دنیوی و عشق به آنها میتواند ما را از یاد خداوند دور کند و موجب غفلت انسان از اهداف بلندش شود. آیه دیگر در سوره التغابن، آیه 15، میفرماید: "برای شما، به راستی که اموال و فرزندان شما فتنهای هستند، و در نزد خدا پاداش بزرگتری است." این آیه نشان میدهد که اموال و فرزندان، به رغم اینکه میتوانند مهم و ارزشمند باشند، در زندگی دنیوی ما میتوانند باعث امتحان و فتنه شوند. آری، عشق به دنیا میتواند ما را از درک حقیقت دور کند و مانع از رشد معنویمان شود. بنابراین، نکتهای که لازم است مورد توجه قرار گیرد، این است که انسان باید تعادلی بین دنیای مادی و معنوی خود برقرار کند. یکی از مسائلی که در این مرجع مطرح میشود، بهرهبرداری از دنیای مادی به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفها و رشد معنوی است. این بدان معناست که زندگی دنیوی نه تنها مورد تأکید قرار گرفته است، بلکه میتواند به عنوان وسیلهای برای نزدیک شدن به خداوند و بهبود وضعیت معنوی ما استفاده شود. سیره پیامبر اسلام و اهل بیت نیز ما را به همین سمت حرکت میدهد. آنها به ما یادآوری میکنند که زندگی دنیوی نیز مهم است و انجام امور روزمره نه تنها عیب نیست بلکه میتواند باعث تقویت ایمان شود، به شرطی که هدف نهایی ما غفلت از خداوند نباشد. این نوع نگرش نسبت به زندگی دنیوی، نیازمند تعیین اولویتها و شناخت حقیقی از دنیا و آخرت است. ما باید بدانیم که دلبستگی مفرط به اموال و فرزندان میتواند ما را به انتخابهای نادرست و تصمیمگیریهای غیرمنطقی برساند. از این رو، ضروری است که در زندگی روزمره خود، به عبادت و کارهای نیکو اهمیت بدهیم و کمتر به آرزوها و خواستههای دنیوی که ما را از هدف اصلیمان دور میکند، پرداخته و بر آنها متمرکز شویم. معنای واقعی زندگی در این است که انسان به کمالات روحی و معنوی دست یابد. خداوند متعال در آیات مختلف قرآن کریم ما را به این سیر و سلوک راهنمایی کرده است. در واقع، دنیا یک میدان امتحان و آزمایش است که در آن انسانها باید خود را بیازمایند و نشان دهند که چگونه میتوانند از امکانات و تدارکات دنیوی به نفع رشد معنوی خود استفاده کنند. بنابراین، دنیای مادی در عین حال که به عنوان آزمون و امتحان مطرح میشود، میتواند منبعی از نعمتهای الهی نیز باشد که در راستای تقرب به خداوند و تقویت ارتباط انسانی با او قرار گیرد. از این رو، میتوان گفت که دنیا نه تنها چیزی منفور نیست، بلکه درصورت توجه به آن به عنوان یک وسیله، مبدأی از خیرات و برکات میتواند باشد. رسول خدا (ص) نیز در سیره خود به معنی واقعی زندگی توجه خاصی داشته و آن را متوجه نیکی، صداقت و کمک به دیگران کرده است. هر انسانی در زندگی خود میتواند از دنیای مادی به عنوان یک بستر برای خدمت به دیگران استفاده کند. در اینصورت است که هم دنیای مادی و هم دنیای معنوی مورد توجه قرار میگیرد و انسان در مسیر رشد و تعالی معنوی قرار میگیرد. در نهایت، توصیهای که باید در زندگی خود بکار ببریم، حفظ تعادل است. نباید فراموش کنیم که دنیا و هر آنچه در آن است هرگز ماندگار نیست. در مقابل، زندگی دنیوی باید به گونهای باشد که پس از مرگ، آثار نیکویی از خود بر جای بگذارد. بنابراین، توجه به خدا، عبادت، کمک به نیازمندان و دوری از حرص و طمع، از جمله رفتاری است که میتواند ما را به هدف واقعی زندگیمان نزدیکتر کند. در پایان این نوشتار، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که زندگی دنیوی بدون وابستگی و عشق به آن، میتواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به رشد معنوی و نزدیک شدن به خداوند قرار گیرد. در این صورت است که نه تنها دنیای مادی ما را از مسیر اصلی منحرف نمیکند، بلکه میتواند به تعالی و پیشرفت انسان در مسیر الهی کمک نماید.
زینت برای مردم، عشق به شهوات از زنان و پسران و سپردههای انبوه از طلا و نقره و اسبهای معیوب و کشت است. اینها متاع زندگی دنیایند و نزد خداوند آنگاه عاقبت نیکی خواهد بود.
همانا اموال و فرزندان شما فتنهای هستند و خدا نزد او پاداش بزرگی است.
روزی روزگاری پسر جوانی به نام سعید بود که همیشه در آرزوی خریدن ماشینی بسیار لوکس و گرانقیمت بود. او به این فکر میکرد که اگر این ماشین را داشته باشد، همه به او احترام میگذارند و محبوبتر میشود. اما در این میان، سعید به دلایل مذهبی به قرآن مراجعه کرد و متوجه شد که آرزوهای دنیوی نباید او را از یاد خدا غافل کند. او تصمیم گرفت درآمد خود را در راه خوب و معنوی صرف کند و به کمک دیگران بپردازد. اوقاتش را با نیکوکاران سپری میکرد و به این نتیجه رسید که محبت و دوستی واقعی در کمک به دیگران و ارتباط با خداوند نهفته است.