آیا انسان حق دارد که از خدا توضیح بخواهد؟

انسان می‌تواند از خدا توضیح بخواهد و این خواسته ارتباط نزدیک او با خدا را نشان می‌دهد.

پاسخ قرآن

آیا انسان حق دارد که از خدا توضیح بخواهد؟

از منظر قرآن، انسان می‌تواند و حتی مشوق است که از خداوند توضیح بخواهد، زیرا رابطه انسان با خدا بر اساس طلب آگاهی و مشارکت است. این رویکرد به انسان این اجازه را می‌دهد که در مواجهه با چالش‌ها و سوالات زندگی، به سرمنزل مقصود برسد و به عبارتی، شفافیت و روشنی را در زندگی خود جستجو کند. قرآن کریم نه تنها به انسان‌ها حق سوال و توضیح می‌دهد، بلکه دعوت به مشارکت و ارتباط نزدیک با خداوند نیز می‌کند. به عنوان مثال، در سوره یونس آیه 44 می‌فرماید: «إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»؛ این آیه به وضوح بیان می‌کند که خداوند هیچ‌گاه به بندگان خود ظلم نمی‌کند و هر آنچه بر آنان می‌گذرد به نوعی ناشی از اختیارات و انتخاب‌های خودشان است. در اینجا سؤالاتی مطرح می‌شود که باید انسان‌ها در تفکر و تأمل درباره آن عمیق‌تر شوند. بدون شک انسان‌ها در زندگی روزمره خود با چالش‌هایی مواجه می‌شوند که ممکن است پاسخ آنها برایشان ضرورت داشته باشد. به طور خاص، در شرایط سخت و دشوار، سؤالات طبیعی‌ای به ذهن خطور می‌کند؛ از جمله اینکه چرا با مصیبت مواجه شده‌اند، حکمت چنین پیشامدی چه بوده و یا اینکه چه کار باید انجام دهند تا از این مشکل عبور کنند. این سوالات همگی نشان دهنده یک میل انسانی عمیق برای درک واقعیت و همچنین فهم بهتر موقعیت خود در آغوش خداوند است. در این راه خداوند در سوره بقره آیه 186 می‌فرماید: «وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ»؛ این آیه بر این نکته تأکید دارد که خداوند به دعا و سوالات بندگانش پاسخ می‌دهد و هیچ‌گاه آنان را در تنهايي نمی‌گذارد. از این جمله روشن است که درخواست از خداوند، نه تنها منجر به دریافت پاسخ می‌شود، بلکه پیوندی عمیق و نزدیکتر را میان انسان و خالقش برقرار می‌کند. این رویکرد به نوعی می‌تواند درد و رنج ناشی از مصیبت را تسکین دهد. انسان‌هایی که با چالش‌ها و مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند، می‌توانند با اعتماد به نفس و صراحت، سوالات و مشکلت خود را در پیشگاه خداوند مطرح کنند. آنها نه تنها آزادی سوال دارند، بلکه با درک اینکه خداوند پاسخگوی آنهاست، می‌توانند در آنزمان دشوار به آرامش و اطمینان برسند. همچنین، این فرآیند می‌تواند به یک نوع آگاهی بیشتر از خود و زندگی اطرافشان منجر شود. گسست‌های عاطفی و روحی که بر اثر مصیبت‌ها و چالش‌های زندگی ایجاد می‌شود، ممکن است فرد را در لاک انزوا فرو ببرد. اما از طریق گفتگو با خداوند و سوال از او، فرد می‌تواند صدای درونی خود را بشنود و در کنار صدای خداوند، به یک هم‌فکری در مسائل زندگی برسد. به همین ترتیب، طلب آگاهی و توضیح از خداوند نه تنها به تقویت ایمان شخصی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند راهی باشد تا فرد بتواند با ضعف‌ها و نگرانی‌های خود مقابله کند و در مسیری شفاف‌تر حرکت کند. نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که سوالات و التماس‌ها به درگاه خداوند، باید با نیت جستجوی حقیقت و نشانه‌ای از اعتماد و ایمان به او مطرح شوند. به این معنا که انسان باید به آگاهی از محدودیت‌های خود و توانمندی‌های الهی توجه کند و بر این اساس درخواست خود را بیان کند. در واقع، شکایت به حضوری که از آن آگاهی کامل دارد، نه تنها بی‌حاصلی نیست، بلکه به نقش انسان به عنوان موجودی پویا و طالب علم صحه می‌گذارد. این واقعیت این‌گونه نشان می‌دهد که خداوند به بندگانش محبت دارد و هیچ گاه از آنها دور نمی‌شود، بلکه به انتظار سؤال و درخواست آنها نشسته است. علاوه بر این، در زندگی روزمره، انسان‌ها باید به یاد داشته باشند که هرچند ممکن است در شرایط سخت به خداوند متوسل شوند، اما این ارتباط باید به صورت مداوم و مستمر نگهداری شود. در حقیقت، قرآن به ما می‌آموزد که ارتباط با خدا باید یک رویه دائمی باشد و نه تنها در زمان‌های بحران و مشکل. این ارتباط می‌تواند از طریق دعا، تفکر و تأمل در آیات الهی و عمل به اصول انسانی خوب شکل گیرد. در نهایت، می‌توان گفت که اعتبار به سوالات و تفکرات انسان‌ها در برابر خداوند نه تنها یک حق، بلکه یک مسئولیت است. با این ارتباط از سر عشق و اعتماد، انسان قادر است به تحلیلی صحیح از زندگی، چالش‌ها و موقعیت‌های خود برسد و در این راستا، از فرصتی برای رشد و تعالی معنی‌دار برخوردار گردد. به همین دلیل، قرآن کریم توصیه می‌کند که انسان‌ها سوالات خود را از خداوند بپرسند و در جستجو برای پاسخ، با او در ارتباط باشند. همچنین این موضوع تجلی محبت و رحمت الهی را به نمایش می‌گذارد و باعث می‌شود تا انسان‌ها در مواجهه با مشکلات، احساس قدرت و امید کنند.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

در روزی از روزها، عادل نشسته بود و به زندگی‌اش فکر می‌کرد. او بارها از خداوند سوالاتی می‌کرد اما همواره به جواب واضحی نمی‌رسید. پس از مدتی، تصمیم گرفت با ایمان بیشتری دعا کند و از خداوند بخواهد که به او روشنایی دهد. او در نهایت متوجه شد که خداوند پاسخش را از طریق نشانه‌ها و تجربیات زندگی‌اش به او نمایان می‌سازد و این خود راز ارتباطش با خداوند بود.

سوالات مرتبط