عشق زمینی طبیعی است اما نباید بر ایمان فرد غلبه کند. ایمان و عشق میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند.
در قرآن کریم، عشق و محبت به دیگران چه به صورت زمینی و چه به صورت معنوی به عنوان یک احساس طبیعی و انسانی شناخته شده است. عشق یکی از بنیادیترین احساسات انسانی است که نقش مهمی در برقراری ارتباطات اجتماعی و انسانی دارد. در این راستا، خداوند در آیات مختلف به محبت میان انسانها اشاره کرده و تاکید میکند که این عشق نباید بر ایمان فرد غلبه کند. عشق به دیگران و به ویژه به خانواده و همسر، بخشی از طبیعت انسانی است و در قرآن و سنت نیز به آن تاکید شده است. یک مثال از این توجه به محبت و عشق، آیه 14 سوره آل عمران است که در آن خداوند هشدار میدهد: "زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ...". در این آیه، خداوند به این نکته اشاره میکند که عشق به دنیا و محبت به زن و فرزندان و مال و دارایی میتواند انسان را از یاد خدا غافل کند. با این حال، این عشقهای زمینی میتوانند طبیعی و قابل قبول باشند، اما در صورتی که به ایمان و ارتباط با خدا آسیب برسانند، باید به دقت مدیریت شوند. محبت و عشق به خانواده از جمله مهمترین ارزشهای انسانی است. در قرآن، به محبت میان همسران و اعضای خانواده تاکید شده است و این نکته نشان میدهد که عشق نهتنها یک حس طبیعی است بلکه همچنین یک وظیفه و مسئولیت است. خداوند در آیهای دیگر فرموده: "وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْواجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً..." که در این آیه به اهمیت عشق و رحمت میان همسران اشاره شده است. به طور کلی، عشقهای زمینی نمیتوانند مانع از ایمان و اعتقادات دینی شوند، اما باید این نکته را در نظر گرفت که این عشقها باید در مرز صحیحی قرار گیرند. اگر این محبتها بر ایمان فرد غلبه پیدا کنند یا او را از یاد خدا دور کنند، میتوانند به مشکل تبدیل شوند. به همین دلیل، در آموزههای اسلامی، سفارش شده که فرد باید در محبتهای خود، اولویتهای دینی و الهی را مالی تأمین کند. بسیاری از آموزههای دینی بر این نکته تاکید دارند که عشق و ایمان میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند. عشقی که به عنوان یک ویژگی انسانی میشناسیم، در صورتی که با ایمان همسو باشد، میتواند راه ارتباط بیشتری با خدا و انسانها ایجاد کند. در واقع، عشق راستین باید منجر به نزدیکتر شدن فرد به خداوند شود و این عشق میتواند انگیزهی فعالیتهای خوب و مثبت در زندگی باشد. از نظر قرآن، مهمترین اصل در عشق و محبت این است که این احساسات باید در راستای خواستههای الهی و اجتماعی قرار گیرد. در صورتی که محبت به دیگران به ویژه به خانواده و اجتماع، به ما کمک کند که انسانهای بهتری برای خود و دیگران باشیم، میتوانیم ادعا کنیم که این عشق در حقیقت صحیح و درستی است. ذاتی بودن عشق و محبت در انسان، نه تنها یک پدیده اجتماعی است، بلکه در ساختار روابط بشری نیز نقش حیاتی دارد. در نهایت، باید به این نکته توجه کرد که عشق و ایمان میتوانند به صورت همزمان در زندگی ما وجود داشته باشند و در واقع باید تلاش کنیم تا عشقهایی که داریم، ما را به سوی ایمان و نزدیکتر شدن به خداوند هدایت کنند. عشق به دیگران باید ما را به یاد خدا بیاندازد و تلاش کنیم که محبت به دنیا و دلبستگیهای مادی، ما را از یاد خدا فراموش نکند. در این راستا، میتوانیم با معاشرت خوب، ارتباطات مثبت و تقاضای عشق الهی، سعی کنیم که عشق قرآنی را به عنوان یک بنیان فکری و عملی در زندگی خود پیاده کنیم. این نوع عشق به ما کمک میکند تا نهتنها خود به انسانهای بهتری تبدیل شویم بلکه در ارتقا و پیشرفت جامعه نیز سهم بسزایی داشته باشیم. بنابراین، عشقهای زمینی میتوانند نمایی از عشقهای معنوی و الهی باشند و در این ارتباط، همواره باید مراقب باشیم که ایمان و اعتقادات ما در اولویت قرار گیرند. در نهایت، عشق و محبت باید در مسیر سعادت روحی و معنوی انسانها جاری باشد و ما را به سمت کمال انسانی هدایت نماید.
محبت شهوات از زنان و فرزندان و طلا و نقره و اسبهای نشانهدار و چهارپایان و زراعت برای مردم زینت داده شده است...
روزی مردی به نام فرهاد در جنگل قدم میزد و با دقت به آوازپرندگان گوش میکرد. او هر روز به نیازهای انسانیاش و عشق به خانوادهاش فکر میکرد. اما همیشه در دلش یک سوال بود که آیا این عشقها میتوانند فضیلت ایمانش را تحت تأثیر قرار دهند؟ او تصمیم گرفت که باید تعادل را حفظ کند و عشق به خانوادهاش و عشق به خداوند را در کنار هم ببیند. بعد از مدتی، فرهاد احساس کرد که این دو عشق حتی میتوانند به رشد ایمانیاش کمک کنند و به او آرامش بیشتری بخشند.