موفقیت مادی بدون معنویت از دیدگاه قرآن ارزشی پایدار و حقیقی ندارد؛ زیرا زندگی دنیا فانی است و آنچه ماندگار است، اعمال صالح و ارتباط با خداست. ثروت و فرزندان تنها زینت و وسیلهای برای آزمایش هستند، و ارزش واقعی موفقیت در پیوند آن با هدف الهی و آمادگی برای آخرت است.
در دنیای امروز، بسیاری از انسانها در پی کسب موفقیتهای مادی هستند و معیارهای ارزشگذاری اغلب بر پایه ثروت، موقعیت اجتماعی و دستاوردهای دنیوی بنا شده است. اما قرآن کریم، به عنوان راهنمای زندگی بشر، دیدگاهی عمیقتر و جامعتر درباره ارزش واقعی موفقیت ارائه میدهد. از منظر قرآن، موفقیت مادی به تنهایی، بدون درهم آمیختن با معنویت و هدفمندی الهی، نه تنها ارزش حقیقی و پایداری ندارد، بلکه میتواند منشأ هلاکت و گمراهی نیز باشد. قرآن بارها و بارها تأکید میکند که زندگی دنیوی گذران و فانی است و آنچه ماندگار و ارزشمند است، اعمال صالح، تقوا و ارتباط با خداوند است. هدف اصلی خلقت انسان، چنانچه در آیه 56 سوره ذاریات آمده است، عبادت و بندگی خداوند است. این آیه به روشنی بیان میکند که وجود ما صرفاً برای انباشت ثروت یا کسب قدرت مادی نیست، بلکه برای رسیدن به معرفت و قرب الهی است. بنابراین، هرگونه موفقیت، اعم از مادی، زمانی ارزش واقعی پیدا میکند که در راستای این هدف بزرگ قرار گیرد و به جای آنکه انسان را از خدا دور کند، وسیلهای برای تقرب به او باشد. ثروت و فرزندان، که در نگاه بسیاری نماد موفقیت مادی هستند، در آیه 46 سوره کهف به عنوان «زینت حیات دنیا» معرفی شدهاند و در ادامه میفرماید که «باقیات الصالحات» (اعمال صالح و پایدار) نزد پروردگارت بهتر و امیدبخشتر است. این نشان میدهد که خداوند اعمالی را که با نیت خالص و در مسیر حق انجام شوند، بر هرگونه دستاورد مادی که فاقد روح معنوی باشد، برتری میدهد. قرآن، زندگی دنیا را به بازی و لهو و لعب تشبیه میکند، چنانکه در آیه 20 سوره حدید آمده است: «بدانید که زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و آرایش و تفاخر شما در میان یکدیگر و افزونخواهی در اموال و فرزندان است.» این تشبیه به خوبی ماهیت زودگذر و فریبنده دنیای مادی را نشان میدهد. اگر انسان تمام هم و غم خود را صرف جمعآوری مال و جاه کند و از هدف اصلی خود غافل شود، در نهایت با دستانی خالی و قلبی پشیمان به سوی آخرت باز خواهد گشت. این آیه، تصویری واقعبینانه از توالی زندگی مادی ارائه میدهد: آغاز با شور و هیجان کودکی (بازی)، سپس دوران جوانی و مشغولیت به زیباییها و تفریحات (سرگرمی و آرایش)، و پس از آن رقابت بر سر ثروت و نسل (تفاخر و افزونخواهی)، و در نهایت تشبیه آن به بارانی که گیاهانش زارعان را به شگفتی میآورد و سپس خشک و زرد شده و در هم میشکند. این تمثیل حکیمانه به ما هشدار میدهد که دل به جلوههای فانی دنیا نبندیم. ثروت در دیدگاه قرآنی، ابزاری برای آزمون الهی نیز محسوب میشود. در آیه 15 سوره تغابن میفرماید: «اموال و فرزندان شما فقط وسیله آزمایش شما هستند.» این بدان معناست که خداوند مال و فرزند را به ما میدهد تا ببیند چگونه از آنها استفاده میکنیم؛ آیا شکرگزاریم و در راه او مصرف میکنیم، یا کفران نعمت کرده و گرفتار غرور و طغیان میشویم؟ اگر ثروت به جای آنکه وسیلهای برای احسان، انفاق و رسیدگی به نیازمندان باشد، تنها به ابزاری برای تکبر، ظلم و زیادهخواهی تبدیل شود، نه تنها ارزشی ندارد، بلکه باری سنگین بر دوش صاحبش در روز قیامت خواهد بود. موفقیت مادی واقعی زمانی است که فرد بتواند با استفاده از نعمات دنیوی، توشهای برای آخرت خود برگیرد و از آن در مسیر رضایت الهی بهره برد. قرآن هرگز به معنای رها کردن دنیا و رهبانیت دعوت نمیکند. بلکه در آیه 77 سوره قصص آمده است: «و آنچه را که خداوند به تو داده است، برای سرای آخرت به کار گیر و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و چنانکه خداوند به تو نیکی کرده است، نیکی کن.» این آیه یک تعادل حکیمانه را بین دنیا و آخرت برقرار میکند. از یک سو، انسان را به کار برای آخرت تشویق میکند، زیرا هدف نهایی آنجاست؛ و از سوی دیگر، به او یادآور میشود که از نعمات حلال دنیا نیز بهرهمند شود، اما نه به گونهای که او را از مسیر اصلی باز دارد. این سهم از دنیا، باید در خدمت هدف بزرگتر یعنی دستیابی به سعادت ابدی باشد. بهرهمندی از دنیا زمانی ارزشمند است که به معنای استفاده از آن برای رسیدن به اهداف الهی و کمک به خلق خدا باشد، نه صرفاً انباشت آن برای لذتهای زودگذر شخصی. در نتیجه، میتوان گفت که موفقیت مادی بدون معنویت، مانند خانهای است که از بیرون زیبا و باشکوه به نظر میرسد، اما از درون خالی و بیروح است. این نوع موفقیت، هرگز نمیتواند آرامش حقیقی، رضایت باطنی و سعادت پایدار را به ارمغان آورد. چه بسا افرادی که از نظر مادی در اوج موفقیت هستند، اما در اعماق وجود خود احساس پوچی، اضطراب و ناکامی میکنند. ارزش حقیقی موفقیت نه در کمیت مال و جاه، بلکه در کیفیت رابطهی انسان با خالقش و تأثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعی است. موفقیت قرآنی، تعادل بین بهرهمندی مشروع از دنیا و اولویت دادن به معنویت، تقوا و آمادگی برای آخرت است. تنها زمانی که موفقیت مادی با بینش الهی و اهداف معنوی همراه شود، میتواند به یک دستاورد ارزشمند و ماندگار تبدیل گردد که هم در دنیا آرامشبخش است و هم در آخرت رستگاری به دنبال دارد.
مال و فرزندان، زیور زندگی دنیا هستند؛ و [لی] کارهای شایستهی ماندگار، پاداششان نزد پروردگارت بهتر و امیدشان نیکوتر است.
بدانید که زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و آرایش و فخر فروشی شما در میان یکدیگر و افزونخواهی در اموال و اولاد است؛ مانند بارانی که گیاهانش زارعان را به شگفت آورد، سپس خشک شود و آن را زرد بینی، آنگاه ریزریز گردد؛ و در آخرت عذابی سخت است و آمرزشی از جانب خدا و رضوان. و زندگی دنیا جز کالای فریبنده نیست.
و با آنچه خداوند به تو داده است، سرای آخرت را طلب کن و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و چنانکه خداوند به تو نیکی کرده، نیکی کن و در زمین فساد مجو؛ زیرا خداوند مفسدان را دوست ندارد.
و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند.
در گلستان سعدی آمده است که پادشاهی ثروتمند و قدرتمند بود، اما با وجود تمام داراییهایش، همیشه در دلش غمی پنهان داشت و آرامش نمییافت. او هر چه بیشتر به دنبال جمعآوری مال و فتح کشورها میرفت، بیشتر احساس تنهایی و تهی بودن میکرد. روزی به حکیمی روحانی که در گوشهای از شهر با قناعت زندگی میکرد، برخورد و از او پرسید: «من تمام دنیا را دارم، اما چرا دلم آرام نمیگیرد؟» حکیم تبسمی کرد و گفت: «ای پادشاه! تو به جای آنکه قلب خود را با نور معنویت و محبت خداوند پر کنی، آن را با آرزوهای دنیوی و حرص مال انباشتهای. ثروت و قدرت، همچون لباسهای فاخرند؛ اگر چه زیبا هستند، اما روح را سیراب نمیکنند. آرامش حقیقی در گرو شناخت خویش و بندگی پروردگار است، نه در تملک جهان. آنکه دل به دنیا بندد، هرگز روی آرامش نبیند، زیرا دنیا فانی است و تنها با آنچه از معنویت و نیکوکاری به دست میآوری، میتوانی آرامش ابدی کسب کنی.» پادشاه از این سخن دگرگون شد و دریافت که سعادت واقعی در قلبی سرشار از یاد خداست، نه در خزانهای پر از طلا.