قرآن ترس از آینده را پدیدهای طبیعی میداند و راهکار رهایی از آن را توکل بر خدا، صبر و نماز معرفی میکند. برای مؤمنان واقعی "نه بیمی است و نه اندوهی" زیرا آینده در دست خداست و او بهترین را برای بندگانش رقم میزند.
قرآن کریم، کلام الهی، به شیوههای گوناگون به ابعاد مختلف وجود انسان، از جمله احساسات و نگرانیهای او پرداخته است. ترس از آینده، یکی از طبیعیترین و عمیقترین دغدغههای بشری است که ریشه در عدم قطعیت و ناآگاهی از وقایع آتی دارد. آیا قرآن به این ترس اشاره کرده و راه حلی برای آن ارائه داده است؟ پاسخ مثبت است. قرآن به طور مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع پرداخته و نه تنها ترسهای بیمورد را مذمت میکند، بلکه راهکارهایی برای دستیابی به آرامش خاطر و رهایی از بند نگرانیهای آینده ارائه میدهد. یکی از محوریترین مفاهیمی که قرآن برای مقابله با ترس از آینده مطرح میکند، توکل بر خداوند متعال است. توکل به معنای اعتماد کامل و واگذاری امور به خداوندی است که علم مطلق و قدرت بیکران دارد و بر هر چیزی تواناست. وقتی انسان یقین پیدا میکند که تمامی امور در دست تدبیر الهی است و هیچ برگی بدون اذن او فرو نمیافتد، آرامشی عمیق بر جان او مستولی میشود. آیه 122 سوره هود میفرماید: "و به سوی پروردگارت بازگردید و به او توکل کنید. پروردگارتان، هرگز از آنچه میکنید غافل نیست." این آیه و آیات مشابه، به انسان اطمینان میدهند که خداوند همواره مراقب و ناظر بر احوال بندگانش است و بهترینها را برای آنها مقدر میکند، حتی اگر ظاهر امر در لحظه ناخوشایند باشد. قرآن همچنین مفهوم "لا خوف علیهم ولا هم یحزنون" (نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند) را برای اهل ایمان و نیکوکاران مطرح میکند. این تعبیر در چندین جای قرآن به کار رفته و نوید آرامش و اطمینان خاطر را به کسانی میدهد که راه تقوا و ایمان را در پیش گرفتهاند. به عنوان مثال، در سوره یونس آیه 62-64 میخوانیم: "آگاه باشید که دوستان خدا، نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند؛ همانان که ایمان آورده و پرهیزگاری پیشه کردهاند. برای آنان در زندگی دنیا و در آخرت بشارت است. سخنان خدا تغییرناپذیر است. این است کامیابی بزرگ." این آیات به وضوح نشان میدهند که ترس از آینده و غم و اندوه نسبت به گذشته، محصول عدم ارتباط صحیح با خداوند و ضعف ایمان است. وقتی انسان به مرحلهای از یقین و معرفت میرسد که میداند هر آنچه پیش آید خیر اوست و خداوند حافظ و نگهبان اوست، جایی برای ترس و اضطراب باقی نمیماند. علاوه بر توکل، قرآن بر اهمیت صبر و نماز به عنوان دو ابزار قدرتمند برای مقابله با سختیها و نگرانیها تأکید میکند. در سوره بقره آیه 153 آمده است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است." صبر در برابر ناملایمات و پایداری در راه حق، به انسان قدرتی میبخشد که بتواند با چالشهای آینده روبرو شود. نماز نیز به عنوان ستون دین و معراج مؤمن، راهی برای اتصال مستقیم با خالق است که از طریق آن، انسان میتواند بار نگرانیهای خود را سبک کند و آرامش الهی را تجربه نماید. این ارتباط قلبی با خداوند، ترس از ناشناختهها را به اطمینان از حمایت الهی تبدیل میکند. قرآن به ما میآموزد که آینده در دستان خداوند است و علم آن تنها نزد اوست. در سوره لقمان آیه 34 میفرماید: "همانا علم قیامت نزد خداوند است، و باران را فرو میفرستد، و آنچه را در رحمهاست میداند، و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد، و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین میمیرد؛ همانا خداوند دانا و آگاه است." این آیه و آیات مشابه، انسان را از تلاش بیمورد برای دانستن آینده و نگرانیهای ناشی از آن بازمیدارد. به جای آن، او را به تمرکز بر حال و انجام وظایف شرعی و اخلاقی خود تشویق میکند، با این یقین که خداوند بهترین تقدیر را برایش رقم خواهد زد. در نهایت، قرآن کریم به ما یادآوری میکند که زندگی دنیا گذرا و فانی است و هدف اصلی، رسیدن به آرامش ابدی در آخرت است. تمرکز بر این هدف والا، باعث میشود نگرانیهای دنیوی و ترس از آینده آن، در برابر عظمت آخرت ناچیز جلوه کند. کسی که معاد را باور دارد و برای آن تلاش میکند، کمتر به دام ترس از دست دادنهای دنیوی میافتد. ترس واقعی برای او، از دست دادن رضایت الهی و عدم موفقیت در آزمونهای این جهان است. بنابراین، قرآن نه تنها به ترس از آینده اشاره کرده، بلکه با ارائه مفاهیم توکل، صبر، نماز، ایمان به غیب و تاکید بر پاداش اخروی، راهکار جامع و کاملی برای رهایی از این ترس و دستیابی به آرامش پایدار ارائه میدهد. این آموزهها به ما میآموزند که با دلی مطمئن و روحی آرام به سوی آینده گام برداریم، چرا که میدانیم پروردگاری مهربان و دانا، تدبیر امور ما را بر عهده دارد.
آگاه باشید که دوستان خدا، نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین میشوند.
به رحمت خدا، تو با آنان نرمخو شدی و اگر تندخو و سختدل بودی، از پیرامونت پراکنده میشدند. پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارشان با آنان مشورت کن. و چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن؛ همانا خدا توکلکنندگان را دوست دارد.
همانا علم قیامت نزد خداوند است، و باران را فرو میفرستد، و آنچه را در رحمهاست میداند، و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست میآورد، و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین میمیرد؛ همانا خداوند دانا و آگاه است.
آوردهاند که در زمانهای دور، پادشاهی بود که همواره نگران آینده و حفظ قلمرو و ثروت خود بود. شبها از بیم دشمنان و زوال پادشاهیاش خواب به چشمانش نمیآمد. روزی در ایوان کاخ خود، درویشی را دید که با لباسی پاره و دلی آرام، در زیر سایه درختی نشسته و آوازی دلنشین میخواند. پادشاه از حال او در شگفت شد و او را به نزد خود خواند. پرسید: "ای درویش، تو چگونه با این فقر و نداری، چنین آسوده و بیترس زندگی میکنی، در حالی که من با این همه جاه و جلال، لحظهای آرام ندارم؟" درویش لبخندی زد و گفت: "ای پادشاه، من دل به خالق سپردهام و میدانم که روزیدهنده اوست و تدبیر امورم در دست او. ترس از آینده آنجا ریشه میدواند که انسان خود را تنها ببیند و فراموش کند که پروردگاری مهربان، همواره او را در نظر دارد. من از امروز خود شاکرم و نگران فردای نیامده نیستم، چرا که میدانم هر چه مقدر شود، خیر است." پادشاه از سخن درویش به خود آمد و فهمید که آرامش واقعی نه در ثروت و قدرت، که در توکل و رضایت به قضای الهی است. از آن پس، پادشاه نیز تلاش کرد تا با قلبی مطمئنتر به آینده بنگرد و دغدغههای بیمورد را از خود دور کند.