رهایی از مقایسه با دیگران در قرآن، در گرو شکرگزاری، تمرکز بر تقوا و درک حکمت الهی در روزیهاست. با تمرکز بر مسیر فردی و هدف اخروی، میتوان آرامش یافت.
دوست عزیز، احساس مقایسه با دیگران یکی از چالشهای رایج در زندگی انسان مدرن است که میتواند منجر به حسادت، نارضایتی، کاهش اعتماد به نفس و اضطراب شود. در دنیای امروز، با گسترش شبکههای اجتماعی و نمایش مداوم زندگیهای به ظاهر بینقص دیگران، این حس مقایسه تشدید شده است. اما قرآن کریم، که کتاب هدایت برای تمام بشریت است، راهکارهای عمیق و بنیادینی را برای رهایی از این دام ارائه میدهد. این راهکارها نه تنها به آرامش روانی کمک میکنند، بلکه به رشد معنوی و ارتباط عمیقتر با خالق هستی نیز میانجامند. یکی از مهمترین مفاهیمی که قرآن برای مقابله با مقایسه مطرح میکند، مفهوم شکرگزاری و قدردانی است. خداوند بارها در قرآن به بندگانش توصیه میکند که شاکر نعمتهایش باشند. وقتی انسان به جای تمرکز بر آنچه دیگران دارند و او ندارد، به آنچه خود در اختیار دارد (سلامتی، خانواده، امنیت، استعدادها و هر روزی دیگری) نگاه کند و برای آن شکرگزار باشد، دریچههایی از آرامش و رضایت به روی او گشوده میشود. آیه ۷ سوره ابراهیم میفرماید: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (و [به یاد آورید] هنگامی که پروردگارتان اعلام کرد: اگر شکرگزاری کنید، [نعمت خود را] بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من بسیار سخت است). این آیه نوید میدهد که شکرگزاری نه تنها حال خوب را به ارمغان میآورد، بلکه باعث افزایش نعمتها نیز میشود، و این افزایش میتواند فراتر از مادیات و شامل آرامش روحی و برکات غیرقابل شمارش باشد. این باور، ریشه حسادت و نارضایتی ناشی از مقایسه را میخشکاند، زیرا فرد به جای حسرت، بر فراوانیهای موجود در زندگی خود متمرکز میشود. اصل دیگر قرآنی، درک حکمت الهی در توزیع روزیها و استعدادها است. خداوند متعال روزی و تواناییها را به شیوهای که خود حکیمانه میداند، میان بندگانش تقسیم کرده است. این توزیع بر اساس علم و حکمت بیانتهای اوست و نه بر اساس شایستگی ظاهری یا ثروت دنیوی. آیه ۷۱ سوره نحل میفرماید: «وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ» (و خداوند بعضی از شما را در روزی بر بعضی دیگر برتری داده است). این بدان معناست که تفاوتها در ثروت، زیبایی، استعداد و موقعیتهای اجتماعی، بخشی از طرح الهی است. این تفاوتها برای آزمایش انسانها، برای تعامل و کمک به یکدیگر و برای نشان دادن قدرت و گستردگی خالق است. وقتی انسان این حقیقت را بپذیرد، دیگر دلیلی برای مقایسه خود با دیگران نمیبیند، زیرا هر کس سهم خود را از سفره الهی دریافت کرده و باید با آن بهترین زندگی را بسازد. این درک، به جای رقابت ناسالم، به تعاون و همبستگی دعوت میکند و به انسان یادآوری میکند که ارزش واقعی نه در داشتههای مادی، بلکه در نحوه استفاده از آنچه به او داده شده، نهفته است. قرآن همچنین تأکید میکند که معیار واقعی ارزش انسان نزد خداوند، تقوا و پرهیزگاری است، نه ثروت یا جایگاه اجتماعی. آیه ۱۳ سوره حجرات به صراحت بیان میدارد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (همانا گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست). این آیه یک دگرگونی بنیادی در نگاه انسان به خودش و دیگران ایجاد میکند. اگر ارزش من در ایمان، اعمال نیک و پرهیزگاریام باشد، دیگر چه نیازی به مقایسه خود با ثروت یا زیبایی یا شهرت دیگری دارم؟ این نگرش، تمرکز را از ظواهر دنیوی به باطن و عمق وجود انسان میبرد. این آیه به ما یادآوری میکند که مسابقه اصلی، رقابت بر سر دنیا و مظاهر آن نیست، بلکه مسابقه در انجام کارهای نیک و رسیدن به قرب الهی است. این دیدگاه، روحیه رقابت مخرب را از بین میبرد و به جای آن، رقابت در خیرات و حسنات را تشویق میکند. علاوه بر این، قرآن به ناپایداری و بیارزشی دنیا در برابر آخرت اشاره دارد. در آیه ۲۰ سوره حدید میخوانیم: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ» (بدانید که زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی و زینت و فخرفروشی شما به یکدیگر و افزونطلبی در اموال و فرزندان است). این آیه به صراحت به «تفاخر بینکم» (فخرفروشی شما به یکدیگر) اشاره میکند که ریشه اصلی مقایسه است. وقتی انسان بداند که دنیا گذراست و آنچه ماندگار است، اعمال صالح اوست، تمایلش به رقابتهای مادی و مقایسههای بیهوده کاهش مییابد. تمرکز بر آخرت و هدف قرار دادن رضایت الهی، به انسان کمک میکند تا از قیدوبند مقایسههای مادی رها شود و آرامشی پایدار بیابد. این دیدگاه به فرد کمک میکند تا اهداف خود را بر مبنای ارزشهای پایدار و الهی قرار دهد، نه بر اساس الگوهای متغیر و سطحی دنیوی. در نهایت، تمرکز بر مسیر فردی و مسئولیتپذیری شخصی نیز از مفاهیم قرآنی است. هر کس مسئول اعمال و انتخابهای خودش است و هیچ کس بار دیگری را بر دوش نمیکشد (سوره انعام آیه ۱۶۴: «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ»). این آیه به ما یادآوری میکند که سفر زندگی هر فرد منحصر به فرد است و مقایسه کردن خود با مسیر دیگری که خداوند برای او طراحی کرده، بیمعناست. ما باید بر بهبود خود، رشد معنوی و انجام وظایف خود تمرکز کنیم، نه اینکه دائماً به آنچه دیگران انجام میدهند یا دارند، نگاه کنیم. این رویکرد، انرژی را از حسرت و حسادت به سمت خودسازی و تعالی فردی هدایت میکند. با پیروی از این اصول قرآنی – شکرگزاری عمیق، درک حکمت الهی، تمرکز بر تقوا به عنوان معیار ارزش، توجه به آخرت و پذیرش مسیر منحصر به فرد خود – میتوانیم به تدریج از اسارت مقایسه رها شده و به آرامش، رضایت و خشنودی واقعی دست یابیم.
ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملتها و قبایل قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست. یقیناً خداوند دانای آگاه است.
و خداوند بعضی از شما را در روزی بر بعضی دیگر برتری داده است؛ پس کسانی که برتری داده شدهاند، حاضر نیستند که روزی خود را به بردگانشان بدهند تا همه در آن یکسان شوند؛ آیا نعمت خدا را انکار میکنند؟
بدانید که زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی و زینت و فخرفروشی شما به یکدیگر و افزونطلبی در اموال و فرزندان است؛ مانند بارانی که گیاهش کشاورزان را به شگفتی آورد، سپس خشک شود و آن را زرد بینی و سپس خاشاک گردد. و در آخرت عذابی سخت است و مغفرتی از سوی خدا و رضوان. و زندگی دنیا جز کالای فریبنده نیست.
آوردهاند که روزی مردی فقیر، با چشمانی پر از حسرت به قافلهای از ثروتمندان نگریست که با جامه و زرق و برق فراوان میگذشتند. او در دل خود آهی کشید و از بخت خود گله کرد که چرا چنین محروم است. در همان لحظه، سعدی شیرینسخن را دید که از کنارش میگذشت. مرد فقیر با آهی بلند گفت: «ای استاد، چه کنم که هر بار به این دنیا مینگرم، تنها مقایسهای بیرحمانه بین داراییها و نداشتههایم مییابم و این مرا میآزارد.» سعدی لبخندی زد و گفت: «روزی من در بادیه، بی کفش و پای برهنه میرفتم و از اینکه کفشی ندارم، غمگین بودم. ناگهان مردی را دیدم که اصلاً پا نداشت! پس از آن، از ناسپاسی خود شرمگین شدم و بر نعمت سلامتی پایم شکرها گفتم.» مرد فقیر با شنیدن این حکایت، سر به زیر انداخت و فهمید که آرامش واقعی در مقایسه با پایینتر از خود و شکرگزاری برای داشتههاست، نه حسرت بر نداشتهها.