خداوند به انسانها آزادی انتخاب داده است، اما این آزادی باید در چهارچوب اصول دینی و اخلاقی باشد.
قرآن کریم به عنوان کتاب مقدس مسلمانان، با الهام از وحی الهی، مسأله آزادی انسان را به شیوهای عمیق و جامع بررسی میکند. این کتاب نازل شده بر پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص)، نه تنها یک راهنمای دینی است، بلکه به عنوان منبعی علمی و فلسفی در مورد مسائل اجتماعی و اخلاقی نیز مورد توجه قرار میگیرد. یکی از مسائلی که در قرآن کریم به آن پرداخته شده، موضوع آزادی و اختیار انسان است. این مسأله به طور خاص در آیات مختلفی از قرآن مورد اشاره قرار گرفته و نشاندهنده نظر خداوند در مورد آزادی و انتخاب انسانی است. یکی از آیات مهم در این زمینه آیه 256 سوره بقره است که میفرماید: «لا إكراه في الدين» یعنی «در دین هیچ اجباری نیست». این آیه به وضوح نشان میدهد که خداوند هیچگونه فشاری بر انسانها برای پذیرش دین خود نمیآورد و این موضوع به انسانها آزادی کامل در انتخاب ایمان و دین خود را اعطا میکند. این اصلی اساسی در دین اسلام است که افراد باید بر اساس عقل و درک خود تصمیم بگیرند و قهراً و اجباری در این انتخاب وجود نداشته باشد. این آزادی در انتخاب دین و ایمان به انسانها میآموزد که بتوانند درک خود را از حقایق هستی و وجود خالق را بررسی کرده و به نتایجی بر پایه فهم و آگاهی خود برسند. قرآن کریم همچنین تأکید میکند که انسان دارای عقل و فطرتی است که او را در مسیر هدایت قرار میدهد. در سوره انسان آیه 3، خداوند میفرماید: «إنا هدیناه السبيل إما شاکرا و إما کفورا» که به معنای «ما او را به راه هدایت کردهایم، خواه شکرگزار باشد یا ناسپاس». این آیه برخلاف آنچه که ممکن است به ذهن برسد، بر قابلیت انسان در انتخاب آزادانهاش تأکید میکند و بر این اساس نشان میدهد که انسان به دو مسیر هدایت یا ضلالت هدایت شده است. این آیه یادآور میشود که انسان برای اتخاذ تصمیم درست نیاز به تفکر و تعمق دارد و در نهایت خود مسؤول انتخابهایش است. با این حال، آزادی به معنای بدون قید و شرط نیست. بسیاری از افراد ممکن است تصور کنند که آزادی به معنای رها بودن از هرگونه قید و بندی است، در حالی که قرآن کریم این تصور را رد میکند و بر این نکته تأکید دارد که آزادی واقعی باید در چارچوب اصول اخلاقی و الهی باشد. سوره مائده آیه 32 تصریح دارد که حفظ جان و مال دیگران یکی از اصول مهمی است که انسانها باید به آن پایبند باشند. در این آیه گفته شده که «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيرِ نَفْسٍ أَو فَسادٍ في الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا»، به این معنا که آسیب رساندن به دیگران به طور جدی مورد منع قرار میگیرد. این آیه نه تنها به فرد آزادی عمل نمیدهد بلکه حقوق دیگران را نیز در نظر میگیرد و بدین ترتیب محدودهای برای آزادی فردی تعیین میکند. آزادی در قرآن به این معناست که در انتخابهای فردی و اجتماعی باید نسبت به اصول اخلاقی و دینی متعهد بود. به بیان دیگر، آزادی حقیقی در پیروی از موازین الهی و انجام کارهای نیک نهفته است. این مطلب نه تنها در محدوده فردی بلکه در سطح اجتماعی نیز صدق میکند و به انسانها اجازه میدهد تا به شکلی صحیح و اخلاقی در جامعه رفتار کنند. قرآن کریم در اینجا بر اهمیت همبستگی اجتماعی، همدردی و همیاری تأکید دارد، با این هدف که فرد از آزادیاش سوء استفاده نکند و به حقوق دیگران احترام بگذارد. آزادی شخصی باید به گونهای پیادهسازی شود که در تضاد با آزادیهای دیگران نباشد. به طور مثال، آزادی یک فرد برای بیان عقایدش نباید به حقوق و آزادیهای دیگران آسیب برساند. در این راستا، قرآن کریم به عنوان الگویی دینی، انسانی و اجتماعی، اساس یک نظام اخلاقی را پایهگذاری میکند که همگان را به احترام به حقوق یکدیگر دعوت میکند. ایجاد یک جامعه سالم و اخلاقی میتواند از درک آزادی درست و مسئولیتهای مرتبط با آن حاصل شود. قرآن کریم انسانها را به تلاش برای بهبود جامعه و رفع نواقص دعوت میکند و میخواهد که ما نه تنها آزادی خود را به حساب آوریم، بلکه نسبت به آزادی و حقوق سایرین نیز حساس باشیم. لذا آزادی باید با همدلی و مهربانی همراه باشد، به گونهای که فردی فرد دیگری را مورد آزار و اذیت قرار ندهد و همگی به رفاه عمومی فکر کنند. در اینجا میتوان به تأثیرات اجتماعی آزادی نیز اشاره کرد. آزادی به فرد نشان میدهد که چه مسئولیتهایی در قبال دیگران دارد. این مفهوم در سوره انfal آیه 61 که بیان میدارد: «وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلاَمِ فَاجنَحْ لَهَا» یعنی «و اگر آنها به صلح تمایل نشان دهند، تو نیز بر آن تمایل نشان بده»، این مفهوم را میسازد که انسان نه تنها آزاد است، بلکه این آزادی باید برای صلح و آرامش در جامعه به کار گرفته شود و به نوعی در خدمت دیگران قرار گیرد. با توجه به این که دین اسلام در بسیاری از مقاطع تاریخی به عنوان دینی اصلاحطلب و اندیشهمحور شناخته شده، میتوان گفت که قرآن کریم به عنوان متنی دینی توانسته است با بیان اصول مهمی در مورد آزادی انسان، نه تنها انسانها را در مسیر درست هدایت کند، بلکه جامعهای مسئولیتپذیر و متعهد را نیز ایجاد کند. از این رو، میتوانیم نتیجه بگیریم که قرآن کریم با بررسی مسأله آزادی انسان، در واقع دعوت به تفکر، آگاهی و مسئولیتپذیری در برابر خود و دیگران داشته و به ما میآموزد که آزادی حقیقی در پیروی از اصول اخلاقی و انسانی نهفته است.
در دین هیچگونه اکراهی نیست. قطعاً راه هدایت از گمراهی مشخص شده است.
ما او را به راه هدایت کردهایم؛ چه سپاسگزار باشد و چه ناسپاس.
بنابراین بر بنیاسرائیل نوشتیم که هر کس انسانی را بدون دلیل بکشد، گویا همه مردم را کشته است.
روزی مردی در دیاری زندگی میکرد که شغف زیادی به مطالعه قرآن داشت. او به دنبال فهم عمیقتری از زندگی و آزادی بود. روزی در حین مطالعه، به آیهای رسید که به او الهام بخشید. او ابتدا تعجب کرد که خداوند تا چه حد به انسانها آزادی داده است، اما سپس دریافت که این آزادی باید با مسئولیت همراه باشد. پس از آن تصمیم گرفت که در جامعهای که زندگی میکند، نه تنها به دنبال حقوق آزادی خود باشد، بلکه به حقوق دیگران نیز توجه کند. او از آن روز به بعد نه تنها حامی آزادی خود شد، بلکه در ترویج اخلاق و احترام به حقوق دیگران نیز کوشید.