قرآن کریم با مفاهیمی چون عدم تحمیل بار سنگین بر نفس، امید به رحمت الهی، و آرامش قلبی از طریق یاد خدا، راهنماییهایی برای مهربانی با خود ارائه میدهد. این آموزهها به ما کمک میکنند تا با خودمان متعادل و با شفقت رفتار کنیم و از افراط و تفریط دوری گزینیم.
در آموزههای غنی قرآن کریم، اگرچه واژهی «مهربانی با خود» به مفهوم روانشناختی مدرن آن مستقیماً ذکر نشده است، اما روح و جوهرهی این مفهوم به شکلی عمیق و همهجانبه در آیات مختلف جاری است. قرآن به ما راهکارهایی ارائه میدهد که با پذیرش آنها، میتوانیم به آرامش درونی، تعادل روانی، و سلامت روحی دست یابیم، که همگی نشانههایی از مهربانی با خویشتن هستند. این مهربانی نه یک خودخواهی مذموم، بلکه nurturing کردن و پرورش دادن «نفس» (روح و خود) است که خداوند آن را به امانت به ما سپرده است. قرآن به ما میآموزد که چگونه با خودمان رفتار کنیم تا هم در دنیا به سعادت برسیم و هم برای آخرت آماده شویم. یکی از مهمترین اصولی که قرآن بر آن تأکید دارد، عدم تحمیل بار سنگین بر نفس است. در آیه ۲۸۶ سوره بقره میخوانیم: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» (خداوند هیچ نفسی را جز به اندازهی توانش مکلف نمیسازد). این آیه یک اصل بنیادین در اسلام است که مستقیماً به مفهوم مهربانی با خود اشاره دارد. این بدان معناست که خداوند از ما بیش از ظرفیت و توانمان انتظار ندارد. این آیه به ما یادآوری میکند که باید حدود و تواناییهای خود را بشناسیم و از تحمیل فشارها و توقعات غیرواقعی بر خود بپرهیزیم. گاهی اوقات، ما خودمان بزرگترین منتقد و سختگیرترین داور خویش میشویم و بارهایی را بر دوش میگذاریم که فراتر از توانمان است. این آیه به ما آرامش میدهد که حتی خداوند نیز از ما چنین انتظاری ندارد؛ پس ما نیز نباید خود را بیش از حد توانمان تحت فشار قرار دهیم. این شامل فشارهای روانی، جسمی، فکری و عاطفی میشود. پذیرش ضعفها و محدودیتها، و تلاش در حد توان، نوعی شفقت و مهربانی با خود است که از اضطراب و ناامیدی جلوگیری میکند. اصل دیگر، امید به رحمت و مغفرت الهی است، حتی پس از گناه و اشتباه. در آیه ۵۳ سوره زمر خداوند میفرماید: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (بگو: ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خدا نومید نشوید؛ زیرا خدا همهی گناهان را میآمرزد؛ به راستی که او بسیار آمرزنده و مهربان است). این آیه نشاندهندهی اوج مهربانی خداوند نسبت به بندگانش است و به تبع آن، مهربانی که انسان باید نسبت به خود داشته باشد. خودسرزنشگری افراطی، غرق شدن در حس گناه و ناامیدی، به روح آسیب میرساند. قرآن به ما میآموزد که حتی پس از لغزشها، در توبه گشوده است و میتوانیم از نو شروع کنیم. این بخشش به خویشتن، از ضروریات مهربانی با خود است. پذیرش اینکه انسان جایزالخطاست و امکان جبران و بازگشت وجود دارد، باعث رهایی از بار سنگین سرزنشهای درونی میشود و به ما اجازه میدهد با امید و آرامش به زندگی ادامه دهیم. علاوه بر این، قرآن بر اهمیت «ذکرالله» (یاد خدا) و آرامش قلب از طریق آن تأکید دارد. در آیه ۲۸ سوره رعد میفرماید: «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد). آرامش قلبی، بنیاد مهربانی با خویشتن است. وقتی ذهن و قلب انسان درگیر اضطراب، نگرانی، یا افکار منفی باشد، امکان مهربانی و شفقت به خود دشوار میشود. یاد خدا، چه از طریق نماز، تلاوت قرآن، دعا، یا تفکر در آفرینش، یک پناهگاه امن برای روح است که آن را از تلاطمات درونی رها میسازد. این آرامش درونی، به فرد کمک میکند تا با دیدی مهربانانهتر به خود بنگرد و از وسواسها و فشارهای ذهنی رها شود. زمانی که قلب آرام است، انسان بهتر میتواند با خود و چالشهای زندگی کنار بیاید. قرآن همچنین بر «اعتدال» و «میزان» در همهی امور زندگی تأکید دارد. این شامل تعادل بین دنیا و آخرت، کار و استراحت، و حقوق خود و دیگران میشود. افراط و تفریط در هر زمینهای، به انسان آسیب میرساند. به عنوان مثال، اگر فردی بیش از حد کار کند و از نیازهای جسمی و روحی خود غافل شود، یا اگر در عبادت چنان افراط کند که از زندگی طبیعی باز بماند، این خود نوعی جفا به نفس است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در احادیثی بر رعایت حقوق نفس تأکید کردهاند: «إنّ لربّک علیک حقًّا، و إنّ لنفسک علیک حقًّا، و إنّ لأهلک علیک حقًّا، فأعطِ کلّ ذی حقّ حقَّه» (پروردگارت بر تو حقّی دارد، و نفست بر تو حقّی دارد، و خانوادهات بر تو حقّی دارند، پس حق هر صاحب حقی را ادا کن). این حدیث به وضوح نشان میدهد که به خود و نیازهای خود رسیدگی کردن، یک حق است که باید ادا شود، نه یک عمل خودخواهانه. در نهایت، مهربانی با خود از منظر قرآن، به معنای پرهیز از یأس و ناامیدی، شکرگزاری در برابر نعمتها، پناه بردن به صبر و نماز در هنگام سختیها، و همچنین تلاش برای تزکیه نفس و رشد معنوی است. مراقبت از جسم به عنوان امانت الهی، تغذیهی سالم، استراحت کافی و دوری از آسیب رساندن به خود، همگی جزئی از این مهربانی وسیعتر هستند. انسان مومن، با علم به اینکه هر نفسی مسئول اعمال خویش است و روزی باید پاسخگو باشد، تلاش میکند تا با خود به بهترین شکل ممکن رفتار کند و آن را برای رسیدن به کمال و رضایت الهی آماده سازد. این خود مراقبتی و خود پروری، بنیادیترین شکل مهربانی با خود است که منجر به سلامت جامع جسمی، روانی و روحی میشود و فرد را در مسیر بندگی خدا، پایدارتر و شادابتر میسازد.
خداوند هیچ نفسی را جز به اندازهی توانش مکلف نمیسازد. برای اوست هر آنچه کسب کرده و به ضرر اوست هر آنچه کسب کرده است. پروردگارا، ما را به خاطر آنچه فراموش کردهایم یا خطا کردهایم، بازخواست مکن. پروردگارا، و باری گران بر ما مگذار، چنان که بر کسانی که پیش از ما بودند گذاشتی. پروردگارا، و ما را در آنچه توان تحملش را نداریم، مگذار. و ما را ببخش و ما را بیامرز و بر ما رحم کن. تو مولای مایی، پس ما را بر قوم کافران پیروز گردان.
بگو: ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خدا نومید نشوید؛ زیرا خدا همهی گناهان را میآمرزد؛ به راستی که او بسیار آمرزنده و مهربان است.
همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
شنیدم که در زمانهای قدیم، عابدی زاهد بود که هر شب تا صبح به عبادت میایستاد و روزها را روزه میگرفت. جسمش بسیار ضعیف شده بود، اما روحش در حال پرواز بود. شیخ دانا و پیری که از احوال او باخبر شد، به دیدنش رفت و گفت: «ای جوان، طاعت تو نیکو، اما مگر نشنیدهای که "نفست بر تو حقی دارد"؟ جسمت امانت است و روح تو نیازمند آرامش و تعادل. خداوند باری بیش از توان بر دوش بنده نمیگذارد و از بنده نیز میخواهد که خود را نیازارد.» عابد از سخنان شیخ پند گرفت، تعادل را در زندگیاش برقرار کرد و فهمید که مهربانی با خود، نه تنبلی است، بلکه ستونی است برای بندگی بهتر و عمیقتر، و از آن پس با نشاطی بیشتر به عبادت و زندگی پرداخت.