توجه به آخرت و دور دنیا به عنوان یک زندگی موقتی از نکات مهمی است که باید در نظر گرفتهشود.
نجات از فریب دنیا یکی از چالشهای بزرگ انسانها است و قرآن کریم بهعنوان کتاب هدایت، راهکارهای متعددی را برای این منظور ارائه میدهد. یکی از مهمترین نکات یاد شده در قرآن، توجه به آخرت و تاکید بر اینکه دنیا فقط یک زندگی موقتی و فانی است، میباشد. در سوره آل عمران آیه 185 آمده است: 'کل نفس ذائقة الموت' یعنی هر انسانی چشنده مرگ است. این آیه یادآور میشود که عمر انسان محدود است و باید مراقب باشد که زمان خود را در چه راهی صرف میکند. بهعبارت دیگر، این آیه نه تنها یادآور مرگ است، بلکه به انسان هشدار میدهد که زندگی در این دنیا گذراست و باید بهدنبال حقیقتی پایدارتر از آن باشد. فریب دنیا میتواند انسان را از مسیر درست منحرف کند و او را به سوی لذائذ آنی و زودگذر سوق دهد. در سوره لقمان آیه 33، خداوند میفرماید: 'ای مومنان، خود را از دنیا و فریبهای آن حفظ کنید و توجه خود را به پروردگار معطوف دارید.' این آیه بهصراحت نیاز انسان به توجه به خالق و پرهیز از فریبهای دنیوی را گوشزد میکند. این فریبها شامل زینتهای دنیوی، مال و مقام میباشد که میتواند انسان را از هدف اصلیاش دور کند. در سوره هود آیه 15، میفرماید: 'برای کسانی که به دنیا و زینتهای آن متکی شدهاند، عذاب سختی فراهم آمده است.' این آیه را میتوان بهعنوان یک هشدار شدید در نظر گرفت که نشاندهنده آن است که وابستگی شدید به دنیا میتواند به عواقب وخیمی منتهی شود. با نگاهی به تاریخ، میتوان مشاهده کرد که بسیاری از انسانها از فریبهای دنیوی منحرف شدند و در نهایت به عذابهای سخت دچار شدند. سرنوشت افرادی که به دنیا وابسته شدند، نشاندهنده این است که زندگی در زرق و برقهای دنیایی نهتنها انسان را سیراب نمیکند، بلکه او را در دریای ثروت و مقام غرق میکند و در نهایت متوجه میشود که چیزی جز خالی بودن درونش بهدست نیاورده است. از دیگر نکات مهم در قرآن، مهارت در انتخابهای خود و پرهیز از فریب دنیا است. خداوند در قرآن کریم بر روی این نکته تاکید دارد که انسانها باید با دقت و آگاهی، انتخابهای خود را انجام دهند. توجه به زرق و برقهای دنیا و وابستگی به آن در نهایت به ذلت و عذاب منتهی میشود. در حقیقت، قرآن انسانها را به تفکر و اندیشه دعوت میکند تا در انتخابهای خود با بصیرت عمل کنند و از تاثیرات منفی دنیای مادی دور بمانند. زندگی در دنیا مشابه یک امتحان بزرگ است که در آن انسانها مورد آزمایش قرار میگیرند. در این آزمایش، انسانها باید توانایی خود را در تشخیص حق از باطل و خیر از شر به اثبات برسانند. خداوند در آیات زیادی از قرآن بر جریان امتحان و آزمایش تأکید کرده است و میفرماید که او دنیا را بهعنوان دارالامتحان برای بندگانش قرار داده است. با این نگرش، انسان باید با آگاهی و بصیرت، نقش خود را در این آزمایش ایفا کند و از فریب دنیا دوری کند. باید همیشه به یاد داشته باشد که زندگی حقیقی در آخرت نهفته است و باید برای آن آماده شود. این آمادهسازی نهتنها شامل انجام اعمال نیک است، بلکه نیازمند تفکر و تعمق درباره نوع نگرش به زندگی و چگونگی پالایش روح است. تقوا و پرهیزگاری یکی از راهکارهای مهم قرآن برای نجات از فریب دنیا است. انسانی که به تقوای الهی پایبند باشد، سعی میکند تا زندگیاش را به گونهای مدیریت کند که فراموش نکند که زندگی، حتی اگر هم رونق و زیبایی داشته باشد، در نهایت یک روز به پایان میرسد. از این رو، باید به فکر آخرت و سرنوشت خود باشد. در آخر، طلب مغفرت و هدایت از خداوند میتواند یکی از کلیدهای نجات از فریب دنیا باشد. انسان باید همواره در دعا به درگاه خداوند نشسته و از او بخواهد که او را از لغزشها و گمراهیها نجات دهد. این طلب مغفرت و هدایت، همزمان حاکی از عجز و فقر انسان در برابر ذات خداوند و نیاز او به رحمت و مغفرت الهی است. در نتیجه، نجات از فریب دنیا مستلزم توجه به آخرت، پرهیز از وابستگی به زینتهای دنیوی، مهارت در انتخابها و تقوا است. با این چیزها، روح و جان خود را از فریب دنیا نجات دهید و به یاد داشته باشید که زندگی حقیقی در آخرت نهفته است. بنابراین، هدف گذاری برای زندگی به سوی آخرت راهی است که نه تنها انسان را از فریب دنیوی نجات میدهد، بلکه به او معنی و مفهوم حقیقی زندگی را نیز میآموزد.
هر انسانی چشنده مرگ است و شما در روز قیامت پاداشهای خود را به طور کامل خواهید گرفت. پس هرکس از آتش دور و به بهشت درآید، حقیقتاً رستگار شده است و زندگی دنیا جز یک متاع فریبنده نیست.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و از روزی بپرهیزید که هیچ کس نمیتواند به دیگری کمکی کند و هیچ شفاعتی از آنان پذیرفته نمیشود و نیز از آنها هیچگونه جبران نخواهد شد؛ آنان همان فاسقون هستند.
هر کسی که بخواهد زندگی دنیا و زینت آن را، ما اعمالشان را در آن دنیا برایشان به خوبی فراهم میکنیم و در آن کم نخواهند شد.
روزی روزگاری، دختری به نام سوسن در باغ زندگی خود نشسته بود و به گل های زیبای آن نگاه میکرد. او به کوچک ترین و زشت ترین گل نگاهی انداخت و از آن پرسید: 'چرا تو اینقدر زشت هستی، در حالی که بقیه اینقدر زیبا هستند؟' گل زشت پاسخ داد: 'من یادم میآید که روزی در جستجوی زیبایی رفتم و تمام وقت خود را صرف آن کردم و حالا فقط وقت زندگی را از دست دادهام و به زودی پژمرده خواهم شد، اما به جایش بقیه گلابی را با زیبایی روزهای خود سپری میکنند.' سوسن این درس را گرفت و فهمید که زیبایی تنها در چهره نیست و باید از زیبایی روح و خصلتهای نیکو نیز بهره برد تا از فریبهای دنیا دور بماند.