برای عدم بیتفاوتی بدون قضاوت، باید با حکمت و موعظه حسنه به اصلاح دیگران بپردازیم و خود را از سوءظن و تجسس دور نگه داریم، با تمرکز بر اصلاح خویش و دعای خیر برای دیگران.
موضوع عدم بیتفاوتی نسبت به گناه اطرافیان و در عین حال پرهیز از قضاوت آنها، یکی از ظرائف و نکات دقیق اخلاقی در تعالیم اسلامی و به ویژه آموزههای قرآنی است. این مسئله به تعادل میان وظیفه اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر و وظیفه فردی اجتناب از سوءظن و قضاوت اشاره دارد. قرآن کریم ما را به رعایت این تعادل دعوت میکند و راهکارهایی را برای دستیابی به آن ارائه میدهد. هدف اصلی، اصلاح و هدایت است، نه ملامت و شرمسار کردن. اولین اصلی که قرآن بر آن تأکید دارد، وظیفه «امر به معروف و نهی از منکر» است. این وظیفه به معنای دعوت به خوبیها و بازداشتن از بدیهاست، اما این دعوت و بازداشتن باید با حکمت، موعظه حسنه و مجادله به بهترین شیوه صورت گیرد. خداوند متعال در سوره آل عمران آیه ۱۰۴ میفرماید: «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» یعنی: «و باید از میان شما، گروهی باشند که به سوی خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند؛ و آنانند رستگاران.» این آیه نشان میدهد که جامعه اسلامی باید فعال باشد و نسبت به انحرافات بیتفاوت نباشد. اما چگونه این کار را بدون قضاوت انجام دهیم؟ پاسخ در نحوه برخورد است. قرآن شدیداً از سوءظن، تجسس و غیبت نهی کرده است. در سوره حجرات آیه ۱۲ میخوانیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ» یعنی: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید، زیرا برخی از گمانها گناه است؛ و تجسس نکنید و برخی از شما از برخی دیگر غیبت نکند. آیا هیچ یک از شما دوست دارد گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ پس آن را ناخوش دارید. و از خدا بپرهیزید، همانا خدا توبهپذیر و مهربان است.» این آیه به روشنی نشان میدهد که ورود به حریم خصوصی افراد، سوءظن به نیتها و علنی کردن گناهان پنهان آنها، از گناهان بزرگ است. قضاوت کردن دقیقاً در همین نقطه آغاز میشود؛ زمانی که فرد بر اساس ظاهر یک عمل یا بر اساس گمانهای خود، حکم نهایی درباره شخصیت، ایمان یا سرنوشت اخروی دیگری صادر میکند. در حالی که تنها خداوند از باطن امور و سرنوشت نهایی افراد آگاه است. بنابراین، راهکار اصلی این است که ما در مواجهه با گناهان دیگران، سه رویکرد کلیدی را در پیش بگیریم: ۱. تمرکز بر خود و اصلاح خویشتن: قبل از هر چیز، باید به اصلاح نفس خویش بپردازیم. وقتی به عیوب خود مشغول باشیم، فرصتی برای پرداختن به عیوب دیگران و قضاوت آنها نخواهیم یافت. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «خوشا به حال کسی که عیبهای خودش او را از پرداختن به عیبهای دیگران باز دارد.» قرآن نیز در سوره مائده آیه ۱۰۵ میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ» یعنی: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، مراقب خودتان باشید. اگر شما هدایت یافته باشید، گمراهی کسی که گمراه شده، به شما زیانی نمیرساند.» این آیه هرگز به معنای ترک امر به معروف نیست، بلکه بر مسئولیت فردی و اهمیت خودسازی تأکید دارد. ۲. امر به معروف و نهی از منکر با حکمت و ملاطفت: اگر گناهی علنی باشد و امکان تأثیرگذاری باشد، باید با رویکردی دلسوزانه و محترمانه اقدام کرد. خداوند در سوره نحل آیه ۱۲۵ میفرماید: «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» یعنی: «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به بهترین شیوه مجادله نما.» این آیه یک دستورالعمل جامع است. حکمت یعنی درک شرایط، زمان مناسب، ظرفیت طرف مقابل و استفاده از منطقیترین و مؤثرترین روش. موعظه حسنه یعنی سخنی مهربانانه، دلسوزانه و بدون تحقیر. مجادله به بهترین شیوه یعنی حتی در بحث و گفتگو نیز باید ادب و احترام رعایت شود. هدف، نجات فرد از گناه است، نه سرزنش و تحقیر او. باید به یاد داشته باشیم که خداوند ستارالعیوب است و بندگان را نیز به پوشاندن عیوب یکدیگر امر کرده است، مگر در مواردی که گناه جنبه عمومی پیدا کند و به جامعه آسیب برساند. ۳. دعای خیر و امید به هدایت: به جای قضاوت در مورد سرنوشت افراد، برای آنها طلب هدایت کنیم. دلها در دست خداوند است و اوست که هدایت میکند. حتی در مورد فرعون، خداوند به موسی و هارون (ع) فرمان میدهد که با او به نرمی سخن بگویند، به امید آنکه متذکر شود. در سوره طه آیه ۴۴ میفرماید: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ» یعنی: «پس با او سخنی نرم بگویید، شاید پند گیرد یا بترسد.» این نشان میدهد که حتی با ظالمترین افراد نیز باید از موضع دلسوزی و هدایت وارد شد، نه قضاوت و نفرین. باید همیشه دریچه امید به توبه و بازگشت را باز گذاشت. در جمعبندی، برای اینکه نسبت به گناهان دیگران بیتفاوت نباشیم اما قضاوت نکنیم، باید ابتدا روی خودمان کار کنیم، سپس با حکمت، مهربانی و دلسوزی به امر به معروف و نهی از منکر بپردازیم و در نهایت، همواره برای هدایت دیگران دعا کنیم و یادمان باشد که داوری نهایی با خداوند است. این رویکرد، نه تنها به اصلاح فردی و اجتماعی کمک میکند، بلکه باعث حفظ حرمت انسانها و تقویت پیوندهای اخوت در جامعه میشود.
و باید از میان شما، گروهی باشند که به سوی خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند؛ و آنانند رستگاران.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید، زیرا برخی از گمانها گناه است؛ و تجسس نکنید و برخی از شما از برخی دیگر غیبت نکند. آیا هیچ یک از شما دوست دارد گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ پس آن را ناخوش دارید. و از خدا بپرهیزید، همانا خدا توبهپذیر و مهربان است.
با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به بهترین شیوه مجادله نما؛ همانا پروردگارت به کسی که از راه او گمراه شده داناتر است و به هدایتیافتگان نیز داناتر است.
آوردهاند که در زمانهای مردی پارسا، بر راهی میگذشت. نگهاش بر مردی افتاد که در بزمگاهی به لهو و لعب مشغول بود و گویی از یاد خدا غافل. مرد پارسا در دل خود اندیشید: «افسوس بر این گمراه! چه بسا که از درگاه رحمت حق دور افتاده باشد.» شب آن روز در خواب دید که ندایی به او میگوید: «ای بنده! آیا تو دانای نهانهایی؟ شاید همان که تو امروز او را گمراه دیدی، فردا با یک توبه نصوح چنان به درگاه ما نزدیک شود که از صد چون تو پیشی گیرد، و شاید آن که امروز خود را پارسا میشماری، فردا بلغزانی و در ورطه گناه افتی. قضاوت بر بندگان کار خالق است، نه مخلوق.» مرد پارسا از خواب برخاست و از آن پس هرگاه گناهی از کسی میدید، به جای قضاوت، برایش دعا میکرد و از خدای میخواست که او را نیز از لغزش حفظ کند.