احساس خشم از گناه دیگران میتواند ناشی از غیرت دینی و مسئولیتپذیری باشد، اما قرآن به ما میآموزد که این خشم را فروخوریم و با حکمت، موعظه حسنه و مجادله به احسن با دیگران رفتار کنیم. هدایت نهایی تنها به دست خداست و تمرکز بر اصلاح خود و دیگران با شفقت و بصیرت ضروری است.
احساس خشم و ناراحتی هنگام مشاهده گناه و کارهای نادرست دیگران، پدیدهای طبیعی و در بسیاری از موارد ریشههای عمیقی در فطرت انسانی و آموزههای دینی ما دارد. این خشم میتواند ناشی از غیرت دینی باشد؛ یعنی دلسوزی و احساس مسئولیت در قبال حریمهای الهی که مورد تعدی قرار گرفتهاند. در اسلام، این حس مسئولیت در قالب «امر به معروف و نهی از منکر» (دعوت به نیکی و بازداشتن از بدی) تجلی پیدا میکند که یک اصل اساسی و وظیفه جمعی برای مسلمانان است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آل عمران: ۱۰۴). این آیه نشان میدهد که وجود گروهی که به خیر دعوت کنند و از منکر بازدارند، لازمه رستگاری است. بنابراین، احساس ناراحتی از گناه دیگران میتواند نشانهای از زنده بودن غیرت دینی و مسئولیتپذیری فرد باشد، نه لزوماً امری مذموم. اما نکته مهم اینجاست که نحوه بروز این خشم و مدیریت آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. قرآن کریم به ما توصیه میکند که خشم خود را فرو ببریم و اهل عفو و گذشت باشیم. در سوره آل عمران، خداوند صفات پرهیزگاران را برمیشمرد و میفرماید: «الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (آل عمران: ۱۳۴)؛ یعنی «آنان که در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند، و خشم خود را فرو میخورند و از مردم درمیگذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.» این آیه به وضوح نشان میدهد که فروخوردن خشم، حتی در مواجهه با خطای دیگران، یک فضیلت اخلاقی و از ویژگیهای پرهیزکاران است. این به معنای بیتفاوتی نسبت به گناه نیست، بلکه به معنای کنترل واکنشهای درونی و بیرونی برای عمل مؤثرتر و حکیمانهتر است. گاهی اوقات، خشم ما از گناه دیگران، نه فقط به دلیل غیرت دینی، بلکه ممکن است ریشههای روانشناختی دیگری هم داشته باشد؛ مثلاً احساس ناتوانی در تغییر وضعیت، یا حتی نوعی قضاوت سریع و پیشداوری. اگر این خشم به جای هدایت به سمت اصلاح و راهنمایی حکیمانه، به پرخاشگری، تحقیر یا ناامیدی منجر شود، خود به یک رذیله اخلاقی تبدیل میگردد. قرآن کریم ما را از تجسس در امور دیگران و بدگمانی بازمیدارد. در سوره حجرات میخوانیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا» (حجرات: ۱۲). این آیات ما را به سمت نگاهی دقیقتر و انسانیتر به دیگران سوق میدهند و از وسوسههای شیطان در قضاوت شتابزده برحذر میدارند. بنابراین، وقتی با گناه دیگران روبرو میشویم، اولین گام پس از حس غیرت دینی، فروبردن خشم و تفکر درباره بهترین شیوه برخورد است. این شیوه باید همراه با حکمت، موعظه حسنه (گفتار نیکو و دلنشین) و مجادله به احسن (بحث و گفتگو به نیکوترین شیوه) باشد. خداوند در سوره نحل میفرماید: «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (نحل: ۱۲۵). این آیه نقشه راهی جامع برای تعامل با گناهکاران ارائه میدهد: دعوت همراه با بصیرت و حکمت، نصیحت همراه با مهربانی و دلسوزی، و بحثی که حتی در اختلاف نظرها نیز احترام و ادب حفظ شود. همچنین، باید به این نکته توجه داشت که هدایت افراد به دست ما نیست و تنها خداوند است که هدایت میکند. در سوره قصص آمده است: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص: ۵۶). این آیه مسئولیت را از دوش ما برمیدارد که حتماً باید نتیجه را ببینیم، بلکه وظیفه ما تلاش در راه خدا و انجام وظیفه است. این درک میتواند از خشم و ناامیدی بیهوده جلوگیری کند. در نهایت، خشم ناشی از دیدن گناه دیگران، اگر بهدرستی مدیریت شود، میتواند به انگیزهای برای اصلاح جامعه و ترویج نیکی تبدیل شود. اما اگر کنترل نشود و به سمت قضاوت، تحقیر، یا ناامیدی سوق پیدا کند، نه تنها به نفع فرد گناهکار و جامعه نیست، بلکه به سلامت روحی خود فرد نیز آسیب میرساند. لذا، کنترل خشم و تبدیل آن به دلسوزی و اقدام سازنده، مطابق با تعالیم قرآن، راهی است که به رستگاری و رضایت الهی منجر میشود. این مسیر نیازمند صبر، بصیرت، و توکل بر خداوند است. به یاد داشته باشیم که هر انسانی جایزالخطا است و نیاز به تذکر با مهربانی و فرصت برای بازگشت دارد، همانگونه که خود ما نیز نیازمند رحمت و مغفرت الهی هستیم. بنابراین، همواره باید نیت خود را خالص کرده و عمل خود را بر اساس حکمت و شفقت بنا نهیم، با این آگاهی که اصلاح واقعی از درون هر فرد آغاز میشود و خداوند بهترین هدایتگر است.
آنان که در توانگری و تنگدستی انفاق میکنند، و خشم خود را فرو میخورند و از مردم درمیگذرند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و به نیکی امر نمایند و از بدی نهی کنند؛ و آنان رستگارانند.
با حکمت و موعظه نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با بهترین شیوه با آنان مجادله کن. یقیناً پروردگار تو به کسانی که از راه او گمراه شدهاند داناتر است و به هدایتیافتگان نیز آگاهتر است.
در گلستان سعدی آمده است که یکی از بزرگان، همواره از عیبجویی مردم و کارهای نادرستشان به شدت دلتنگ میشد و رنج میبرد. روزی نزد شیخی دانا رفت و گفت: «ای شیخ، چگونه است که من هر روز از کارهای ناشایست مردم در رنج و غضبم؟» شیخ با مهربانی تبسمی کرد و گفت: «ای فرزند، بدان که هر کس عیب دیگران را با چشم غضب بیند، خود را از عیب خویش غافل کرده است. ابتدا نگاهی به باغ دل خود کن؛ شاید آنجا علف هرزی باشد که بیش از هر چیز نیاز به هرس دارد. اگر تو خود را از عیوب پاک کنی و به خدای خود پناه بری، دلت آرام گیرد و از خشم بر دیگران رها شوی. وظیفه تو، دعوت به نیکی با زبان نرم است، نه داغ نهادن بر دل دیگران با کلام تند.» آن مرد از پند شیخ سود برد و در پی اصلاح خویش برآمد و آرامش دل یافت.