ترس از خدا در اسلام به معنای وحشت نیست، بلکه به معنای تقوا، آگاهی از عظمت او و پرهیز از گناه ناشی از عشق و احترام عمیق است. با شناخت صفات الهی و توکل بر او، میتوانیم با اطمینان قلبی و نه ترس، به او احترام بگذاریم.
پرسش شما بسیار عمیق و حکیمانه است، و پاسخ آن در فهم صحیح مفهوم «ترس از خدا» در قرآن کریم نهفته است. در نگاه اول، ممکن است کلمه «ترس» حس وحشت یا اضطراب را منتقل کند، اما قرآن و سنت پیامبر (ص) تفسیری بسیار غنیتر و سازندهتر از این مفهوم ارائه میدهند که با احترام، عشق و امید پیوند ناگسستنی دارد. این ترس، به معنای وحشت فلجکننده نیست، بلکه نوعی «خشیت»، «تقوا» و «هیبت» است؛ یعنی ادراک عظمت بیپایان الهی و آگاهی از حضور همیشگی او، که ما را وامیدارد تا از حدود الهی تجاوز نکنیم و همواره در مسیر رضایت او گام برداریم. از دیدگاه قرآن، «ترس از خدا» (تقوا) بیش از آنکه به معنای ترس از مجازات باشد، به معنای پرهیزگاری، خودداری از گناه، و حساسیت نسبت به انجام وظایف و ترک محرمات است که همگی ناشی از درک عظمت و قدرت بیانتهای خداوند و همچنین عدالت و حکمت اوست. این پرهیزگاری از روی عشق و احترام عمیق به پروردگار سرچشمه میگیرد، نه از وحشت محض. کسی که خداوند را به حق میشناسد، یعنی او را با تمام صفات کمالیهاش مانند رحمانیت، رحیمیت، غفاریت، علیم بودن، حکیم بودن و قدرتمند بودن میشناسد، هرگز دچار ترس فلجکننده نمیشود. بلکه در وجود او ترکیبی از «رجاء» (امید به رحمت و فضل الهی) و «خوف» (ترس از عدل الهی و پیامدهای گناه) ایجاد میشود که این دو بال او را در مسیر بندگی به سوی کمال پرواز میدهند. خداوند خود در قرآن کریم میفرماید: «نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ» (حجر: 49-50)، که نشاندهنده تعادل بین رحمت و عذاب است. این تعادل به مؤمن کمک میکند تا نه از رحمت الهی مأیوس شود و نه از مکر او ایمن گردد. احترام به خداوند، از درک همین صفات والا و بیهمتای او ناشی میشود. وقتی انسان بداند که خداوند خالق، رازق، مدبر، شنوا و بینا و بر همه چیز تواناست، و اوست که خیر و شر از او سرچشمه میگیرد و هر نفسی به سوی او بازمیگردد، عظمت و هیبت او در قلبش جای میگیرد. این عظمت، نه ترسآور به معنای فرار کردن، بلکه الهامبخش به معنای اطاعت و تسلیم است. احترام به خداوند یعنی اطاعت از فرمانهایش، اجتناب از نواهیاش، شکرگزاری از نعمتهایش، و توکل بر او در همه امور. این نوع احترام، نه تنها ترس را از بین میبرد، بلکه آرامش و اطمینان خاطر را به ارمغان میآورد؛ زیرا انسان میداند که تحت حمایت و تدبیر قدرتی بینهایت مهربان و حکیم است. برای تحقق این هدف که از خدا نترسید و تنها احترامش را داشته باشید، باید رابطه خود را با خداوند بر پایه عشق و معرفت عمیق بنا نهید. هرچه بیشتر درباره اسماء و صفات الهی مطالعه کنید و در آیات آفاقی و انفسی خداوند تدبر نمایید، عظمت او را بیشتر درک خواهید کرد و به جای ترس، احساس عشق و هیبت و شگفتی در شما رشد خواهد کرد. تلاوت قرآن با تدبر، ذکر و یاد خداوند در هر حال، انجام عبادات با خلوص نیت و نه از روی اجبار یا صرفاً ترس از جهنم، و خدمت به خلق خدا برای رضای او، همگی راههایی هستند که ما را به این سطح از احترام و عشق به پروردگار میرسانند. در این حالت، ترس از گناه به دلیل اینکه نافرمانی از محبوب است، معنا پیدا میکند، نه از بیم مجازاتی بیرحمانه. خداوند مهربانتر از آن است که بندگانش را بیهوده بترساند. ترس او، ترس مادری مهربان است که فرزندش را از آتش برحذر میدارد، نه از سر دشمنی، بلکه از سر دلسوزی و محبت. به طور خلاصه، برای احترام به خداوند بدون ترس، باید: الف) درک درستی از مفهوم «ترس از خدا» (تقوا و خشیت) داشته باشیم که به معنای آگاهی و پرهیزگاری ناشی از معرفت و عشق است. ب) بر اسماء و صفات حسنای الهی، به خصوص صفات رحمت و مغفرت او تأمل کنیم. ج) رابطهای عمیق مبتنی بر عشق، شکرگزاری و امید به فضل او برقرار کنیم. د) به جای تمرکز بر عذاب، بر پاداشهای الهی و رضایت او تمرکز نماییم. هـ) عبادت را از روی عشق و اطاعت انجام دهیم، نه صرفاً از روی ترس. در این صورت، احترام ما به خدا با آرامش خاطر و اطمینان قلبی همراه خواهد بود و ترس به معنای وحشت و اضطراب از بین خواهد رفت، و جای خود را به نوعی خشیت و هیبت مقدس خواهد داد که انسان را در مسیر بندگی یاری میکند. در نهایت، این شیوه نگاه به رابطه با خداوند، نه تنها اضطراب را از دل میزداید، بلکه آرامش و اطمینان عمیقی را در زندگی جاری میسازد. خداوند، منبع آرامش و اطمینان است، و معرفت صحیح او، انسان را به ساحل نجات میرساند. این تعادل بین خوف و رجا، ترس از عدل و امید به فضل، ستونی محکم برای زندگی ایمانی ماست. در واقع، بهترین راه برای رسیدن به این حالت، افزایش معرفت و شناخت نسبت به پروردگار است. هرچه بیشتر خداوند را بشناسید، نه تنها از او نمیترسید، بلکه عاشقانه او را پرستش میکنید و عظمتش را با جان و دل درک خواهید کرد. این معرفت، شما را به سمت انجام واجبات و ترک محرمات سوق میدهد، نه از روی جبر و ترس، بلکه از روی عشق و احترام عمیق به معبود حقیقی.
بندگانم را خبر ده که منم آمرزنده مهربان.
و اینکه عذاب من، همان عذاب دردناک است.
بگو: ای بندگانم که بر خود اسراف (و ستم) کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد؛ به یقین او خود آمرزنده مهربان است.
و از مردم و جنبندگان و چهارپایان نیز رنگهای مختلفی هست. تنها بندگان دانا و دانشمند خداوند هستند که از او خشیت دارند. همانا خداوند شکستناپذیر و آمرزنده است.
روزی، مردی خردمند به ملاقات استاد بزرگی رفت و با نگرانی پرسید: «استاد، چگونه میتوانم خدا را اطاعت کنم و به او احترام بگذارم، بیآنکه هراسی فلجکننده بر دلم بنشیند؟» استاد لبخندی زد و گفت: «مراقب باش! دانشاندوزان حقیقی نه از قدرت پادشاه، که از عدالت و رحم اوست که او را ارج مینهند. شنیدهام روزی در شهری، حاکمی بود که مردم از او بسیار میترسیدند، نه برای قدرتش، بلکه برای بیعدالتیاش. اما وقتی حاکم دیگری آمد که با حکمت و عدالت رفتار میکرد و به مشکلات مردم گوش میداد، مردم نه از او میترسیدند، بلکه او را با تمام وجود احترام میکردند و دوستش میداشتند. او میدانست که هرگاه اشتباهی کند، حاکم مهربانتر و داناتر از او به حالش رسیدگی میکند، نه با خشم، بلکه با هدایت و بخشش.» استاد ادامه داد: «آیا خداوند که مهربانترین مهربانان و داناترین دانایان است، شایستهتر نیست که به او با عشق و اعتماد نزدیک شوی، نه با ترس؟ عظمت او در رحمت اوست، نه فقط در قدرت او. هرچه بیشتر او را بشناسی، ترسِ بیمورد جای خود را به عشق، اطمینان و احترامی عمیق خواهد داد. دل تو در سایه این معرفت، آرام خواهد گرفت.»