برای دعای بدون خودخواهی، با فروتنی کامل به خدا رو آورده و دیگران را در دعاهایتان بگنجانید. همچنین، خیر دنیا و آخرت را جامعاً طلب کنید و به حکمت الهی توکل نمایید تا دعاهایتان وسیعتر و پربرکتتر شوند.
دعا و نیایش، ارتباطی عمیق و روحانی با خداوند متعال است که به انسان امکان میدهد خواستهها، نیازها، ترسها و امیدهای خود را با آفرینندهی هستی در میان بگذارد. این یک اعتراف به وابستگی مطلق ما به پروردگار و نشانهای از فروتنی ما در برابر عظمت اوست. اما نگرانی دربارهی چگونگی دعا کردن برای خود، بدون افتادن در دام خودخواهی، سوالی بسیار مهم و اساسی است که بیانگر تمایل به خلوص معنوی و همسویی با اخلاقیات اسلامی است. قرآن کریم راهنماییهایی جامع نه تنها در مورد اینکه «چه» بخواهیم، بلکه «چگونه» بخواهیم ارائه میدهد تا اطمینان حاصل شود که دعاهای ما ما را تعالی میبخشد و به محدودهی تنگ منافع شخصی محصور نمیکند. اولاً، جوهر اصلی دعا در اسلام، مبتنی بر «فروتنی و اذعان به حاکمیت مطلق و نیکوکاری خداوند» است. هنگامی که دستها را به دعا بلند میکنیم، در واقع ضعف، نیازها و وابستگی کامل خود را به قدرتی بسیار عظیمتر از خودمان اعتراف میکنیم. این فروتنی ذاتی، اولین سد در برابر خودخواهی است. قرآن به ما میآموزد که «پروردگارتان را با تضرع و در پنهانی بخوانید؛ به راستی که او متجاوزان را دوست ندارد.» (اعراف: ۵۵). تجاوز در دعا میتواند شامل درخواست چیزهای نامشروع، یا درخواست با تکبر، یا به شیوهای که فاقد احترام به حکمت الهی است، باشد. یک دعای واقعاً متواضعانه درک میکند که علم و حکمت الهی فراتر از دانش ماست و بنابراین، حتی هنگام درخواست نیازهای شخصی، ما به طور ضمنی تسلیم ارادهی او میشویم و آنچه را او برای ما بهترین میداند، میپذیریم. این رویکرد، تمرکز را از «خواستهی من» به «خواستهی تو» تغییر میدهد و دعا را از یک درخواست صرفاً خودخواهانه جدا میسازد. ثانیاً، یک راه قدرتمند برای دعا کردن برای خود بدون خودخواهی، «گسترش دامنهی دعاهای فرد برای شامل شدن دیگران» است. قرآن نمونههای بیشماری از پیامبران و افراد صالح را ارائه میدهد که نه تنها برای خود، بلکه برای والدین، فرزندان، جوامع و در واقع، همهی مؤمنان دعا کردهاند. حضرت نوح (علیه السلام) دعا کرد: «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر کس را که با ایمان وارد خانهی من شد، و مردان و زنان با ایمان را بیامرز.» (نوح: ۲۸). به همین ترتیب، حضرت ابراهیم (علیه السلام) نیایش کرد: «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روز حساب ببخش.» (ابراهیم: ۴۱). اینها نمونههای عمیقی هستند که به ما میآموزند رفاه شخصی ما اغلب با رفاه دیگران در هم تنیده است. وقتی برای بخشش، هدایت، سلامتی یا رفاه دیگران – خانواده، دوستان، همسایگان، تمام امت اسلامی، و حتی بشریت به طور کلی – دعا میکنیم، دعاهای خود ما گستردهتر، پربرکتتر و احتمالاً اجابتشان بیشتر میشود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «دعای مسلمان برای برادرش در غیاب او مستجاب است. در کنار سر او فرشتهای است، و هر بار که برای برادرش دعای خیری میکند، فرشته میگوید: آمین، و برای تو نیز مانند آن.» این حدیث به زیبایی نشان میدهد که چگونه دعا برای دیگران مستقیماً به نفع خود ماست و هرگونه اثری از خودخواهی تنگنظرانه را از بین میبرد. این کار دعا را به یک عمل اجتماعساز و شفقت جهانی تبدیل میکند. ثالثاً، اطمینان حاصل کنید که دعاهای شما «متوازن و جامع» هستند و هم خیر دنیا و هم رستگاری اخروی را شامل میشوند. پرخوانندهترین دعای جامع در قرآن، این است: «پروردگارا! در دنیا نیکی و در آخرت نیکی به ما عطا کن و ما را از عذاب آتش حفظ کن.» (بقره: ۲۰۱). این نیایش قدرتمند خودخواهانه نیست، زیرا «خیر» را در گستردهترین معنای آن میجوید، که ذاتاً شامل عناصری است که نه تنها به فرد، بلکه به تعاملات او با دیگران و سرنوشت نهایی او نیز سود میرساند. «خیر در دنیا» به ثروت مادی محدود نمیشود، بلکه شامل سلامتی، همسران صالح، دانش مفید، آرامش و تأثیر مثبت اجتماعی نیز میشود. «خیر در آخرت» هدف نهایی است، به معنای بخشش، بهشت و رضایت خداوند که نقطهی مقابل خواستههای زودگذر و خودخواهانه است. با دعا کردن برای خیر جامع، تمرکز فرد به طور طبیعی از منافع شخصی محدود و فوری فراتر رفته و به حالتی عمیقتر و پایدارتر از رفاه که همهی جنبههای هستی را در بر میگیرد، میرسد. رابعاً، «ذهنیتی از توکل و قناعت به تقدیر الهی را پرورش دهید.» هنگامی که دعا میکنیم، خواستههای خود را بیان میکنیم، اما همچنین اذعان داریم که خداوند میداند چه چیزی واقعاً برای ما بهترین است. گاهی اوقات، آنچه ما برای خودمان خوب میپنداریم، در حکمت بینهایت الهی، ممکن است اینگونه نباشد. قرآن میفرماید: «...و بسا چیزی را ناخوش میدارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است؛ و خدا میداند و شما نمیدانید.» (بقره: ۲۱۶). این درک، دعای ما را از چنگال اصرار خودخواهانه رها میکند. ما خالصانه درخواست میکنیم، اما با قلبی گشوده برای پذیرش پاسخ الهی، خواه دقیقاً همان چیزی باشد که درخواست کردهایم، چیزی بهتر، یا پیشگیری از آسیب. این بیتعلقی معنوی از نتایج خاص، در عین حفظ امید جدی، دعا را از یک عمل طلبکارانه به یک عمل توکل و تسلیم فروتنانه تبدیل میکند و از این رو آن را از خودخواهی پاک میگرداند. سرانجام، «بر دعا برای پاکسازی درونی و رشد معنوی تمرکز کنید.» درخواست از خداوند برای پاک کردن قلب، هدایت به سوی اخلاق نیکوتر، بخشش گناهان، افزایش ایمان، و تبدیل شدن به بندهای صالحتر، همگی دعاهای شخصی هستند که ذاتاً خودخواهانه نیستند. هنگامی که فردی بهتر، عادلتر، مهربانتر و با فضیلتتر میشود، این امر نه تنها به خود او، بلکه به همهی اطرافیانش نیز سود میرساند. یک فرد صالح به خانواده، جامعه و کل بشریت کمک مثبتی میکند. این نوع دعاها، خواستههای فرد را با رضایت الهی و خیر جمعی هماهنگ میسازد و اطمینان میدهد که حتی دعاهای شخصی نیز به فواید گستردهتر و وجودی هماهنگتر منجر میشوند. در نتیجه، دعا کردن برای خود بدون خودخواهی، با رویکردی عمیقاً فروتنانه به خداوند، گنجاندن دیگران در نیایشهایمان، طلب خیر جامع در هر دو دنیا، پرورش توکل به حکمت الهی، و تمرکز بر پاکسازی معنوی حاصل میشود. چنین دعاهایی صرفاً از منافع شخصی فراتر رفته و به اعمال عبادی قدرتمندی تبدیل میشوند که فرد را به آفرینندهی خود نزدیکتر میکند، شخصیت او را ارتقا میبخشد و به رفاه کل مخلوقات کمک میکند. این رویکرد جامع، تضمین میکند که دعاهای ما برای خودمان نه تنها مجاز و مستجاب هستند، بلکه وضعیت روحانی ما را نیز تعالی میبخشند و ما را به ابزارهایی بهتر برای رحمت الهی در جهان تبدیل میکنند.
پروردگارتان را با تضرع و در پنهانی بخوانید؛ به راستی که او متجاوزان را دوست ندارد.
پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر کس را که با ایمان وارد خانهی من شد، و مردان و زنان با ایمان را بیامرز، و ستمکاران را جز هلاکت میفزا.
پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روز حساب (روز قیامت) بیامرز.
گویند در روزگاران قدیم، جوانی پارسا به نام «امین» بود که شب و روز به نماز و دعا مشغول بود. او اغلب برای افزایش مال و آسایش خویش دعا میکرد، گرچه نیتش پاک بود، اما همواره خلائی در دلش احساس میکرد. شبی آرام، در سفر به روستایی کوچک، درویشی پیر را دید که چهرهاش آرامش میتاباند و با نهایت فروتنی دعا میکرد. دعاهای درویش نه برای خودش، بلکه برای کودکان گرسنه، بیماران روستا و طلب رحمت الهی بر همهی مخلوقات بود. امین که کنجکاو شده بود، به او نزدیک شد. پرسید: «ای پیر فرزانه، چرا دعاهای تو بیشتر برای دیگران است و کمتر به نیازهای آشکار خودت میپردازی؟» درویش با لبخندی گرم پاسخ داد: «فرزندم، سعدی شیرازی فرمود: 'گرت ز خویشتنی آرزو برآید، آرزوی دیگران برآور.' وقتی دل به نیازهای دیگران میسپارم، خداوند متعال در جود بیکرانش، جام مرا بیآنکه حتی طلب کنم، لبریز میکند. شادی بخشش و زیبایی همدلی جهانی، برکاتی هستند که از تمام درخواستهای شخصی فراتر میروند.» امین این سخنان را به ژرفا اندیشید. از آن روز به بعد، دعاهایش جامعتر شد، قلبش گستردهتر گشت، و آرامش درونی عمیق و فراوانی یافت که بسیار فراتر از خواستههای محدود پیشینش بود.