برای احیای عشق الهی، ابتدا خدا را بشناسید، سپس با ذکر و اطاعت از او، این عشق را در قلب پرورش دهید. شکرگزاری و توبه نیز در این مسیر، قلب را نورانی و مستعد عشق الهی میکنند.
احیای عشق الهی در قلب، سفری روحانی و عمیق است که ریشه در آموزههای قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (ص) دارد. این عشق، نه یک احساس زودگذر، بلکه حالتی دائمی از ارتباط، شناخت و دلدادگی به آفریدگار متعال است که تمام ابعاد زندگی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد و به آن معنا میبخشد. قرآن کریم بارها انسان را به تفکر، تذکر و تقرب به خداوند دعوت میکند، زیرا این مسیر، راهی برای شعلهور ساختن و حفظ این عشق درونی است. در حقیقت، هر انسانی فطرتاً دارای کششی به سوی کمال مطلق است که همان ذات باریتعالی است، و پرورش این کشش، هدف اصلی زندگی مؤمنانه است. اولین گام برای شعلهور ساختن عشق الهی، «معرفت» و «شناخت» عمیق خداوند است. چگونه میتوان کسی را دوست داشت در حالی که او را نشناسیم؟ قرآن در آیات متعددی به عظمت و قدرت، رحمانیت و رحیمیت، و سایر اسماء و صفات الهی اشاره میکند تا انسان را به تأمل در این صفات دعوت کند. هر چه شناخت ما از خداوند بیشتر شود، از بزرگی، زیبایی، حکمت و مهربانی او بیشتر آگاه میشویم، و این معرفت، بذر عشق را در دل میکارد و آبیاری میکند. تفکر در آفرینش آسمانها و زمین، نظم بینظیر جهان هستی، و نعمتهای بیشماری که هر لحظه بر ما جاری است، همگی نشانههایی از قدرت و حکمت خالقند که دل را به سمت او سوق میدهند. سوره آل عمران آیه 191 میفرماید: «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (همانها که ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده، خدا را یاد میکنند؛ و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ [و میگویند:] پروردگارا! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!). این تفکر، مقدمه شناخت و سرچشمه عشق است. گام دوم، «ذکر» و «یاد دائمی» خداوند است. ذکر، صرفاً تکرار الفاظ نیست، بلکه حضور قلبی در محضر الهی است. قرآن کریم در سوره رعد آیه 28 میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرامش میگیرد. آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!). یاد خدا، قلب را از غفلت و زنگار دنیا پاک میکند و فضای آن را برای حضور عشق الهی مهیا میسازد. نماز، تلاوت قرآن، دعا، و حتی ذکر قلبی در تمام لحظات زندگی، همگی ابزارهایی هستند برای حفظ این ارتباط و تجدید میثاق عشق. هر چه بیشتر به یاد خدا باشیم، حضور او را در زندگی خود پررنگتر حس میکنیم و این حضور، عشق را پرورش میدهد. ذکر تنها به گفتار محدود نمیشود، بلکه شامل عمل نیز هست؛ انجام واجبات، ترک محرمات، و خدمت به خلق خدا، همگی جلوههایی از ذکر عملی و تقویت کننده عشق الهی هستند. سومین راه، «اطاعت» و «پیروی» از دستورات الهی و سنت پیامبر اکرم (ص) است. قرآن در سوره آل عمران آیه 31 به صراحت بیان میدارد: «قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است). این آیه یک معیار صریح برای ادعای عشق الهی قرار میدهد: پیروی از رسول خدا (ص). عشق واقعی، تنها در گفتار نیست، بلکه در عمل و تسلیم بودن در برابر اراده محبوب آشکار میشود. انجام فرایض دینی مانند نماز، روزه، زکات و حج، و همچنین پرهیز از گناهان و محرمات، همگی نشانههایی از این اطاعت هستند که رابطه بنده با پروردگارش را مستحکمتر میکند. هر عبادتی که با خلوص نیت و برای رضایت الهی انجام شود، پلهای برای رسیدن به قلههای عشق و معرفت است. این اطاعت، نه از سر اجبار، بلکه از سر محبت و میل قلبی به محبوب است. چهارمین عامل، «شکرگزاری» و «قدردانی» از نعمتهای بیشمار الهی است. در سوره ابراهیم آیه 7 میخوانیم: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (و [به یاد آورید] هنگامی که پروردگارتان اعلام کرد: اگر شکر کنید، [نعمت خود را] بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من سخت است). شکرگزاری، انسان را متوجه منبع تمام خوبیها میکند و قلب را پر از سپاس و ستایش مینماید. وقتی انسان به این حقیقت پی میبرد که هر آنچه دارد، از کوچکترین نفس کشیدن تا بزرگترین موفقیتها، همه از فضل و کرم الهی است، محبت و عشق او به خداوند فزونی مییابد. شکر، نه فقط زبانی، بلکه عملی است؛ یعنی استفاده صحیح از نعمتها در مسیری که مورد رضایت منعم است. پنجمین نکته، «توبه» و «استغفار» مداوم است. انسان جایزالخطاست و گناه، زنگار بر دل مینشاند و ارتباط عاشقانه با خداوند را تیره میکند. توبه صادقانه، به معنای بازگشت از مسیر خطا و پشیمانی حقیقی، راه را برای پاک شدن قلب و تجدید ارتباط باز میکند. خداوند متعال در قرآن خود را «تواب» (بسیار توبهپذیر) و «غفور» (بخشنده) معرفی میکند، و این رحمت واسعه الهی، امید را در دل بنده زنده نگه میدارد. هر بار که بنده با خضوع و خشوع به سوی پروردگارش بازمیگردد و طلب بخشش میکند، دریچهای از رحمت و محبت الهی به روی او گشوده میشود و پیوند عشق محکمتر میگردد. در نهایت، «مجاهدت با نفس» و تهذیب اخلاق، از دیگر راههای زنده کردن عشق الهی است. قرآن کریم در آیات بسیاری به تزکیه نفس و دوری از رذایل اخلاقی تأکید دارد. زمانی که انسان قلب خود را از حسد، کینه، غرور و خودخواهی پاک میکند و آن را با صفاتی چون تواضع، سخاوت، مهربانی و بخشش پر میسازد، قلبش تبدیل به ظرفی مناسب برای پذیرش نور عشق الهی میشود. عشق الهی در قلبی که هنوز درگیر تعلقات دنیوی و صفات ناپسند است، به دشواری جای میگیرد. این مجاهدت، نه تنها درونی است، بلکه در تعامل با دیگران و انجام کارهای نیک و خدمت به مخلوقات خدا نیز جلوه پیدا میکند، چرا که خدمت به خلق، خدمت به خالق است و راهی برای ابراز عشق عملی به خداوند متعال. به طور خلاصه، احیای عشق الهی در قلب، یک فرایند پیوسته است که با شناخت عمیق، یاد دائمی، اطاعت خالصانه، شکرگزاری همیشگی، توبه و استغفار مداوم، و تهذیب نفس و اخلاق نیکو محقق میشود. این عشق، قلب را نورانی میکند، به زندگی جهت میبخشد و انسان را در مسیر قرب الهی ثابتقدم میدارد. این سفر، با هر قدمی که به سوی خداوند برداشته میشود، عمیقتر و شیرینتر میگردد و آرامشی بیبدیل به ارمغان میآورد.
بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.
آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرامش میگیرد. آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!
و [به یاد آورید] هنگامی که پروردگارتان اعلام کرد: اگر شکر کنید، [نعمت خود را] بر شما میافزایم؛ و اگر ناسپاسی کنید، قطعاً عذاب من سخت است.
آوردهاند که روزی پادشاهی از حکیمی پرسید: "راز آرامش دل و خوشبختی حقیقی در چیست؟" حکیم پاسخ داد: "ای پادشاه! دل، همچون گنجینهای است که باید با جواهرات قیمتی پر شود. این جواهرات، نه از طلا و سیم، بلکه از یاد خدا و عشق به اوست. هر چه دلت را از محبت دنیا و تعلقات آن تهی کنی و آن را با نور معرفت و ذکر پر کنی، آرامشی خواهی یافت که تمام خزائن عالم به پایش نمیرسند." پادشاه که سالها در پی گنجهای دنیوی بود، از این سخن حکیمانه بسیار تحت تأثیر قرار گرفت و دانست که گنج حقیقی، در گرو زنده کردن عشق الهی در قلب است. از آن پس، به جای افزودن بر ثروت، به افزودن بر ایمان و تقرب به خدا همت گماشت و شیرینی این راه را چشید.