انسان قرآنی در قرن بیستویکم، کسی است که اصول جاودانه قرآن را با خرد و بصیرت در زندگی مدرن خود به کار میگیرد. او با توحید حقیقی، طلب علم، رعایت اخلاق حسنه، و احساس مسئولیت اجتماعی، الگویی برای تعادل و عدالت در عصر حاضر است.
در دنیای پرشتاب و پیچیده قرن بیستویکم، که سرشار از فناوریهای نوین، اطلاعات فراوان، و چالشهای بیسابقه است، شاید این سوال پیش بیاید که چگونه میتوان یک «انسان قرآنی» بود؟ آیا مفاهیم و دستورات قرآن کریم که هزاران سال پیش نازل شدهاند، هنوز هم برای راهنمایی زندگی ما در این دوران پر تغییر کاربرد دارند؟ پاسخ قاطعانه این است که بله، قرآن نه تنها راهنمای زندگی برای تمام اعصار است، بلکه اصول جاودانه آن قطبنمایی بینظیر برای هدایت بشریت در عصر حاضر به شمار میرود. انسان قرآنی بودن در قرن بیستویکم به معنای گوشهنشینی از دنیا یا رد پیشرفتهای مدرن نیست، بلکه به معنای ادغام خردمندانه ارزشهای الهی با واقعیتهای معاصر است تا زندگی فردی و جمعی را به سوی صلاح و رستگاری رهنمون سازد. یکی از مهمترین پایههای انسان قرآنی بودن در این عصر، **توحید حقیقی و عمیق** است. در دنیایی که بتهای جدیدی چون مادیگرایی افراطی، شهرتطلبی، مصرفگرایی بیرویه، و شیفتگی به تکنولوژی میتوانند ذهن و قلب انسان را به خود مشغول سازند، توحید قرآنی به ما میآموزد که تنها خالق و روزیدهنده خداوند است و هر نعمتی از اوست. این باور عمیق انسان را از اسارت تعلقات دنیوی آزاد میکند و به او آرامش و استقلال میبخشد. انسان موحد قرآنی در قرن بیستویکم میداند که ارزش حقیقی او در نگاه خالق است، نه در تعداد لایکها یا میزان داراییهایش. این دیدگاه توحیدی به او کمک میکند تا در برابر فشارهای جامعه مصرفگرا مقاومت کند و معنای زندگی را فراتر از خوشیهای زودگذر جستجو کند. اصل دوم، **علم و تدبر** است. قرآن کریم بارها انسان را به تفکر، تعقل، تدبر در آیات الهی و جستجوی دانش فرا میخواند. در قرن بیستویکم که عصر انفجار اطلاعات است، انسان قرآنی کسی است که در برابر اطلاعات دریاففتی منفعل نیست. او با بصیرت و تفکر عمیق به دنبال حقیقت میگردد، اطلاعات صحیح را از غلط تشخیص میدهد و از علم برای پیشرفت خود و جامعه بهره میبرد. او نه تنها به علوم دینی و الهی میپردازد، بلکه در علوم روز و فناوریهای نوین نیز پیشتاز است، با این نیت که از این دانش برای خیر و صلاح بشریت و نزدیکتر شدن به خداوند استفاده کند. استفاده هوشمندانه از فضای مجازی برای نشر معارف، یادگیری، و ارتباطات مفید، نمونهای از تجلی این اصل در زندگی مدرن است. **اخلاق و ارزشهای والای انسانی** ستون فقرات شخصیت انسان قرآنی را تشکیل میدهند. در عصری که ارتباطات انسانی گاه به دلیل سرعت و بینامی دچار سطحینگری یا خشونت میشود، انسان قرآنی به عدالت، احسان، صداقت، امانتداری، صبر، عفو، و تواضع پایبند است. او نه تنها در دنیای واقعی، بلکه در فضای مجازی نیز از نشر کلام نیکو و رفتار پسندیده غافل نمیشود و از هرگونه غیبت، تهمت، دروغ، یا تندخویی پرهیز میکند. این ارزشها در قرآن به قدری مورد تأکید هستند که بدون آنها نمیتوان ادعای قرآنی بودن داشت. یک انسان قرآنی در محیط کار، در تعاملات خانوادگی و اجتماعی، و حتی در مواجهه با تفاوتها و اختلافات، با سعه صدر و اخلاق حسنه برخورد میکند و الگویی از مهر و دوستی میشود. **مسئولیتپذیری اجتماعی و عدالتطلبی** از دیگر ویژگیهای بارز انسان قرآنی است. قرآن کریم انسان را به ایستادگی در برابر ظلم، یاری مظلومان، و تلاش برای برقراری عدالت در جامعه فرا میخواند. در قرن بیستویکم، این مسئولیتپذیری شامل مشارکت فعال در امور اجتماعی، توجه به محیط زیست، مبارزه با فساد، و تلاش برای رفع تبعیض و نابرابری در سطح ملی و جهانی است. انسان قرآنی خود را عضوی از یک پیکر واحد میداند و در قبال آلام و مشکلات دیگران بیتفاوت نیست. او از تواناییها و منابع خود برای خدمت به خلق و اصلاح جامعه بهره میبرد، حتی اگر این خدمت از طریق فعالیتهای داوطلبانه، حمایت از پروژههای خیریه، یا آگاهیبخشی در شبکههای اجتماعی باشد. در نهایت، **اعتدال و میانهروی** (وسطیه) اصلی مهم برای حفظ تعادل در زندگی قرن بیستویکم است. در عصری که افراط و تفریط در بسیاری از زمینهها، از جمله تفکر، سبک زندگی، و حتی دینداری، دیده میشود، انسان قرآنی راه میانه را برمیگزیند. او نه به دنیاپرستی افراطی دچار میشود و نه از لذتهای حلال و پیشرفتهای علمی دوری میجوید. او بین امور مادی و معنوی، کار و خانواده، علم و ایمان، و دنیا و آخرت، تعادل برقرار میکند. این تعادل به او کمک میکند تا در عین بهرهمندی از مواهب زندگی مدرن، از مسیر اصلی بندگی و هدف غایی آفرینش منحرف نشود و در برابر فشارهای روانی و اجتماعی تابآور باشد. به طور خلاصه، انسان قرآنی در قرن بیستویکم کسی است که با قلب و عقل خود به قرآن ایمان دارد، در زندگی فردی و اجتماعی خود اصول آن را جاری میسازد، از علم و تکنولوژی برای پیشرفت انسانیت و عدالت استفاده میکند، و با اخلاق حسنه و مسئولیتپذیری اجتماعی، الگویی برای دیگران میشود. او نه تنها در پی رستگاری اخروی خویش است، بلکه در آبادانی و اصلاح دنیای امروز نیز پیشگام است، تا جهانی بهتر و عادلانهتر بسازد که در آن آرامش و معنویت، در کنار پیشرفت مادی، رشد کند. این مسیر، سفری دائمی از یادگیری، تفکر، و عمل صالح است که هر روز انسان را به حقیقت وجودی خویش و هدف آفرینش نزدیکتر میکند.
اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی کردهاید؛ و اگر بدی کنید، به خودتان (بدی کردهاید). پس هنگامی که وعده آخرت فرا رسد، (دشمنانتان را بر شما مسلط میکنیم) تا چهرههایتان را (با شکست و خفت) درهم کشند و به مسجد (الاقصی) وارد شوند، همانگونه که بار اول وارد شدند، و هر چه را به دست گیرند، کاملاً ویران کنند.
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز، نشانههایی (از عظمت و حکمت خدا) برای خردمندان است.
همانان که خدا را در حال ایستادن و نشستن و بر پهلو آرمیدن یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند (و میگویند:) پروردگارا! این (همه) را باطل نیافریدهای؛ منزهی تو! پس ما را از عذاب آتش نگاهدار.
حکایتی از بوستان سعدی نقل است که پادشاهی به درویشی رسید و از او پرسید: «چرا با این همه فقر و قناعت، دلت شاد و خاطرت آسوده است، در حالی که ما با این همه جاه و ثروت، هر دم در اندوه و اضطرابیم؟» درویش پاسخ داد: «ای پادشاه! تو همچون کشاورزی هستی که زمینت وسیع است و در اندیشه حاصل چندین سالهای، اما من تخمی امروز کاشتهام و چشم به برکت همان دارم. در این قرن پر سرعت، انسان قرآنی نیز چنین است؛ نه در پی انباشت ثروتهای مجازی و نه اسیر زرق و برق دنیاست. او قلبش را به خدا پیوند داده، با دانش روز آشناست و در تعاملاتش، گوهر اخلاق قرآنی را به نمایش میگذارد. چنین انسانی، همچون آن درویش، در میان هیاهوی جهان، آرامشی درونی دارد که هیچ ثروتی به او نمیدهد و هیچ فناوریای آن را از او نمیگیرد، زیرا گنج واقعی او همان ایمان و عمل صالح است که با خود به هر کجا میبرد.