برای دل کندن از دنیا، باید بر روی رضایت خدا تمرکز کنیم و به یاد آخرت باشیم.
برای دل کندن از دنیا و تبدیل شدن به اهل آخرت، نیاز است که به آموزههای قرآن و حکمتهای نهفته در آن توجه ویژهای داشته باشیم. قرآن کریم به عنوان کتاب الهی، به ما میآموزد که زندگی دنیوی میگذرد و آنچه باقی میماند، اعمال و کردارهای ما هستند که در روز قیامت به حساب گرفته میشوند. خداوند در سوره آل عمران آیه 185 میفرماید: "هر نفس طعم مرگ را میچشد". این آیه تأکیدی است بر این نکته که دنیا فانی و گذراست و هیچ چیزی در آن ضمانت نمیشود. از این رو، به عنوان مؤمنین، باید در پی آن باشیم که زندگیمان را طوری تنظیم کنیم که رضایت خداوند را جلب و به آخرت امیدوار باشیم. دنیا با تمامی جذابیتها و زینتهایش، به ما یادآوری میکند که باید برای آخرتمان به طور جدی تلاش کنیم. خداوند در آیه 38 سوره توبه میفرماید:"ای کسانی که ایمان آوردهاید، آیا شما را به تجارت با یکدیگر در قلبهای خودتان غافل میکند؟" این آیه تأکیدی بر اهمیت جهاد و کوشش در راه خدا و عدم غفلت از آخرت است. اگرچه تجارت مادی و دنیوی لازم است، اما آنچه در این آیه ذکر شده، اهمیت توجه به معنویت و تلاش برای نزدیکی به خداوند است. در سوره العنکبوت آیه 46 نیز خداوند ما را به دوری از دنیا دعوت کرده و میفرماید: "بگو: ما بر خدا توکل میکنیم". این پیام نه تنها بر اهمیت توکل به خدا تأکید دارد بلکه به ما یاد میآورد که هر آنچه در دنیا داریم، به لطف و رحمت خداوند است و باید همواره بر او توکل کنیم. انسان باید به این نکته توجه داشته باشد که دوری از دنیا به معنای ترک آن نیست، بلکه به معنای عدم وابستگی به آن و تمرکز بر خدا و آخرت است. برای عمل به این نکات و رسیدن به دنیایی بهتر در آخرت، میتوان به روشهای مختلفی روی آورد. اولین و مهمترین اقدام، توجه به نماز و اقامه آن به بهترین شکل ممکن است. نماز در واقع پل ارتباطی بین انسان و خداوند است که باعث تسکین روح و نزدیکی به خدا میشود. این عمل عبادی در قرآن کریم به شدت توصیه شده و فراموش کردن آن گناهی بزرگ محسوب میشود. علاوه بر نماز، صدقه و کمک به نیازمندان نیز از دیگر راههای نزدیک شدن به خدا و آماده ساختن خود برای آخرت است. داد و ستد معنوی و کم کردن بار گناهان با انفاق مال، نه تنها موجب رضایت خداوند میشود، بلکه آرامش روحی و دل کندن از دنیا را برای ما به ارمغان میآورد. برای تقویت حس مسئولیت اجتماعی و معنوی، میتوان حضور در مجالس یاد خدا و قرآن را در نظر گرفت. این مجالس، مکانی هستند که در آن میتوان با یکدیگر به یاد خداوند بیفتیم و به صورت جمعی بر روح خود بیفزاییم. از دیگر کارهایی که به دل کندن از دنیا کمک میکند، پرهیز از گناهان و تقویت نیت خالص جهت جلب رضایت خداست. انسان باید همواره در تلاش باشد تا خود را از آلودگیهای دنیوی پاک سازد و با حفظ نیت خالص، اقداماتش را به سمت خدایی شدن هدایت کند. صداقت در نیت و اعمال، از اصول مسلمانان واقعی است که آنها را به سوی حقیقت سوق میدهد. خواندن قرآن و تفکر در آیات آن نیز تأثیری بسزایی در تطهیر قلب و دل کندن از دنیا دارد. قرآن، کتاب هدایت است و هر آیه آن به نوعی ابزاری برای کنار گذاشتن وابستگیهای دنیوی و نزدیک شدن به حق است. با تلاوت و تأمل در آیات قرآن، انسان میتواند به رشد روحانی دست یابد و خود را برای آخرت فراهم کند. اعمال نیکو و تدبر در آموزههای خدا، باعث درک عمیقتری از زندگی و هدف آن میشود. در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که زندگی در این دنیا تنها مقدمهای برای زندگی ابدی در آخرت است. ما در این دنیا با آزمونهایی روبرو هستیم که تعیینکننده راهی خواهند بود که در آخرت برمیگزینیم. بنابراین تلاش برای کسب رضای خدا با اعمال صالح، بهترین و مؤثرترین راه برای نزدیکی به آخرت است. این تلاش در کنار دعای خیر و طلب آمرزش، سبب میشود تا زندگیمان به سوی مقصد نهایی که همان رضایت خداوند و نعمتهای ابدی بهشت است سوق پیداکند.
هر نفس طعم مرگ را میچشد و شما در روز قیامت پاداشهای خود را خواهید گرفت. کسی که از آتش دور شود و به بهشت وارد شود، به حقیقت رستگار شده است و زندگی دنیا جز یک کالای فریبنده نیست.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چه شده است که وقتی به شما گفته میشود در راه خدا هجرت کنید، زمین بر شما سنگینی میکند؟
و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه مجادله نکنید، مگر با کسانی که در میان آنها ظلم کردهاند و بگویید: ما به آنچه به سوی ما نازل شده و به سوی شما نازل گشته، ایمان داریم و خداوند ما و خداوند شما یکی است و ما برای او تسلیم هستیم.
روزی، مردی به نام اسماعیل به بازار میرفت. در حین مسیر، به یک عالم دینی برخورد کرد. عالم به او گفت: "ای اسماعیل، بیندیش! آیا دنیا ارزش این همه تلاش دارد؟" این جمله به دل اسماعیل نشست. او تصمیم گرفت که بر روی آخرت تمرکز کند و چهار ساعتی از روز را به دعا و عبادت خدا بپردازد. پس از مدتی، احساس رضایت و آرامش در دلش حک شد. اسماعیل متوجه شد که زندگی دنیوی وقتی ارزش دارد که با رضای خدا همراه باشد.