قرآن با تشویق به تدبر در آیات الهی و آفرینش، و تاکید بر کسب علم و حکمت، ذهنها را به تفکر عمیق و نگاهی جامع به هستی باز میکند. این رویکرد، تعصبات را کنار زده و دیدگاه انسان را نسبت به حقیقت و تنوع جهان گسترش میدهد.
قرآن کریم، کلام جاودان الهی، نه تنها راهنمایی برای عبادات و احکام است، بلکه دریچهای است به سوی گشایش ذهن و ارتقاء بینش انسانی. این کتاب مقدس با روشی منحصر به فرد، ما را به سفری عمیق در ابعاد مختلف هستی دعوت میکند که نتیجه آن، وسعت دید و رهایی از تعصبات و افقهای محدود فکری است. یکی از مهمترین روشهایی که قرآن برای باز کردن ذهن ارائه میدهد، دعوت مکرر به «تدبر» و «تفکر» است. این دو واژه که بارها در آیات قرآن تکرار شدهاند، صرفاً به معنای خواندن یا حفظ کردن نیستند، بلکه به معنای اندیشیدن عمیق، تأمل، و رسیدن به درک واقعی از مفاهیم و نشانههای الهی هستند. قرآن به مؤمنان فرمان میدهد که در آیاتش تدبر کنند تا به حقایق پنهان آن پی ببرند و از آن پند گیرند. این دعوت به تدبر، یک تمرین فکری پیوسته است که ذهن را از سطحینگری خارج کرده و آن را به سوی تحلیل، پرسشگری و ریشهیابی سوق میدهد. وقتی انسان به آیات الهی نگاه میکند، نه تنها به معانی ظاهری، بلکه به لایههای پنهان و حکمتهای عمیقتر آن پی میبرد. این فرآیند، خود به خود باعث میشود که ذهن انسان به دنبال کشف و فهم باشد، نه صرفاً پذیرش بیچون و چرا. علاوه بر این، قرآن به شدت بر اهمیت «علم» و «دانش» تأکید میکند. در بسیاری از آیات، از جایگاه رفیع دانشمندان و عالمان سخن به میان آمده و جهل و نادانی به عنوان یکی از موانع اصلی رشد و آگاهی مطرح شده است. قرآن با تشویق به کسب علم، چه علم دینی و چه علم دنیوی، ذهن را به سوی جستجوگری و یادگیری مادامالعمر سوق میدهد. این تشویق به علماندوزی، فرد را از جمود فکری رها ساخته و او را ترغیب میکند تا همیشه در پی شناخت بیشتر جهان، انسان و خالق هستی باشد. این امر به معنای باز بودن ذهن برای پذیرش حقایق جدید و بازنگری در باورهای پیشین است، در صورتی که با شواهد و منطق همراه باشند. قرآن نه تنها به علوم ظاهری، بلکه به «حکمت» نیز اهمیت زیادی میدهد. حکمت، بصیرتی است که به انسان کمک میکند تا حقیقت را تشخیص دهد و از آن در زندگی خود بهره ببرد. این بصیرت، فراتر از اطلاعات صرف است و به انسان اجازه میدهد تا ارتباطات عمیقتر بین پدیدهها را درک کند و به درستی قضاوت نماید. دستیابی به حکمت، نیازمند ذهنی باز است که بتواند فراتر از ظاهر امور را ببیند و به عمق مسائل پی ببرد. قرآن با دعوت به مشاهده و تفکر در آفرینش آسمانها و زمین، خود انسان و پدیدههای طبیعی، ذهن را به سوی کشف قوانین هستی و عظمت خلقت سوق میدهد. این مشاهدهگری همراه با تفکر، سبب میشود انسان به وحدانیت خالق پی ببرد و از محدودیتهای ذهنی خود فراتر رود. هر برگ درخت، هر قطره باران، و هر جنبندهای در این عالم، «آیهای» برای صاحبان خرد است که ذهن باز را میطلبد تا بتواند این نشانهها را درک کند. قرآن همچنین با ترویج مفاهیمی چون «عدل»، «انصاف»، «رحمت» و «اخلاق نیکو»، به طور غیرمستقیم به باز شدن ذهن کمک میکند. وقتی انسان به دنبال عدل و انصاف در روابط خود با دیگران است، مجبور است که از دیدگاههای مختلف به مسائل نگاه کند و تنها بر اساس منافع شخصی خود قضاوت نکند. این رویکرد، ذهن را از خودمحوری رها کرده و به سوی همدلی و درک دیدگاههای متفاوت سوق میدهد. همچنین، تأکید قرآن بر احترام به کرامت انسانی و تفاوتهای موجود میان انسانها، فرد را به پذیرش تنوع و تفاوتها تشویق میکند. قرآن، هرچند دین توحید و یکتاپرستی است، اما بر عدم اجبار در دین (لا اکراه فی الدین) تأکید دارد، که این خود نشانهای از دعوت به آزادی اندیشه و انتخاب آگاهانه است. این آزادی، بستری برای رشد فکری و باز شدن ذهن فراهم میآورد. در نهایت، قرآن با بیان داستانهای پیامبران و اقوام گذشته، درسهای فراوانی درباره عواقب جهل، تعصب و کبر به انسان میآموزد. این داستانها، نه فقط حکایاتی تاریخی، بلکه آیاتی برای عبرت و پندآموزی هستند که با تحلیل و تفکر در آنها، انسان میتواند از اشتباهات گذشته دوری کند و ذهن خود را به سوی آیندهای روشنتر و با بصیرتتر باز نماید. بنابراین، مطالعه و تدبر در قرآن، فراتر از یک عمل عبادی، یک تمرین ذهنی است که به ما کمک میکند تا با نگاهی وسیعتر و عمیقتر به جهان و خودمان بنگریم، تعصبات را کنار بگذاریم و در مسیر رشد فکری و معنوی گام برداریم. این کتاب، نور هدایتی است که تاریکیهای جهل را میزداید و راه را برای رسیدن به معرفت حقیقی هموار میسازد.
این کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کردهایم تا در آیاتش تدبر کنند و خردمندان پند گیرند.
یقیناً در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز، نشانههایی است برای خردمندان.
خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم به آنها داده شده، درجات [و مراتب] بالا میبرد؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
آوردهاند که روزی عالمی نامدار، که خود را در علم بینظیر میدید، به دیاری سفر میکرد. در راه، به چوپانی سادهدل برخورد و با غرور از او پرسید: «ای چوپان، تو در این بیابان چه میدانی؟ آیا از رموز هستی و دانشهای والا چیزی دریافتهای؟» چوپان با لبخندی آرام پاسخ داد: «ای جناب عالم، هر کس از دریچهای به جهان مینگرد. من گرچه سواد خواندن و نوشتن ندارم، اما هر صبح و شام که گوسفندانم را به چرا میبرم و به آسمان و زمین مینگرم، در هر برگ درخت و هر قطره باران، نشانهای از عظمت آفریدگار میبینم. این مشاهده مداوم، مرا به درکهایی رسانده که شاید در کتابها یافت نشود.» عالم که انتظار چنین جوابی را نداشت، لحظهای در فکر فرو رفت. سپس با تواضعی که پیش از آن در وجودش نبود، گفت: «راست میگویی ای مرد دانا. چه بسا حکمت حقیقی در دستان کسانی باشد که با دلی باز و چشمی بینا به خلقت مینگرند، نه فقط در اوراق کتابها. درس بزرگی به من دادی که ذهن مرا بازتر کرد.» و از آن پس، آن عالم در کنار دانش کتابی، به مشاهده و تفکر در طبیعت نیز روی آورد و فهمید که برای داشتن ذهنی باز، باید همیشه آماده یادگیری از هر منبعی بود.