قرآن کریم بر اهمیت پاکیزگی جسمی تأکید فراوان دارد و آن را پیشنیاز عبادات و نشانه ایمان میداند. احکام وضو، غسل و تیمم برای طهارت عبادی، و دستورات کلی برای نظافت شخصی و محیطی، نشاندهنده جایگاه رفیع طهارت در زندگی مؤمن است.
در قرآن کریم، موضوع پاکیزگی و طهارت جسمی جایگاه بسیار مهم و والایی دارد؛ نه تنها به عنوان یک عمل عبادی صرف، بلکه به عنوان جزء لاینفک ایمان، سلامت روح و جسم، و یک سبک زندگی جامع مورد تأکید قرار گرفته است. اسلام، دین پاکی و نظافت است و این مفهوم را در ابعاد مختلف زندگی انسان، از نظافت شخصی گرفته تا پاکیزگی محیط و حتی طهارت روحی، بسط میدهد. آیات قرآن به وضوح به این موضوع پرداخته و توصیههای دقیقی در این زمینه ارائه دادهاند که نشاندهنده عمق نگاه اسلام به این مسئله است. یکی از برجستهترین و مهمترین آیاتی که به طور مستقیم به طهارت جسمی و نحوه انجام آن برای عبادات اشاره دارد، آیه 6 سوره مبارکه مائده است. در این آیه، خداوند متعال با بیانی روشن و صریح، احکام وضو (شستن صورت و دستها تا آرنج، مسح سر و پاها) و غسل (شستشوی کامل بدن در موارد خاص مانند جنابت و حیض) را بیان میکند. این احکام نه تنها برای صحت نماز و سایر عبادات ضروری هستند، بلکه یک روتین روزانه برای حفظ پاکیزگی و شادابی جسمی به شمار میروند. حکمت الهی در وضع این قوانین بسیار عمیق است؛ از یک سو، این اعمال به پاکیزگی ظاهری کمک میکنند و از سوی دیگر، فرد را برای ارتباط معنوی با خالق آماده میسازند. لحظاتی که فرد در حال وضو گرفتن است، لحظاتی برای آرامش، تمرکز و یاد خداست، که جسم و روح را همزمان تطهیر میکند. این وضو به مؤمن احساس سبکی، نشاط و آمادگی برای حضور در محضر پروردگار را میبخشد و او را از آلودگیهای ظاهری و باطنی دور میکند. قرآن همچنین در مواقعی که دسترسی به آب ممکن نیست، حکم تیمم را مقرر فرموده است. این حکم (که در همان آیه 6 سوره مائده آمده است) نشاندهنده رحمت و سهولت دین اسلام است که هیچگاه بندگانش را در تنگنا قرار نمیدهد. تیمم با خاک پاک، جایگزینی برای وضو و غسل است و به مؤمن امکان میدهد تا در هر شرایطی، حتی در بیابانهای خشک، طهارت معنوی خود را حفظ کرده و به وظایف عبادیاش بپردازد. این خود دلیلی محکم بر اهمیت بیبدیل طهارت در اسلام است که حتی در نبود آب نیز راهی برای آن پیشبینی شده است. فراتر از احکام عبادی، قرآن به پاکیزگی به عنوان یک ارزش کلی نگاه میکند. در سوره بقره آیه 222 میخوانیم: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» (همانا خداوند توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد). این آیه به وضوح نشان میدهد که پاکیزگی (هم جسمی و هم روحی) مورد محبت و رضایت الهی است. این دوست داشتن از جانب خداوند، انگیزهای قوی برای مؤمنان است تا همواره خود را پاک و آراسته نگاه دارند. پاکیزگی در اینجا نه تنها شامل پاکی از نجاسات ظاهری است، بلکه به معنای پاکی از گناهان و آلودگیهای روحی نیز هست؛ اما پیوند این دو نوع پاکی (ظاهری و باطنی) در کلام قرآن بسیار عمیق است. معمولاً پاکیزگی ظاهر، زمینهساز پاکیزگی باطن و آرامش روح میشود و بالعکس، روح پاک نیز به سوی پاکیزگی و زیبایی ظاهری گرایش دارد. همچنین، قرآن در توصیف بهشت و نعمتهای آن، از آبهای روان و پاکیزه و محیطهای بسیار طاهر و معطر سخن میگوید که این نیز نمادی از ارزش پاکیزگی در نگاه الهی است. به عنوان مثال، در سوره انسان آیه 21 به لباسهای ابریشم سبز و زیورآلات نقرهای بهشتیان اشاره میکند که نشان از آراستگی و زیبایی است. حتی در بحث تغذیه، قرآن به خوردن «طیبات» (چیزهای پاک و حلال) تأکید دارد که این نیز نوعی از پاکیزگی را شامل میشود؛ پاکیزگی خوراک و دوری از هر آنچه ناپاک و مضر است. این امر سلامت جسم را تضمین میکند و از همین رو، به پاکیزگی جسمی کمک شایانی میکند. به طور کلی، میتوان گفت که قرآن کریم به پاکیزگی جسمی نگاهی جامع و چندوجهی دارد. از یک سو، آن را شرط لازم برای برقراری ارتباط با خداوند در قالب عبادات قرار داده و احکام دقیق وضو، غسل و تیمم را وضع کرده است. از سوی دیگر، پاکیزگی را یک صفت محبوب نزد خداوند معرفی میکند و آن را با توبه و پاکی روحی در یک راستا قرار میدهد. این تأکید بر پاکیزگی، نه تنها ضامن سلامت فردی و عمومی جامعه است، بلکه نقش مهمی در آرامش روانی، تقویت روحیه و احساس عزت نفس در مؤمنان ایفا میکند. یک مسلمان واقعی، همواره به پاکیزگی ظاهر و باطن خود اهمیت میدهد، چرا که میداند این یکی از راههای تقرب به خداوند و جلب رضایت اوست. این آموزهها به ما میآموزند که نظافت، نه تنها یک عمل بهداشتی، بلکه یک ارزش ایمانی و اخلاقی است که باید در تمام جنبههای زندگی ما جاری باشد تا بتوانیم هم جسمی سالم داشته باشیم و هم روحی پاک و نزدیک به خداوند متعال.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که برای نماز برمیخیزید، صورت و دستهای خود را تا آرنج بشویید، و سر و پاهای خود را تا قوزک مسح کنید؛ و اگر جنب بودید، پس خود را پاک کنید (غسل کنید)؛ و اگر بیمار یا در سفر بودید یا یکی از شما از قضای حاجت (دستشویی) آمد یا با زنان تماس (جنسی) داشتید و آبی نیافتید، پس با خاک پاک تیمم کنید، و صورت و دستهای خود را از آن مسح کنید. خداوند نمیخواهد بر شما دشواری قرار دهد، بلکه میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند، باشد که شکرگزاری کنید.
و از تو درباره حیض میپرسند. بگو: آن [عوارضی] آزاردهنده است. پس در مدت حیض از زنان کنارهگیری کنید و به آنها نزدیک نشوید تا پاک شوند؛ پس هنگامی که پاک شدند، از راهی که خدا به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید. همانا خداوند توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد.
گویند در روزگاران قدیم، در شهری پر آوازه، درویشی زاهد زندگی میکرد که همواره با لباسهای پاکیزه و بویی خوش در مجالس حاضر میشد. یکی از شاگردانش از او پرسید: «ای استاد، شما که اهل دنیا نیستید، چرا این همه به نظافت ظاهر اهمیت میدهید؟» درویش تبسمی کرد و گفت: «فرزندم، دل جایگاه نور حق است و جسم مرکب روح. چگونه میتوان خانهای را برای میزبانی پادشاه آماده کرد در حالی که گرد و غبار بر آن نشسته باشد؟ پاکی ظاهر، نشان از پاکی باطن است و نردبانی است برای عروج روح به سوی معبود. هرگاه جسم را پاک و مهیا کنی، روح نیز آسوده و مشتاقتر به سوی عبادت پرواز میکند. خداوند پاکی را دوست دارد و بنده پاکیزه، محبوب اوست.» شاگرد از این سخن پند گرفت و از آن پس، به نظافت ظاهر و باطن خود بیش از پیش همت گماشت.