ثروت در قرآن نعمت الهی است که باید در راستای خیر و نیکی مصرف شود.
در قرآن کریم، wealth (ثروت) به عنوان یک نعمت الهی به شمار میآید که باید به درستی و در راههای صحیح از آن استفاده شود. خداوند در سوره آل عمران آیه 14 میفرماید: "زین لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مینَ النِّساءِ وَ البَنِینَ وَ الْقَنْوَاتِ الْمُعَتَلَّةِ منَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَیَّمَةِ وَ الْأَنْعَامِ وَ الزَّرْعِ ۚ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیا ۖ وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَئَابِ". این آیه نشان دهنده این است که ثروت و زیباییهای مادی جزء تمایلات انسانی طبیعی هستند که باید در مسیر صحیح قرار گیرند. در حقیقت، قرآن کریم در این آیه به ما یادآوری میکند که زندگی دنیا با تمام زیباییها و نمونههایش میتواند فریبدهنده باشد و انسانها باید از آن به عنوان وسیلهای برای خدمت به خود و دیگران بهرهبرداری نمایند؛ نه به عنوان هدف نهایی زندگی. استفاده از ثروت تنها در راستای رضایت خداوند، خیر و نیکی به دیگران، و کمک به نیازمندان و یتیمان توصیه شده است. به عنوان مثال، در سوره بقره آیه 177 بیان میشود که صدقه دادن و کمک به فقرا از مهمترین وظایف یک مسلمان است: "لَیسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَن آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ الْمَلَائِكَةِ وَ الْكِتَابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينَ..." (بقره 177). این آیه به روشنی بیان میکند که اعمال نیک و صدقه دادن به دیگران از ویژگیهای بارز ایمان و تقوی است. در قرآن، ثروت نه تنها وسیلهای برای رفاه شخصی بلکه ابزاری برای خدمت به جامعه و گسترش عدالت اجتماعی است. به همین دلیل، اهل ایمان باید در بهکارگیری آن دقت کنند و از بخل و حرص برکنار باشند. اهمیت ثروت در زندگی مؤمنان به این نکته اشاره دارد که آنها نباید تنها به جمعآوری آن بپردازند، بلکه باید تلاش کنند تا این ثروت را به گونهای در جامعه توزیع کنند که دیگران نیز از منافع آن بهرهمند شوند. بعلاوه، از منظر قرآن، تأثیر ثروت بر جامعه باید به گونهای باشد که فضیلتها و ارزشهای انسانی را تقویت کند. در سوره اسراء آیه 26، خداوند میفرماید: "و آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَ الْمِسکینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا". از این آیه مشخص میشود که ثروتمندان مکلف به کمک به اقشار نیازمند و اقوام خود هستند و در این راستا هرگونه اسراف و زیادهروی نه تنها منع شده بلکه به شدت نکوهش شده است. به همین دلیل، اصول اخلاقی و انسانی بیان شده در قرآن ما را به نحوه صحیح استفاده از ثروت راهنمایی میکند. رفتارهای اقتصادی ما باید مطابق با اصول انسانی و الهی باشد. طلاب علم، فعالان اجتماعی، و کارآفرینان مسلمانی که در مسیر توسعه اقتصادی گام برمیدارند، باید به مسئولیتهای اجتماعی خود توجه داشته باشند و به جای رقابت در جستوجوی ثروت، در پی ایجاد فرصتهای برابر برای همه باشند. از دیدگاه قرآن، ایجاد فاصله طبقاتی، طرد مستضعفان و نادیده گرفتن نیازمندان نه تنها باعث تنشهای اجتماعی میشود بلکه در نهایت به نفع جامعه نیست. بنابراین، افرادی که خداوند به آنها ثروت عطا کرده، باید از آن به نفع جامعه و برای رفاه تمامی مردم استفاده کنند. نکته دیگری که در قرآن میتوان مشاهده کرد این است که ثروت منتهای آفرینش وهدف نهایی زندگی نیست. زندگی واقعی در این است که انسان با خودشناسی و با توجه به نیازهای معنوی و اخلاقی، ثروت را به دست آورد و در عین حال با در نظر گرفتن ارزشهای انسانی و والای الهی از آن بهرهبرداری کند. قرآن به انسانها یادآوری میکند که ثروت و زیباییهای دنیا زوالپذیر است و در نهایت، دین و تقوا است که موجب نجات و خوشحالی انسان در دنیا و آخرت خواهد شد. در نهایت، شاید بتوان گفت که در قرآن ثروت ابزار و وسیلهای برای برقراری عدالت و امنیت اجتماعی است و نه هدف نهایی زندگی. استفاده درست و مناسب از آن میتواند به شکوفایی فردی و اجتماعی منجر شود و یادآوری این نکته که ثروت را باید عادلانه تقسیم کرد و به دیگران نیز کمک نمود، مسئولیت جمیع مسلمانان است. بدین ترتیب، قرآن کریم درک درستی از مفهوم ثروت و ثروتداری را در اختیار ما قرار میدهد و از ما میخواهد که با درکی عمیق از این موضوع، به زندگی معنادار و خدمت به جامعه ادامه دهیم.
این دنیا زینت و زیباییهای مادی را برای مردم زینت داده است.
نیکوکاری این نیست که با چهره به سمت شرق و غرب بگردید؛ بلکه نیکوکاری کسی است که به خدا و روز قیامت و ملائکه و کتاب و پیامبران ایمان داشته باشد و در عشق خود به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان صدقه دهد.
روزی روزگاری، پیرمردی در یک روستا زندگی میکرد که با زحمت بسیار ثروتی جمع کرده بود. او تصمیم گرفت که در کنار لذت بردن از ثروتش، به نیازمندان نیز کمک کند. هر روز، مقداری از داراییاش را به یتیمان و فقرا میداد. او فهمیده بود که ثروت واقعی در بخشش و کمک به دیگران است، نه فقط در انباشتن مال و دارایی. موجی از نیکی و محبت در روستا به راه افتاد.