برای مقابله با تضعیفکنندگان ایمان، باید از مجالس بیهوده دوری کرد، ایمان درونی را با صبر و نماز تقویت نمود، با حکمت و نرمی برخورد کرد، و همواره همنشینان صالح انتخاب کرد.
مواجهه با افرادی که ممکن است ایمان ما را تضعیف کنند، یکی از چالشهای مهم در مسیر بندگی و تقرب به خداوند است. این مسئله از دیرباز مورد توجه آموزههای قرآنی بوده و راهحلهای حکیمانهای را برای حفظ و تقویت ایمان در برابر تأثیرات منفی بیرونی ارائه میدهد. قرآن کریم به ما میآموزد که ایمان یک گوهر گرانبهاست که باید از آن محافظت کرد، و این محافظت هم شامل تقویت درونی میشود و هم شامل استراتژیهای هوشمندانه در تعاملات اجتماعی. اولین و شاید مهمترین گام در برخورد با چنین افرادی، «حفاظت از قلب و ذهن» است. قرآن بارها به مؤمنان توصیه میکند که از مجالس و محافلی که در آنها آیات الهی مورد تمسخر قرار میگیرد یا به سخنان بیهوده پرداخته میشود، دوری کنند. این دوری کردن به معنای خصومت یا نفرت نیست، بلکه یک استراتژی دفاعی برای حفظ سلامت روحی و ایمانی است. خداوند در سوره نساء، آیه 140 میفرماید: "و هنگامی که کسانی را دیدید که در آیات ما [به تمسخر و بیهودگی] سخن میگویند، از آنان روی برگردانید تا به سخنی دیگر بپردازند. و اگر شیطان تو را [به فراموشی] انداخت، پس از یادآوری، با قوم ستمکار منشین." این آیه به وضوح راهکار «روی برگرداندن» را مطرح میکند. این بدان معناست که در مواجهه با سخنان شکافکن یا تضعیفکننده ایمان، نباید با آنها همراهی کرد، بلکه باید یا موضوع را تغییر داد یا از آن مجلس خارج شد. در سوره انعام، آیه 68 نیز به همین مضمون اشاره شده است: "و هنگامی که کسانی را دیدی که در آیات ما [به تمسخر و بیهودگی] میپردازند، از آنان روی بگردان تا به سخنی دیگر بپردازند. و اگر شیطان تو را [به فراموشی] انداخت، پس از یادآوری، با قوم ستمکار منشین." این تأکید قرآنی نشان میدهد که نشستن و گوش دادن به سخنانی که ایمان را خدشهدار میکند، به مرور زمان میتواند تأثیرات مخربی بر قلب و روح انسان بگذارد. گام دوم، «تقویت بنیانهای درونی ایمان» است. ایمان قوی و مستحکم، مانند درختی است که ریشههای عمیقی در خاک دارد و به راحتی با بادهای مخالف تکان نمیخورد. برای تقویت این بنیانها، قرآن راهکارهای عملی ارائه میدهد. یکی از مهمترین آنها، "استعانت از صبر و نماز" است. در سوره بقره، آیه 153 میخوانیم: "ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است." صبر در اینجا به معنای پایداری و مقاومت در برابر دشواریها، از جمله وسوسهها و شکها، است. نماز نیز ارتباط مستقیم با خداوند را فراهم میکند و به انسان آرامش و قدرت معنوی میبخشد. مداومت بر ذکر و تلاوت قرآن نیز از دیگر راههای تقویت درونی است؛ چرا که کلام خداوند نور و هدایت است و قلوب را جلا میدهد. هرچه درک ما از مبانی ایمان عمیقتر و رابطهمان با خالق محکمتر باشد، تأثیر سخنان تضعیفکننده دیگران کمتر خواهد بود. یادگیری و تعمق در معارف دینی، پاسخهای منطقی به شبهات را فراهم میآورد و از تزلزل جلوگیری میکند. سومین راهکار، «برخورد حکیمانه و عاقلانه» است. گاهی اوقات نمیتوان به طور کامل از افراد دوری کرد، مثلاً در محیط کار، خانواده یا محافل اجتماعی اجتنابناپذیر. در این موارد، قرآن راهنمایی میکند که با "حکمت و موعظه حسنه" برخورد کنیم. در سوره نحل، آیه 125 آمده است: "به سوی راه پروردگارت با حکمت و موعظه نیکو دعوت کن و با آنان به بهترین شیوه مجادله نما." اگرچه این آیه درباره دعوت به اسلام است، اما اصل آن در مورد هرگونه گفتوگو و مجادلهای که هدف آن اصلاح یا روشنگری باشد، کاربرد دارد. منظور از حکمت، بینش عمیق و فهم درست است تا سخن به اندازه و در جای خود گفته شود. موعظه حسنه، یعنی سخنانی که با نرمی، مهربانی و دلسوزی همراه باشد، نه با خشونت و تندی. و "جدال به احسن" یعنی بحث و گفتوگو با منطق و استدلال قوی، بدون توهین یا برانگیختن خصومت. در برخی موارد، بهترین شیوه برخورد، "نادیده گرفتن" یا "پاسخ دادن با سلام" است، چنانکه در سوره قصص، آیه 55 میفرماید: "و چون سخن لغو بشنوند، از آن روی برمیگردانند و میگویند: اعمال ما از آنِ ماست و اعمال شما از آنِ شما؛ سلام بر شما، ما خواهان [همنشینی با] نادانان نیستیم." این رویکرد نشاندهنده عظمت روحی و عدم درگیر شدن در جدالهای بیحاصل است. چهارمین توصیه قرآنی، «انتخاب همنشینان صالح» است. محیط و افراد اطراف ما تأثیر بسزایی بر ایمان و روحیه ما دارند. قرآن به مؤمنان توصیه میکند که با نیکوکاران و کسانی که به یاد خداوند هستند، همنشینی کنند. در سوره کهف، آیه 28 میفرماید: "و با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند و رضای او را میخواهند، شکیبایی کن و چشمانت را از آنان برنگردان، در حالی که زینت زندگی دنیا را طلب کنی." این آیه تأکید میکند که همراهی با کسانی که به دنبال رضایت الهی هستند، به ثبات و تقویت ایمان کمک میکند، در حالی که رها کردن آنان برای پیگیری لذایذ دنیوی و همنشینی با غافلان، ممکن است ایمان را به ضعف بکشاند. همنشینی با مؤمنان قوی و با دانش، نه تنها حمایت روانی و معنوی فراهم میآورد، بلکه میتواند منبعی برای پاسخ به شبهات و افزایش بصیرت دینی باشد. در نهایت، همیشه باید به یاد داشت که هدایت و تقویت ایمان، نهایتاً از سوی خداوند است و باید از او یاری خواست. دعا و تضرع به درگاه الهی برای حفظ ایمان و دفع شر وسوسهگران، بخش جداییناپذیری از استراتژی برخورد با تضعیفکنندگان ایمان است. از خداوند بخواهیم که قلبهایمان را بر راه حق ثابت نگه دارد و ما را از شر گمراهکنندگان در امان بدارد. به این ترتیب، با ترکیبی از دوری گزینی هوشمندانه از تأثیرات منفی، تقویت مداوم ایمان درونی از طریق عبادت و علم، برخورد حکیمانه در تعاملات ناگزیر و گزینش همنشینان صالح، میتوانیم ایمان خود را در برابر چالشها حفظ کرده و حتی تقویت کنیم.
و خداوند در این کتاب بر شما نازل کرده است که هرگاه شنیدید به آیات خدا کفر ورزیده میشود و به آنها استهزا میشود، پس با آنان منشینید تا به سخنی دیگر بپردازند؛ وگرنه شما نیز در آن صورت مانند ایشان خواهید بود. یقیناً خداوند منافقان و کافران را همگی در جهنم گرد خواهد آورد.
و هرگاه کسانی را دیدی که در آیات ما [به تمسخر و بیهودگی] میپردازند، از آنان روی بگردان تا به سخنی دیگر بپردازند. و اگر شیطان تو را [به فراموشی] انداخت، پس از یادآوری، با قوم ستمکار منشین.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از صبر و نماز یاری جویید؛ قطعاً خدا با صابران است.
و چون سخن لغو بشنوند، از آن روی برمیگردانند و میگویند: اعمال ما از آنِ ماست و اعمال شما از آنِ شما؛ سلام بر شما، ما خواهان [همنشینی با] نادانان نیستیم.
و با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند و رضای او را میخواهند، شکیبایی کن و چشمانت را از آنان برنگردان، در حالی که زینت زندگی دنیا را طلب کنی؛ و از کسی که قلبش را از یاد خود غافل ساختهایم و از هوای نفس خود پیروی کرده و کارش از حد گذشته است، پیروی مکن.
حکایت کنند که در روزگاران قدیم، عابدی وارسته و اهل دل در شهری زندگی میکرد. مردی از نااهلان هرگاه او را میدید، با سخنان نیشدار و تضعیفکننده ایمان، سعی در آزار او داشت. مردم به عابد گفتند: «چرا به او چیزی نمیگویی؟ پاسخش را بده!» عابد لبخندی زد و گفت: «سعدی فرماید: هر که سخن نیک نگوید، زحمت پاسخ خود ببرد.» سپس ادامه داد: «دریادلی میگفت: اگر هر سنگ و تیری را که به سویم پرتاب میشود پاسخ دهم، هرگز به مقصدم نخواهم رسید. من ایمانم را برای خداوند حفظ کردهام، نه برای تأیید یا انکار دیگران. بگذارید باد بوزد، کوه پابرجاست.» و او همچنان راه بندگی خود را با آرامش و استواری ادامه داد، در حالی که مرد نااهل به تدریج از خود خسته شد و سخنانش بیاثر گشت، زیرا هیچ پاسخی برای تضعیف ایمان عابد نمییافت.