برای یافتن یقین در دعا، باید به صفت شنوایی و اجابتکنندگی خداوند ایمان داشت، دعا را با اخلاص و توکل کامل بر او خواند، و در اجابت صبور بود و حکمت الهی را پذیرفت. این یقین از درک اسماء الهی و وعدههای قرآن سرچشمه میگیرد.
یافتن یقین و اطمینان قلبی در دعا، گوهری گرانبها در مسیر عبودیت است که نیازمند درک عمیق از ماهیت خداوند، سنتهای او در آفرینش و پاسخگوییاش به بندگان است. قرآن کریم، راهنمای بیبدیلی برای پرورش این یقین است، زیرا بستر اصلی برای اعتماد کامل به قدرت و رحمت الهی را فراهم میآورد. اولین گام در دستیابی به یقین در دعا، شناخت و باور راستین به صفت «سَميع» (بسیار شنوا) و «مُجيب» (اجابتکننده) خداوند است. خداوند در قرآن به صراحت خود را نزدیک و پاسخگو معرفی میکند. در سوره بقره، آیه ۱۸۶ میفرماید: «وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ». این آیه، ستون فقرات یقین در دعاست. خداوند خود تضمین کرده است که به دعای دعا کننده پاسخ میدهد. این نه یک امید، بلکه یک وعده الهی است. این باور باید در اعماق قلب ما ریشه دواند که هر زمزمه، هر آه و هر خواسته ما، بیواسطه به گوش شنوا و بینهایت مهربان او میرسد و او حاضر به اجابت است. گام دوم، «اخلاص» در دعا است. یعنی دعا تنها و تنها برای رضایت خداوند باشد، نه برای جلب توجه دیگران یا مقاصد دنیوی محض. قرآن بر اخلاص در عبادت تأکید فراوان دارد. دعا باید خالصانه از اعماق جان برخیزد، همراه با توبه و انابه و اعتراف به بندگی و نیاز. وقتی انسان با تمام وجود و با نیتی پاک رو به سوی خدا میآورد، حس اطمینان او به اجابت نیز مضاعف میشود، چرا که میداند خداوند به قلبهای خالص توجه ویژهای دارد. سومین رکن، «توکل» کامل بر خداوند است. توکل به معنای واگذار کردن امور به خدا پس از انجام وظایف و تلاشهای لازم. در سوره طلاق، آیه ۳ میخوانیم: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا». کسی که به خدا توکل کند، او برایش کافی است. این آیه به ما اطمینان میدهد که اگر با تمام وجود به او تکیه کنیم، او کفایت امور ما را میکند. این توکل، نه تنها در زمان دعا، بلکه در تمام لحظات زندگی باید جریان داشته باشد تا حس یقین را در انسان تقویت کند. وقتی انسان یقین دارد که خیر و صلاح او تنها در دست خداست، با آرامش و اطمینان بیشتری دعا میکند و نتایج را به او واگذار مینماید. چهارمین عامل، «صبر» و استقامت در دعاست. گاهی اجابت دعا به سرعت اتفاق نمیافتد. این تأخیر میتواند به دلایل مختلفی باشد: حکمت الهی، آمادگی بنده، یا تبدیل شدن دعا به شکلی بهتر (مثلاً دفع بلا یا ذخیره شدن برای آخرت). در این شرایط، قرآن به ما توصیه به صبر میکند. در سوره بقره، آیه ۱۵۳ میخوانیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ». صبر در دعا به معنای عدم یأس و ناامیدی است، حتی اگر پاسخ بلافاصله نرسد. یقین در دعا یعنی باور داشته باشیم که خداوند دعای ما را شنیده است و به بهترین نحو در زمان مناسب خود به آن پاسخ خواهد داد، حتی اگر آن پاسخ با خواست ما متفاوت باشد. این صبر، خود نوعی یقین است؛ یقین به تدبیر و حکمت الهی. پنجمین نکته، «توسل» به اسماء و صفات الهی است. قرآن کریم سرشار از اسماء حسنای خداوند است که هر یک تجلیگاه صفتی از اوست. وقتی با «یا رحمن، یا رحیم» دعا میکنیم، به رحمت بیکران او متوسل میشویم؛ وقتی با «یا قوی، یا قادر» میخوانیم، به قدرت مطلق او پناه میبریم. این شناخت و توسل به اسماء الهی، حس ارتباط و نزدیکی با خداوند را افزایش میدهد و در نتیجه، یقین به اجابت را در دل مستحکم میکند. هر اسمی از اسماء الهی دریچهای است به سوی معرفت بیشتر از خداوند، و هرچه معرفت بیشتر باشد، توکل و یقین نیز عمیقتر خواهد شد. در نهایت، باید دانست که اجابت دعا همیشه به معنای رسیدن به خواسته ظاهری ما نیست. گاهی خداوند دعای بنده را به صورت دفع بلا، یا ذخیره ثواب برای آخرت، یا اعطای چیزی بهتر از آنچه خواسته، اجابت میکند. این نیز خود بخشی از یقین است: یقین به خیرخواهی مطلق خداوند و اینکه او بهترینها را برای بندگانش میخواهد، حتی اگر ما درک کاملی از حکمت آن نداشته باشیم. این دیدگاه، نه تنها از یأس جلوگیری میکند، بلکه سطح رضایت و تسلیم در برابر اراده الهی را بالا میبرد و یقین را در تمام ابعاد زندگی گسترش میدهد. یقین در دعا، نه فقط یک حالت روحی، بلکه ثمره یک زندگی توحیدی و ایمان عمیق به خداوند متعال است.
و هرگاه بندگانم از تو درباره من بپرسند، (بدانند که) من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را آنگاه که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس آنان نیز دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند (و به مقصود برسند).
و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم؛ بی تردید کسانی که از پرستش من تکبر می ورزند، به زودی خوار و رسوا وارد دوزخ می شوند.
و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد. و هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را بس است. بیتردید خدا کار خود را به انجام میرساند. مسلماً خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.
یکی از حکایات گلستان سعدی میگوید: «پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ داروی بر نمیآمد. مدتها در رنج و عذاب بود. گفتم: ای شیخ، کاش به جایی روی که درد تو را درمان کنند. گفت: من با خدای خود عهدی بستهام که تا جان در بدن دارم، از او درخواستی نکنم و بر غیر او پناه نبرم. یقین دارم که همان خدایی که این درد را به من داده، اگر صلاح بیند، درمانش را نیز میفرستد.» این داستان دلنشین به ما میآموزد که یقین واقعی در توکل کامل به خداوند و پذیرش خواست اوست، حتی در سختترین شرایط، چرا که او بر همه چیز تواناست و هر چه کند، نیکوست.