تعادل میان کار، دنیا و دین، محور اصلی آموزههای قرآنی است که به معنای حفظ هدف آخرت ضمن بهرهمندی مشروع از دنیاست. باید با اولویتبندی صحیح، هم به وظایف دینی پرداخت و هم در کار و زندگی فعال بود، اما هرگز محبت دنیا را بر خدا و رسولش مقدم نکرد.
برقراری تعادل میان کار، زندگی دنیوی و امور دینی، یکی از بزرگترین چالشها و در عین حال از مهمترین آموزههای قرآن کریم است. اسلام یک دین جامع است که نه رهبانیت و کنارهگیری از دنیا را تشویق میکند و نه غرق شدن مطلق در مادیات را میپذیرد. قرآن کریم انسان را به سوی یک زندگی متعادل و متوازن هدایت میکند که در آن، حقوق خداوند، حقوق خود انسان، حقوق خانواده و جامعه، و حقوق نفس همگی رعایت شوند. این تعادل به معنای تقسیم مساوی زمان نیست، بلکه به معنای اولویتبندی صحیح و حفظ هدف نهایی زندگی است. قرآن کریم به صراحت بیان میکند که دنیا، گذرگاهی است برای رسیدن به آخرت، نه مقصد نهایی. در سوره قصص، آیه ۷۷ میخوانیم: «وَ ابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ أَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ». این آیه به زیبایی تمام، اصل تعادل را بیان میکند: باید به دنبال سرای آخرت باشیم و از آنچه خدا به ما داده برای آن بهره ببریم، اما در عین حال، سهم خود از دنیا را نیز فراموش نکنیم. این «نصیب از دنیا» شامل کار، کسب حلال، بهرهمندی از نعمتها، ازدواج، تربیت فرزندان، و سایر جنبههای مشروع زندگی است. قرآن بر کسب روزی حلال تأکید دارد و کار را نوعی عبادت میداند، به شرط آنکه با نیت پاک و در جهت رضای الهی باشد. پس، از یک سو، اسلام به ما اجازه میدهد و حتی تشویق میکند که از زیباییها و امکانات دنیا استفاده کنیم، اما از سوی دیگر، هشدار میدهد که مبادا این دنیا ما را از یاد خدا و هدف اصلی خلقت بازدارد. برای ایجاد این تعادل، اولین گام، فهم صحیح جایگاه هر یک از این ابعاد در زندگی است. دین باید محور اصلی و قطبنمای زندگی باشد. تمام فعالیتهای دنیوی، از کار و کسب گرفته تا روابط اجتماعی و خانوادگی، باید در پرتو تعالیم دینی و با هدف تقرب به خداوند انجام شوند. نمازهای پنجگانه به عنوان ستون دین، نقش مهمی در تنظیم زمان و یادآوری دائمی هدف اصلی زندگی دارند. در سوره جمعه، آیه ۱۰ آمده است: «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ». این آیه نشان میدهد که پس از اتمام نماز، میتوان به دنبال روزی رفت، اما تأکید میکند که در همین حال نیز باید خدا را بسیار یاد کرد تا رستگار شویم. این ذکر کثیر، فقط به معنای تسبیح گفتن نیست، بلکه شامل یادآوری حضور خداوند در همه حال، رعایت حلال و حرام در کسب و کار، و عمل به اخلاق اسلامی در تعاملات است. توازن به معنای افراط و تفریط نکردن است. نه آنقدر مشغول کار و مالاندوزی شویم که نمازمان قضا شود یا حقوق خانواده و اجتماع را نادیده بگیریم، و نه آنقدر گوشهنشین و بیتفاوت به دنیا باشیم که از مسئولیتهای اجتماعی و فردی خود غافل شویم و سربار دیگران گردیم. پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) خود نمونههای کاملی از این تعادل بودند؛ هم به امور دینی میپرداختند، هم کار میکردند و روزی حلال به دست میآوردند، و هم به امور خانواده و جامعه رسیدگی میکردند. این الگوی عملی نشان میدهد که میتوان هم در دنیا فعال بود و هم آخرت را آباد کرد. مدیریت زمان و انرژی نیز در این مسیر اهمیت زیادی دارد. باید برای هر جنبه از زندگی، سهمی منطقی قائل شد. برای مثال، اختصاص زمان مشخص به عبادات، قرائت قرآن و تفکر در آیات الهی، در کنار زمان کافی برای کار، رسیدگی به همسر و فرزندان، دیدار صله رحم، و حتی تفریحات سالم. این برنامهریزی، نه تنها به ما کمک میکند تا هیچ بعدی از زندگی را فدای دیگری نکنیم، بلکه باعث میشود با کیفیت بالاتری به هر یک از آنها بپردازیم و از برکت الهی در زمان و عمر خود بهرهمند شویم. هدف از این تعادل، رسیدن به آرامش درونی و رضایت خاطر است که هم در این دنیا و هم در آخرت موجب سعادت خواهد شد. در نهایت، باید به یاد داشت که این مسیر نیازمند تلاش مداوم، استعانت از خداوند، و بازنگریهای دورهای در اولویتها و عملکرد فردی است. قرآن کریم همچنین بر این نکته تأکید دارد که دنیا نباید محبوبتر از خدا و رسولش و جهاد در راه او باشد. در سوره توبه، آیه ۲۴، خداوند میفرماید: «قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ». این آیه به شدت هشدار میدهد که اگر دلبستگی به امور دنیوی (از جمله مال و تجارت) از محبت به خدا و دینش پیشی گیرد، نتیجه خوبی در پی نخواهد داشت. این به معنای نفی محبت به خانواده یا تلاش برای کسب مال نیست، بلکه به معنای اولویتبندی قلبی است. یعنی در مواجهه با تضاد، محبت به خدا و اجرای اوامرش باید بر هر چیز دیگری مقدم باشد. این تعادل، نه تنها یک راهبرد برای زندگی موفق است، بلکه جوهر سعادت حقیقی و مسیر رستگاری جاودانه است. با این رویکرد، حتی کار روزمره نیز میتواند به عبادتی بزرگ تبدیل شود، اگر با نیت خدمت به خلق و کسب روزی حلال برای رضایت الهی انجام گیرد.
و با آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و چنانکه خدا به تو نیکی کرده است، نیکی کن و در زمین فساد مجوی که خدا مفسدان را دوست ندارد.
و چون نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بجویید و خدا را فراوان یاد کنید، باشد که رستگار شوید.
بگو: اگر پدران و پسران و برادران و همسران و خویشاوندان شما و اموالی که به دست آوردهاید و تجارتی که از کساد آن میترسید و خانههایی که به آن دل بستهاید، نزد شما محبوبتر از خدا و رسول او و جهاد در راه اوست، پس در انتظار باشید تا خدا فرمان خود را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمیکند.
روزی مردی ثروتمند نزد شیخ سعدی آمد و با آه و ناله از پریشانی خاطر و مشغولیت ذهنیاش از دنیا و مال دنیا سخن گفت. شیخ با لبخندی فرمود: "ای نیکمرد، دانی که چرا درویشان و فقیران کمتر غمگیناند؟ زیرا ایشان را دلبستگی به مال و منال دنیا نیست. دلشان به هر چه کمتر بندد، آزادترند و آسودهتر. تو گمان میبری که ثروت تو را آزاد کرده است، اما در حقیقت، تو بنده آن شدهای." سپس افزود: "نه دنیا را رها کن و نه آخرت را فراموش. همچون کشاورزی باش که دانه میکارد و به امید باران از خدا یاری میجوید، اما شب هنگام، سر بر بالین آرام میگذارد و به فردای موعود میاندیشد. دنیا مزرعه آخرت است، اما نباید تمامی عمر را در حرص کاشتن گذراند و از برداشت غافل شد." مرد ثروتمند از سخن شیخ پند گرفت و کوشید تا در کنار کار و کسب، از دل خود غل و زنجیر دلبستگی به دنیا را بگشاید و به یاد آورد که آرامش واقعی در تعادل و رضایت نهفته است، نه در فراوانی مال.