شکرگزاری واقعی باید در عمل، صدقه دادن و کمک به دیگران تجلی یابد.
شکرگزاری از نعمتها، یکی از فرایندهای معنوی و اخلاقی است که در اخلاقیات اسلامی و فرهنگی اهمیت بسزایی دارد. تبیین مفهوم شکرگزاری و اهمیت آن در زندگی روزمره انسانها به ویژه در دین اسلام، نیازمند بررسی بیشتر است. شکرگزاری از نعمتها تنها با زبان محدود نمیشود؛ بلکه باید در عمل نیز نمود پیدا کند. انسانها بهعنوان موجوداتی اجتماعی و دارای روابط متقابل، باید در زندگی روزمره خود، شکرگزاری را به عنوان یک اصل اساسی در نظر بگیرند. این شکرگزاری باید در عمل خود را نشان دهد، نه فقط در کلمات و دعاها. در قرآن کریم، خداوند بارها و بارها بر اهمیت شکرگزاری تأکید فراوانی داشته است. در سوره ابراهیم آیه 7، خداوند میفرماید: "وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ." این آیه بیانگر این مسأله است که اگر شکرگزار نعمتها باشیم، خداوند به ما نعمتهای بیشتری عطا خواهد کرد. شکرگزاری در واقع یک چرخه مثبت علمی و روحی است. وقتی فردی شکرگزاری میکند، احساس رضایت و خوشحالی درونش افزایش مییابد و همین شکرگزاری میتواند او را به دعا و خواستههای معنوی بیشتر سوق دهد. این ارتباط دو طرفه ما بین انسان و خداوند، انسان را به سمت نیکی و خیر خواهی در زندگی شخصی و اجتماعی سوق میدهد. به همین دلیل، شکرگزاری باید در اعمال ما تجلی پیدا کند. یکی از راههای شکرگزاری، کمک به دیگران و انجام کارهای نیکو است. در سوره مومنون آیه 60 آمده است: "وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ" که به تمایل انسانهای صالح برای شکرگزاری با اعمال نیک اشاره دارد. این آیه به ما یادآوری میکند که شکرگزاری تنها به زبان و کلمات ختم نمیشود، بلکه با انجام کارهای نیک و صدقاتی که به برادران و خواهرانمان میدهیم، نیز باید تحقق پیدا کند. شکرگزاری در زندگی اجتماعی ما به شکلهای مختلفی میتواند جلوهگر شود. انفاق، صدقه دادن، عشق ورزیدن به دیگران و ارائه خدمات اجتماعی همواره پیوندی نزدیک با شکرگزاری دارد. هر چه بیشتر به دیگران کمک کنیم و در راه خیر و نیکی گام برداریم، نه تنها شکرگزاریمان را به فعل درآوردهایم، بلکه در واقع به خودمان نیز به عنوان یک انسان نیکوکار و شکرگزار بیشتر میپردازیم. وجود ارتباط عمیق و واقعی با خداوند، دیگری از اساسیترین اصول شکرگزاری به شمار میآید. در نهایت، میتوان گفت که شکرگزاری نیازمند یک ارتباط عمیق و واقعی با خداوند است که در آن فرد نه تنها به یاد خدا باشد، بلکه در تمامی جنبههای زندگیاش شکرگزار نعمتها نیز باشد. این ارتباط عمیق باعث میشود تا انسان در روزهای سخت و دشوار نیز شکرگزاری را فراموش نکند و در برابر مشکلات صبر و شکیبایی داشته باشد. یکی از مظاهر شکرگزاری، تلاش برای اصلاح جامعه و اعتلای فرهنگی و اجتماعی است. انسان باید دست به دست هم دهد و برای بهتر کردن شرایط زندگی، به ویژه در جوامع آسیب پذیر، گام بردارد. برای مثال، در کشورهایی که با فقر و مشکلات اقتصادی مواجهاند، شکرگزاری ما میتواند به شکل جمعآوری کمکهای مالی برای پروژههای آموزشی و بهداشتی، یا حمایت از مؤسسات خیریه، ظاهر شود. به این ترتیب، نه تنها به شکرگزاری خود عمل کردهایم، بلکه توانستهایم زندگی افرادی که به کمک نیاز دارند را نیز بهتر کنیم. شکرگزاری همچنین به تقویت روحیه افراد در جامعه کمک میکند. وقتی انسانها یکدیگر را مورد حمایت قرار میدهند و به همدیگر ابراز محبت میکنند، حس و حال مثبتتری در جامعه شکل میگیرد. این حس مثبت نه تنها به نفع فرد کمککننده است، بلکه میتواند امید، شادی و انگیزه را به افرادی که در شرایط سخت قرار دارند بازگرداند. پس شکرگزاری، نه تنها امری فردی، بلکه دارای ابعاد اجتماعی عمیق است. پس میتوان نتیجه گرفت که شکرگزاری از نعمتها، امری ضروری و حیاتی است که باید در زندگی فردی و اجتماعی تامین شود. این موضوع همچنان که در قرآن کریم و تعالیم دینی ما آمده، مستلزم یک ارتباط عمیق و دو سویه با خداوند است و در عین حال باید در عمل، با کارها و رفتارهای نیکو متجلی شود. با شکرگزاری واقعی، میتوانیم جامعهای سالمتر، مؤمنتر و شادتر بسازیم که در آن هر فرد احساس خوشبختی و عزت نفس کند. در نهایت، شکرگزاری واقعی ما را به سمت خداوند نزدیکتر میسازد و ما را در مسیر رشد و ترقی قرار میدهد.
و یادآوری کنید آنگاه که پروردگار شما اعلام کرد: اگر شکرگزاری کنید، بیتردید بر نعمتتان میافزایم و اگر کافر شوید، قطعاً عذابی سخت دارم.
و آنان که میدهند آنچه را که میدهند و دلهایشان ترسان است که به سوی پروردگارشان بازمیگردند.
روزی مردی به نام حسن در جستجوی راههایی بود تا شکر نعمتهایش را نشان دهد. او به خود گفت: "فقط گفتن شکر کافی نیست!" و تصمیمی گرفت. حسن شروع به کمک به نیازمندان در محلهاش کرد و بزرگترین انتبای او این بود که وقتی میدید لبخند روی صورتشان پر میشود، قلبش در شادی غرق میشد. او میدانست که اگر نعمتهایش را به اشتراک بگذارد، هم شکرگزار خداست و هم در دل دیگران محبت میکارد.