احترام به خود به یادآوری ارزش و کرامت آفرینش انسانی بستگی دارد. توجه به نعمات خداوند و انجام کارهای نیک میتواند به خوداحترامی ما افزوده و احساس بیارزشی را کاهش دهد.
احترام به خود یکی از مهمترین اصول روانشناسی و رشد فردی است که در آموزههای دینی و بهویژه در قرآن کریم نیز به آن پرداخته شده است. قرآن نهتنها به جنبههای مذهبی زندگی پرداخته، بلکه به مسائلی از جمله خودپنداری، خوداحترامی و ارزش انسانی نیز توجه ویژهای داشته است. این مقاله به بررسی مفهوم احترام به خود از منظر قرآن و تأثیرات آن بر زندگی فردی و اجتماعی ما میپردازد. یکی از مشخصههای بارز انسانها، احساس ارزشمندی و احترام به خود است. در قرآن، خداوند به انسانها اطمینان میدهد که آنها از بهترین مخلوقات او هستند. در سوره اسراء آیه 70 آمده است: "وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ". این آیه به معنای واقعی نشاندهنده عظمت و مقام والای انسانی است که برای هر فرد یادآور این نکته است که بهعنوان یک مخلوق، از ارزشی بینظیر برخوردار است. این نگاه به انسان، به ما یادآوری میکند که نباید خود را بیارزش بدانیم و باید در تمامی شرایط به خود احترام بگذاریم. بسیاری از افراد در مواقعی احساس بیارزشی و یا ضعف میکنند. این احساسات ممکن است بهدلیل ناتوانی در تحقق اهداف، عدم موفقیت در کار یا مشکلات زندگی روزمره به وجود آید. اما با تکیه بر آیات قرآن، بهویژه آیه 286 سوره البقره "لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا"، میتوان به این نکته پی برد که هیچ انسانی بیشتر از توان خود مورد آزمایش قرار نمیگیرد. این آیه نشاندهنده این است که هر فرد دارای قابلیتها و تواناییهای خاصی است و نباید بهراحتی خود را زیر سؤال ببرد. احترام به خود در واقع بخشی از درک ما از ارزشهای انسانی است. وقتی که ما به این آگاهی برسیم که خداوند ما را بهعنوان بهترین مخلوق خود آفریده است، میتوانیم احساس خوداحترامی را در خود تقویت کنیم. ارتباط نزدیک با خدا و یادآوری نعماتی که در زندگی داریم نیز از جمله راهکارهایی است که میتواند به افزایش حس خوداحترامی ما کمک کند. شکرگزاری از نعمتها و توجه به برکات زندگی، باعث میشود تا ما به نقاط قوت و ویژگیهای مثبت خود توجه کنیم. بهعنوان مثال، تا زمانی که به سلامت جسمی، خانواده، دوستی و ارتباطات اجتماعی خود توجه نکنیم، نمیتوانیم بهخوبی به ارزشهای خود پی ببریم. خداوند در قرآن میفرماید: "لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ"، یعنی اگر شکرگزار باشید، برای شما افزون میکنم. این بیان نشاندهنده اهمیت شکرگزاری و توجه به نعمتهاست که بهنوبه خود باعث افزایش حس احترام به خود میشود. یکی دیگر از ابعاد احترام به خود، انجام کارهای نیک و خدمت به دیگران است. وقتی ما در خدمت به دیگران و جامعهای که در آن زندگی میکنیم فعال باشیم، بهصورت غیر مستقیم به خود ارزش میدهیم. احساس مفید بودن در زندگی باعث میشود تا به خود احترام بیشتری بگذاریم. خداوند در قرآن بارها ما را به انجام کارهای نیک ترغیب کرده و به ما یادآوری میکند که اعمال نیکو تأثیر مثبتی بر روح و روان ما دارند. در سوره آلعمران آیه 92 خداوند میفرماید: "لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ". از این آیه میتوان به این نتیجه رسید که انجام کارهای نیک و خدمت به دیگران نهتنها ثواب دارد، بلکه به ما احساس رضایت و ارزشمندی نیز میبخشد. بنابراین، احترام به خود نهتنها به معنای خودمحوری یا خودخواهی نیست، بلکه یک نوع درک از مقام و ارزش انسانی است که باید در زندگی روزمره به آن توجه شود. باید یاد بگیریم که چگونه به خودمان احترام بگذاریم و در عین حال به دیگران خدمت کنیم. این تعادل، زندگی سالم و سازندهتری را به ما ارائه میدهد. بهعنوان مثال، زمانی که فردی در یک پروژه گروهی شرکت میکند و تواناییهای خود را برای بهبود وضعیت گروه بهکار میبرد، نهتنها به خود احترام گذاشته است؛ بلکه به جامعه نیز خدمت کرده است. در نهایت، باید توجه داشته باشیم که احترام به خود و دیگران یک فرایند است که به زمان و استمرار نیاز دارد. روز به روز با یادآوری آیات قرآن و تعالیم دینی، باید به خودمان و دیگران نگاه مثبتتری داشته باشیم. این روند بهنوبه خود میتواند به ساختن یک جامعه سالم و انسانیتر کمک کند. اگر همه افراد به دنبال احترام به خود و به دیگران باشند، قطعاً دنیای بهتری برای آیندهسازان نسلهای آینده خواهیم داشت.
و به یقین، فرزندان آدم را گرامی داشتیم.
خداوند هیچ نفسی را جز به اندازه توانش مکلف نمیکند.
روزی روزگاری، جوانی به نام امیر از خود احساس بیارزشی میکرد. او به بازار رفت و با یک پیرمرد حکیم روبرو شد که در کنار دکانش نشسته بود. پیرمرد به امیر گفت: 'هر انسانی به اندازهای که فکر میکند ارزش دارد، ارزش دارد. اگر خود را حقیر بدانی، هرگز نمیتوانی به برکتهای زندگی پی ببری.' با این کلمات، امیر به یاد آیات قرآن افتاد و فهمید که او خودش یک هدیه الهی است.