قرآن کریم به زندگی ساده و دور مالیات در آرامش روح تأکید میکند.
زندگی ساده و عدم وابستگی به مادیات یکی از اصول اساسی در قرآن کریم است که خداوند در آیات مختلف بر آن تأکید کرده است. در هر فصل از زندگی، انسانها با چالشها و فشارهای اقتصادی مواجه هستند. این چالشها میتواند به وابستگی عمیق به مادیات و دنیا منجر شود. اما قرآن ما را به یادآوری میکند که این دنیا فانی و گذرا است و آنچه که در این دنیا مهم است، ایمان ما و اعمال صالح ما در راستای تقوای الهی است. خداوند در سوره حشر آیه 18 میفرماید: "ای کسانی که ایمان آوردهاید! از آنچه که خدا به شما داده است، انفاق کنید قبل از آنکه روزی بیاید که در آن نه خرید و فروشی هست و نه دوستی!" این آیه به وضوح ما را به یاد میآورد که زندگی در این دنیا، فرصتهای محدودی برای انفاق و خدمت به دیگران به ما ارائه میدهد. روز قیامت، زمانی است که هیچ خرید و فروشی وجود ندارد و ارتباطات انسانی به خاطر برتری مالی و مقام از میان میرود. در چنین شرایطی، تنها چیزی که میتواند ما را نجات دهد، اعمال نیکو و انفاقاتی است که در زندگی دنیا انجام دادهایم. همچنین، زندگی ساده و عدم وابستگی به ثروت و مقام به معنای عدم فخرفروشی و دلبستگی به مادیات است. در سوره زمر آیه 17 و 18، خداوند میفرماید: "مؤمنان در زندگی خود با اعتقاد به خدا به آرامش و رضایت میرسند و میدانند که آنچه برایشان مقدر است، برای آنهاست". این آیه با تأکید بر اهمیت اعتماد به خدا نشان میدهد که کسانی که به خداوند ایمان دارند، در زندگی خود به آرامش دست مییابند. این آرامش ناشی از اعتقاد به مقدرات الهی و جزای اعمال است. در واقع با پذیرفتن سادهزیستی و عدم وابستگی به مادیات، فرد میتواند از بیقراری و دغدغههای مربوط به ثروت و مقام رها شود و به زندگی آرامتری دست یابد. بهطور کلی، زندگی ساده و پرهیز از رفاهطلبی در قرآن به وضوح مورد تأکید قرار گرفته است. قرآن کریم به ما میآموزد که باید بر رفتار و اعمال خود تمرکز کنیم و در مسیر تقوا و عبادت خداوند قدم برداریم. رفتارهایی مانند انفاق، صدقه دادن، کمک به دیگران و خدمت به جامعه از جمله اعمال صالحی هستند که در قرآن تصریح شدهاند و برای تقویت ایمان و تقوا لازمند. انفاق و صدقه دادن نه تنها به معنای کمک مالی به دیگران است، بلکه میتواند شامل کمکهای معنوی نیز باشد. در حقیقت، انفاق در راه خداوند، بازگشت به خود فرد را نیز به ارمغان میآورد و باعث میشود که فرد احساس رضایت و آرامش بیشتری کند. این آرامش نه تنها از ثروت ناشی نمیشود، بلکه از ارتباط نزدیک با خدا و احساس مسؤولیت در قبال دیگران حاصل میشود. از منظر روانشناختی نیز زندگی ساده میتواند به سلامت روان افراد کمک کند. افرادی که از زندگی پرهیز میکنند و به مادیات وابسته نیستند، معمولاً از سطح استرس و اضطراب کمتری رنج میبرند. آنها میتوانند به جای تمرکز بر روی جمعآوری ثروت، به رشد روحی و معنوی خود توجه کنند و از تجارب زندگی بیشتری بهرهمند شوند. تأکید قرآن بر زندگی ساده از جنبههای مختلفی قابل بررسی است. اولاً، قرآن کریم زندگی را به عنوان یک آزمون توصیف میکند که در آن افراد باید با ایمان و اعمال صالح خود به امتحان گذاشته شوند. در این راستا، افرادی که در این آزمون موفق هستند، به رضا و قرب الهی دست مییابند. ثانیاً، زندگی ساده به انسان کمک میکند تا به ارزشهای واقعی زندگی توجه کند؛ ارزشهایی مانند صداقت، محبت، همدلی و همکاری. این ارزشها نه تنها در زندگی فردی مهم هستند بلکه به تأسیس جوامع سالم و سازنده کمک میکنند. در نهایت، زندگی ساده و عدم وابستگی به مادیات به معناي دوری از فریبندگی دنیای مادی است. انسان باید یاد بگیرد که از زندگی خود رضایت داشته باشد و ابتدا از نعمتهای کوچک بهرهبرداری کند، سپس به دنبال تولید و تلاش برای بهتر شدن شرایط باشد. این بینش به ما کمک میکند تا نه تنها برای خود بلکه برای دیگران نیز زندگی بهتری بسازیم و در ارائه خدمات به جامعه و به خصوص به نیازمندان نقش فعالی داشته باشیم. بهطور کلی، در قرآن کریم به زندگی ساده و عدم وابستگی به مادیات تأکید شده است و این رویکرد به ما یادآوری میکند که باید همواره به خداوند توکل کنیم و به جای خوابیدن بر روی ثروت و مادیات، به فکر رشد روحی و اخلاقی خود باشیم. این مهم همچنین به ما یادآوری میکند که از زندگی به نحو احسن استفاده کنیم و به دیگران نیز کمک کنیم، زیرا در نهایت آنچه که در آخرت از ما باقی میماند، اعمال صالح ما و نزدیکی به خداوند است.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از آنچه که خدا به شما داده است انفاق کنید قبل از آنکه روزی بیاید که در آن نه خرید و فروشی هست و نه دوستی!
بیتردید، کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را به ایمانشان هدایت خواهد کرد.
روزی مردی به نام حسن در زندگی دچار مشکلات مالی شد. او احساس میکرد که باید بیشتر به مادیات توجه کند و تلاش بیشتری کند. روزی در مسجد با یکی از روحانیون صحبت کرد و او به حسن یادآوری کرد که خداوند زندگی ساده و پر از ایمان و امید را برای او خواسته است. حسن تصمیم گرفت که چیزهای غیرضروری را رها کند و به جای آن زمان خود را صرف کمک به دیگران کند. او با خدمت به جامعه خود احساس آرامش بیشتری پیدا کرد.