آیا سؤال پرسیدن درباره دین، نشانه ضعف ایمان است؟

پرسشگری صادقانه و جست‌وجوی دانش در دین نه تنها نشانه ضعف ایمان نیست، بلکه راهی به سوی تعمیق فهم و تقویت یقین است، همانطور که قرآن به تفکر و پرسش از اهل علم تشویق می‌کند. این نوع سؤالات، ایمان را از تقلید به تحقیق مبدل می‌سازد.

پاسخ قرآن

آیا سؤال پرسیدن درباره دین، نشانه ضعف ایمان است؟

در آموزه‌های غنی و عمیق قرآن کریم، جست‌وجوی دانش و حقیقت، نه تنها نکوهش نشده، بلکه به شدت مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته است. برخلاف تصور رایج برخی افراد که پرسشگری در مسائل دینی را نشانه ضعف یا عدم قطعیت در ایمان می‌دانند، قرآن کریم در آیات متعدد و با رویکردهای گوناگون، بشر را به تفکر، تدبر، تعقل و پرسیدن دعوت می‌کند. این رویکرد قرآنی، اساساً ایمانی را که بر پایه تقلید کورکورانه و بدون تأمل استوار باشد، تایید نمی‌کند؛ بلکه ایمانی مستحکم و پایدار را می‌ستاید که از پسِ سؤالات و جست‌وجوی پاسخ‌ها، به یقین و بصیرت دست یابد. در واقع، سؤال پرسیدن سازنده و از روی صداقت و نیت پاک، نه تنها ضعف ایمان نیست، بلکه می‌تواند مسیر رشد و بلوغ فکری و ایمانی فرد را هموار سازد و او را به درجات بالاتری از معرفت الهی رهنمون شود. قرآن به دفعات از انسان می‌خواهد که در آیات آفاقی (نشانه‌های خدا در جهان هستی) و انفسی (نشانه‌های خدا در وجود خود انسان) تدبر کند. این تدبر و تفکر، به طور طبیعی سؤالاتی را در ذهن ایجاد می‌کند که پاسخ به آن‌ها، به تقویت ایمان و درک عمیق‌تر از خالق و خلقت می‌انجامد. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ» (سوره زمر، آیه ۹)؛ «بگو: آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟» این آیه به وضوح برتری علم و معرفت را بر جهل بیان می‌کند و به طور ضمنی، جست‌وجوی علم از طریق پرسشگری را تایید می‌کند. یکی از برجسته‌ترین نمونه‌ها در قرآن که نشان‌دهنده جواز و حتی ضرورت پرسشگری است، داستان حضرت ابراهیم (ع) است که از خداوند متعال درخواست می‌کند نحوه زنده کردن مردگان را به او نشان دهد. در سوره بقره، آیه ۲۶۰، می‌خوانیم: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»؛ «و [یاد کن] هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می‌کنی؟ [خداوند] فرمود: آیا ایمان نیاورده‌ای؟ گفت: چرا [ایمان آورده‌ام]، ولی برای آنکه قلبم آرام گیرد [و به یقین کامل رسد]. فرمود: پس چهار پرنده را بگیر و آنها را [ریز ریز کن و اجزای آنها را] به خود نزدیک ساز [و خوب مخلوط کن]، سپس بر هر کوهی قسمتی از آنها را قرار ده، آن‌گاه آنها را بخوان، شتابان به سوی تو می‌آیند؛ و بدان که خداوند مقتدر و حکیم است.» این آیه به روشنی نشان می‌دهد که پرسش حضرت ابراهیم (ع) نه از سر شک و تردید در قدرت الهی، بلکه برای رسیدن به «اطمینان قلب» و «یقین» بیشتر بود. خداوند نیز نه تنها او را ملامت نکرد، بلکه به درخواست او پاسخ عملی داد تا ایمان او از مرحله «ایمان تقلیدی» به «ایمان تحقیقی» و مشاهده‌ای ارتقاء یابد. این نمونه، حجتی قوی بر مشروعیت و فایده‌مندی پرسشگری‌های عمیق و صادقانه در دین است. علاوه بر این، قرآن کریم در آیات دیگری دستور به پرسیدن از اهل علم و ذکر می‌دهد. خداوند می‌فرماید: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (سوره نحل، آیه ۴۳ و سوره انبیاء، آیه ۷)؛ «پس از اهل ذکر (دانایان و آگاهان) بپرسید اگر نمی‌دانید.» این دستور صریح قرآنی، اساساً بر این مبنا استوار است که جهل و ندانستن مذموم است و راه رفع آن، پرسیدن از متخصصین و اهل فن است. بنابراین، هرگونه سؤالی که با نیت رسیدن به فهم عمیق‌تر، رفع شبهه، یا کسب معرفت بیشتر مطرح شود، نه تنها ضعف ایمان نیست، بلکه دقیقاً همان چیزی است که قرآن از مؤمنان می‌خواهد. در واقع، خود قرآن سراسر دعوت به تفکر و خردورزی است و آیات بسیاری را برای برانگیختن حس کنجکاوی و تأمل در انسان فرستاده است. البته، لازم است میان انواع پرسشگری تمایز قائل شد. پرسش‌های سازنده و معطوف به حقیقت‌جویی، با سؤالات تخریبی یا تمسخرآمیز تفاوت دارند. قرآن کریم، پرسش‌هایی را که با هدف تمسخر، لجاجت، ایجاد شبهه بی‌اساس، یا سرپیچی از دستورات الهی مطرح می‌شوند، نکوهش می‌کند. نمونه‌هایی از این نوع پرسش‌ها را می‌توان در رفتارهای بنی‌اسرائیل با حضرت موسی (ع) مشاهده کرد، که با سؤالات بی‌مورد و لجوجانه، قصد بهانه جویی و فرار از انجام اوامر الهی را داشتند. همچنین، پرسش درباره امور غیبی که از حیطه درک بشر خارج است و یا به صلاح انسان نیست که به آن ورود کند (مانند زمان دقیق قیامت)، نیز مورد نهی قرار گرفته است. اما پرسش‌هایی که با نیت خالص برای فهم و درک بیشتر و تقویت یقین صورت می‌گیرد، همواره مورد تأیید و تشویق اسلام بوده است. چنین پرسشگری‌هایی نه تنها ایمان را تضعیف نمی‌کند، بلکه آن را از تقلید به تحقیق، و از ظن به یقین تبدیل می‌سازد. این مسیر، مسیری است که انسان را به سوی خداشناسی عمیق‌تر و عمل صالح مستحکم‌تر هدایت می‌کند و پایه‌های ایمان او را در برابر وسوسه‌ها و شبهات، مستحکم‌تر می‌سازد. در نهایت، ایمانی که با آگاهی، تفکر و پاسخ به سؤالات شکل گرفته، بسیار پایدارتر و ارزشمندتر از ایمانی است که صرفاً بر پایه تقلید و بدون هیچ گونه چالش فکری بنا شده باشد.

آیات مرتبط

داستانی دلنشین

آورده‌اند که در دوران کهن، تاجری خردمند بود که دلش به دانش و یقین مایل بود. او را پسری جوان بود که کنجکاوی فراوان داشت و پیوسته در مسائل دین و حکمت سؤال می‌پرسید. گاهی پدرش می‌پنداشت که این همه پرسش شاید از بی‌قراری دل باشد. روزی پسر با ادب پرسید: «پدر جان، آیا پرسیدن بسیار درباره دین، آدمی را از آرامش ایمان دور می‌کند؟» پدر که لبخندی بر لب داشت، با مهربانی پاسخ داد: «فرزندم، هر پرسش صادقانه، چراغی است در تاریکی نادانی. همانند مسافری که در شب ظلمانی راه می‌پوید و برای یافتن مسیر از هر که می‌داند سؤال می‌کند. بدان که بسیاری از آن‌ها که گمراه شدند، از آن رو بود که از پرسیدن ابا داشتند و خود را بی‌نیاز می‌پنداشتند. اما آن که با فروتنی و نیت پاک، جویای حقیقت باشد، هرگز ناامید نخواهد شد، بلکه هر پاسخ، او را گامی به یقین نزدیک‌تر می‌کند و نور ایمانش را فزون‌تر می‌سازد.» این سخنان خردمندانه، دل جوان را آرام کرد و او در راه دانش‌اندوزی و تعمیق ایمان خود، گام‌های استوارتری برداشت و به آرامشی دست یافت که از هر گنجی گرانبهاتر بود.

سوالات مرتبط