فقیر بودن به خودی خود فضیلت نیست؛ بلکه چگونگی رفتار فرد با این وضعیت و نیت او تعیین کننده است.
قرآن کریم، کتاب راهنمای انسانها در تمام مسائل زندگی است و با دقت و عمیق به موضوعات مختلف، از جمله فقر و غنا، میپردازد. این دو وضعیت اجتماعی و اقتصادی، تأثیر زیادی بر زندگی روزمره انسانها دارند و بسیاری از انسانها در رویارویی با این دو حالت با چالشهای مختلفی روبرو میشوند. قرآن بر این موضوع تأکید دارد که چگونگی برخورد انسانها با فقر و غنا بسیار مهمتر از خود این دو وضعیت است. در این مقاله، به بررسی نظرات قرآن درباره فقر و غنا، و راهکارهایی که این کتاب الهی برای عبور از این دو وضعیت ارائه میدهد، میپردازیم. ### تعریف فقر و غنا فقر به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد یا گروهی از مردم نتوانند نیازهای اساسی خود مانند غذا، پوشاک و مسکن را تأمین کنند. به عبارتی، فقر نشاندهندهی فقدان منابع مالی و مادی برای تأمین زندگی است. از سوی دیگر، غنا به حالتی اطلاق میشود که فرد یا جامعهای از کارشناسان اقتصادی و اجتماعی دارای منابع کافی و متنوع برای تأمین نیازهای خود و حتی کمک به دیگران باشد. ### توجه قرآن به موضوع فقر و غنا قرآن بهصراحت به مسأله فقر و غنا پرداخته و در آیات مختلف به کیفیت سپری کردن زندگی و عوامل مؤثر بر معنویت و رضایت انسان اشاره کرده است. یکی از مهمترین آیات قرآنی در این زمینه، آیه 177 سوره بقره است که در آن خداوند تقوی و نیکی را در توجه به خدا و کمک به دیگران معرفی کرده است. در این آیه آمده است: "نیکی آن نیست که رو به سوی مشرق و مغرب کنید، ولیکن نیکی این است که کسی ایمان به خدا و روز آخر و فرشتگان و کتاب و پیامبران داشته باشد و مال خود را با علاقه به خویشان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان و سائلان و برای نکاح کسانی که میخواهند عفت ورزند و برای کارهایی که رهایی میدهند، انفاق کند." ### فقر بهعنوان آزمایش قرآن در اینجا تأکید میکند که فقر به خودی خود نه فضیلت است و نه مذموم و آنچه مهم است چگونگی برخورد فرد با این وضعیت است. در سوره فرقان آیه 67، خداوند مومنان را توصیف میکند که در هنگام فقر، خود را در معرض آزمایش قرار میدهند و صبر و شکیبایی را پیشه میکنند. این آیه به مسلمانان یادآوری میکند که فقر میتواند یک چالش بزرگ باشد، اما در عین حال، فرصتی برای نشان دادن صبر و استقامت آنهاست. ### دورنگری به مومنان علاوه بر این، در سوره آل عمران آیه 134 نیز به مومنان واقعی اشاره شده که در سختیها برای خدا صبر میکنند و به دیگران رحم میکنند. این آیه نشان میدهد که مومنان واقعی کسانی هستند که در سختیها و فقر، نه تنها به فکر خود هستند، بلکه در اهتمام به دیگران نیز به فعالیت میپردازند. این نکته حساسیت و اهمیت رفتار اجتماعی انسانهای مؤمن را در درجات مختلف فقر و غنا نمایان میکند. ### فقر، فرصتی برای رشد معنوی یکی از نکات مهمی که میتوان از قرآن استنباط کرد، این است که فقر میتواند فرصتی برای نزدیکتر شدن به خدا و رشد معنوی باشد. وقتی فرد در شرایط سختی قرار میگیرد، او به خود و به عقایدش بیشتر فکر میکند و ممکن است که به صبر و مقاومت در برابر مشکلات عادت کند. این روحیه میتواند انسان را به درک عمیقتری از زندگی و معناهای آن رهنمون کند. بهعبارت دیگر، فقر و سختی به فرد این فرصت را میدهد که خود را بیازماید و با خود درونیاش رو بهرو شود. در این حالت، فرد میتواند از خود بپرسد که چه چیزهایی واقعاً مهم هستند و به دنبال تقویت روحیهاش برآید. ### رفتار با دیگران در زمان فقر بنابراین، فقیر بودن به خودی خود فضیلتی نیست، بلکه روح و نیتی که فرد در مواجهه با فقر از خود نشان میدهد، و همچنین رفتار او با دیگران و نیکیهای او، وجه تمایز را مشخص میکند. انسانها باید در زمان فقر با همدلی و دوستی رفتار کنند، زیرا این امر نه تنها به خود آنها کمک میکند، بلکه دیگران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند جامعهای بهتر و همدلتر ایجاد کند. ### خلاصه و نتیجهگیری بهطور کلی، در قرآن کریم فضیلت در راستای تقوا، نیکی و رضایت خداوند از اعمال انسانها ذکر شده است. فقر و غنا تنها وضعیتهای اجتماعی و اقتصادی هستند و ارزشی در خود ندارند؛ بلکه رفتار فرد در مواجهه با این وضعیتهاست که در نهایت او را به قرب الهی نزدیک یا دور میکند. قرآن کریم به ما یادآوری میکند که در هر دو حالت، انسان باید متوجه خود و سرنوشت روحانیاش باشد و همواره به دنبال تقویت روح و نیت خود در انجام اعمال نیک باشد. در نهایت، باید به این نکته توجه داشت که قرآن نهتنها جنبههایی از فقر و غنا را مورد توجه قرار میدهد، بلکه به انسانها میآموزد که هر شرایطی میتواند فرصتی برای رشد و کمال باشد. این فرصتهای معنوی و عاطفی، اساس شکلگیری جامعهای سالم از لحاظ اخلاقی و روحانی را فراهم میآورد.
نیکی این نیست که روی خود را به طرف شرق و غرب بگردانید، بلکه نیکی متعلق به کسی است که به خدا و روز قیامت و ملائکه و کتاب و پیامبران ایمان داشته و در راه محبتش مالش را به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه خدا به درخواستکنندگان و برای رهایی بندگان بدهد و نماز را بپادارد و زکات دهد و به وفای عهد خود عمل کند و در سختیها و مشکلات صبر پیشه کند. این افراد راستیناند و آنان پرهیزکارانند.
و آنان که وقتی انفاق میکنند، اسراف نمیکنند و بخل نیز نمیورزند و این دو حالت را میان خود کنترل میکنند.
آنان که در خوشی و سختی انفاق میکنند و خشم خود را کنترل میکنند و از مردم میگذارند؛ و الله نیکوکاران را دوست دارد.
روزی روزگاری در یک دهکده، مردی فقیر به نام حسن زندگی میکرد. او با وجود فقرش، همیشه به خداوند توکل داشت و پیوسته به دیگران کمک میکرد. روزی یکی از همسایهها که از او درخواست کمک داشت، به حسن مراجعه کرد. حسن بدون هیچ توقعی به او کمک کرد و با این عمل خود نشان داد که مهمتر از ثروت، نیت و روحیه او در کمک به دیگران است. این ویژگیها باعث شدند که حسن در دل مردم محبوب شود و خود نیز از زندگیاش احساس رضایت کند.