امید در قرآن صرفاً احساسی نیست، بلکه حقیقتی عقلانی و بنیانی است که از ایمان به خدا، صفات او و وعدههایش سرچشمه میگیرد و به عمل صالح و استقامت تشویق میکند.
امید در قرآن کریم، فراتر از یک احساس گذرا و صرفاً عاطفی است؛ بلکه حقیقتی عمیقاً عقلانی و بنیانی است که ریشه در معرفت و ایمان به ذات، صفات و وعدههای الهی دارد. در نگاه قرآنی، امید نه یک آرزوی خام، بلکه یک انتظار معقول و مبتنی بر دلایل و مبانی محکم است. این امر به ویژه با مفهوم "رجاء" در قرآن پیوند ناگسستنی دارد که نه تنها به معنای انتظار خیر است، بلکه همراه با عمل و تلاش میباشد. یکی از محوریترین مبانی عقلانی امید در قرآن، شناخت صفات خداوند است. پروردگار در قرآن با صفاتی چون "رحمن" (بخشنده بینهایت)، "رحیم" (مهربان)، "غفور" (بسیار آمرزنده)، "ودود" (بسیار دوستدارنده) و "قادر" (توانا) معرفی میشود. وقتی مؤمن به این حقیقت عقلانی واقف است که خداوند قدرت بیکران دارد و رحمتش بر غضبش پیشی میگیرد، چگونه میتواند از لطف او ناامید شود؟ یأس و ناامیدی در قرآن شدیداً نکوهش شده و حتی در سوره یوسف آیه 87، یأس از رحمت الهی به عنوان صفت کافران معرفی شده است: "وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ" (و از رحمت خدا ناامید نشوید؛ زیرا جز گروه کافران، کسی از رحمت خدا ناامید نمیشود.) این آیه به وضوح نشان میدهد که امید، نتیجه منطقی و عقلانی ایمان و شناخت صحیح خداست. یأس، ریشههای کفر و ناسپاسی دارد، زیرا در واقع نفی قدرت و رحمت بیحد و حصر الهی است. امید قرآنی، به هیچ وجه به معنای دست کشیدن از تلاش و توکل کورکورانه نیست. بلکه درست برعکس، یک امید عقلانی، محرکی قوی برای عمل صالح و استقامت در مسیر حق است. در سوره کهف آیه 110 میخوانیم: "فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا" (پس هر کس به دیدار پروردگارش امید دارد، باید کار نیک انجام دهد و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نکند.) این آیه به روشنی نشان میدهد که امید به دیدار خدا (که اوج امید مؤمن است)، با شرط "عمل صالح" همراه است. این یعنی امید در بستر عقلانیت و مسئولیتپذیری فرد معنا پیدا میکند. انسان امیدوار، نه تنها منتظر عنایت الهی است، بلکه خود نیز برای تحقق آن تلاش میکند، زیرا میداند که سنت الهی بر این است که پاداش تلاشگران را ضایع نمیکند. همچنین، امید در قرآن یک حقیقت روانشناختی و استراتژیک برای مقابله با دشواریهاست. زندگی دنیوی سرشار از آزمونها و بلایاست. اگر انسان در این مسیر، پشتوانهای عقلانی برای امیدواری نداشته باشد، به سرعت دچار سرخوردگی، افسردگی و یأس خواهد شد. قرآن با تعلیم امیدواری مبتنی بر توکل و شناخت حکمت الهی، به مؤمن ابزاری عقلانی برای تابآوری و مقاومت در برابر مشکلات میدهد. مؤمن میداند که هر سختیای به حکمتی الهی است و پس از هر سختی، آسانی خواهد بود (ان مع العسر یسرا). این خود یک اصل عقلانی است که تجارب بشری نیز آن را تأیید میکند. امید باعث میشود انسان حتی در اوج ناامیدیها، دست از تلاش و دعا برندارد. علاوه بر این، امید در قرآن، شامل امید به مغفرت الهی برای گناهکاران توبه کننده نیز میشود. در سوره زمر آیه 53 آمده است: "قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ" (بگو: ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خدا نومید نشوید؛ یقیناً خدا همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.) این آیه، دعوتی روشن و عقلانی برای بازگشت به سوی خداست. چرا که اگر انسان گناهکار بداند که حتی با گناهان بسیار، باز هم در رحمت الهی باز است (به شرط توبه صادقانه)، دلیلی برای ادامه گناه یا یأس کامل ندارد. این امید، محرک توبه و اصلاح ذات البین میشود. در نهایت، میتوان گفت که امید در قرآن، تجلی عقلانیت و حکمت الهی در زندگی بشر است. این امید، احساسی کور و بیمبنا نیست، بلکه بر پایههای مستحکم توحید، عدل الهی، رحمت واسعه پروردگار و وعدههای صادق او بنا شده است. این حقیقت عقلانی، به انسان بینش میدهد که در تمام فراز و نشیبهای زندگی، تکیهگاهی مطمئن و روزنهای به سوی گشایش و پیروزی وجود دارد، به شرط آنکه تلاش کند، صبور باشد و ارتباط خود را با خالق هستی حفظ کند. امید در قرآن، نه تنها راهی برای آرامش درونی است، بلکه برنامهای عملی برای یک زندگی هدفمند و سازنده را نیز ارائه میدهد. این آموزه، مؤمن را از ورطه یأس و بیهودگی نجات میدهد و او را به سوی فعالیتی مثبت و رو به پیشرفت سوق میدهد، چرا که میداند هر بذری که با نیت خالص و تلاش کاشته شود، سرانجام به بار خواهد نشست، اگرچه زمان آن را تنها خدا میداند. این است دلیل عقلانی بودن امید در قرآن.
ای پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید، و از رحمت خدا نومید نشوید؛ زیرا جز گروه کافران، کسی از رحمت خدا نومید نمیشود.
بگو: ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خدا نومید نشوید؛ یقیناً خدا همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
بگو: همانا من بشری هستم مانند شما که به من وحی میشود که معبود شما معبودی یگانه است؛ پس هر کس به دیدار پروردگارش امید دارد، باید کار نیک انجام دهد و در پرستش پروردگارش کسی را شریک نکند.
آوردهاند که درویشی مفلس، سالها در فقر و نداری میزیست و از دنیا توشهای نداشت. روزی از شدت گرسنگی و ناامیدی به دیواری تکیه کرده بود و اشک میریخت. مردی نیکوکار از آنجا میگذشت، حال او را دید و پرسید: «ای درویش، تو را چه شده است؟» درویش گفت: «از زندگی و ناداری به تنگ آمدهام و هیچ روزنهای از امید نمیبینم.» مرد نیکوکار لبخندی زد و گفت: «ای دوست، هرگز از رحمت پروردگارت نومید مباش! آیا ندیدهای که شب هرچه تاریکتر شود، صبح نزدیکتر است؟ و هر سختیای را پایانی است؟ این تنگدستی نیز بگذرد.» درویش از این سخن دلی گرم یافت و با خود اندیشید که آنچه این مرد میگوید، منطقی و از جنس حقیقت است. با توکل بر خدا برخاست و شروع به کار کرد و به مرور زمان گشایشی در کارش پدید آمد و فهمید که امید، نه صرفاً یک احساس زودگذر، بلکه نیرویی عقلانی است که انسان را به حرکت وامیدارد و راهگشای دشواریهاست.