حسرت ویرانگر بر فرصتهای دنیوی که به یأس میانجامد، مفید نیست. اما ندامت سازنده بر گناهان و کوتاهیها که منجر به توبه و اصلاح میشود، بسیار مفید است.
حسرت فرصتهای از دست رفته، موضوعی است که تقریباً هر انسانی در طول زندگی خود با آن مواجه میشود. این حس، گاهی میتواند بسیار سنگین و طاقتفرسا باشد و انسان را در دایرهای از 'اگرها' و 'ای کاشها' گرفتار کند. اما از دیدگاه قرآن کریم و تعالیم اسلامی، رویکرد ما به این حسرت چگونه باید باشد؟ آیا این حسرت مفید است؟ قرآن کریم به ما میآموزد که هر آنچه در دنیا به ما میرسد یا از ما گرفته میشود، با علم و تدبیر الهی است. در سوره حدید، آیه ۲۳ میخوانیم: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»؛ یعنی «تا بر آنچه از دستتان رفته غمگین نشوید و بر آنچه به شما داده شده، شادمان نگردید؛ و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد.» این آیه درسی عمیق به ما میدهد که نه باید بر داشتهها سرمست شد و نه بر نداشتهها و از دست رفتهها زیاد اندوهگین شد. این بدان معناست که غرق شدن در حسرت و اندوه بابت فرصتهای دنیوی از دست رفته، که منجر به یأس و بیعملی شود، مورد تأیید قرآن نیست. چنین حسرتی نه تنها مفید نیست، بلکه میتواند مانع پیشرفت و رشد معنوی و مادی انسان شود. زیرا ذهن و انرژی فرد را به گذشتهای تغییرناپذیر معطوف میکند و او را از حال و آینده غافل میسازد. این نوع حسرت، نشانه عدم توکل کامل به خدا و عدم رضایت به قضا و قدر الهی است. با این حال، باید بین «حسرت ویرانگر» و «ندامت سازنده» تفاوت قائل شد. اگر حسرت بر فرصتهای از دست رفته، ناشی از گناهان، کوتاهی در انجام وظایف دینی، یا ظلم به دیگران باشد، در این صورت این حسرت (که در ادبیات دینی بیشتر به آن «ندامت» میگویند) نه تنها مضر نیست، بلکه بخشی حیاتی از فرآیند توبه و بازگشت به سوی خداوند است. توبه واقعی شامل سه رکن است: پشیمانی قلبی از گناه، تصمیم بر ترک آن در آینده، و جبران مافات (در صورت امکان). این ندامت سازنده، انسان را وامیدارد تا از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و برای آینده خود برنامهریزی بهتری داشته باشد. قرآن در آیات متعددی به اهمیت توبه و بازگشت به سوی خدا اشاره کرده است. به عنوان مثال، در سوره آل عمران، آیه ۱۳۵ آمده است: «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ»؛ یعنی «و آنان که چون گناهی انجام دادند یا به خود ستم کردند، خدا را یاد میکنند و برای گناهانشان آمرزش میخواهند — و جز خدا کیست که گناهان را بیامرزد؟ — و بر آنچه انجام دادهاند، در حالی که میدانند، پافشاری نمیکنند.» این آیه نشان میدهد که یادآوری خطاها و پشیمانی از آنها، به شرطی که منجر به استغفار و تغییر رفتار شود، بسیار پسندیده و مفید است. همچنین، قرآن ما را از ناامیدی از رحمت الهی برحذر میدارد. در سوره یوسف، آیه ۸۷ میخوانیم: «...وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ»؛ یعنی «...و از رحمت خدا ناامید نشوید؛ زیرا تنها گروه کافران از رحمت خدا ناامید میشوند.» این آیه تأکیدی قوی بر حفظ امید و دوری از یأس دارد، حتی اگر فرد مرتکب گناه بزرگی شده باشد یا فرصتهای بسیاری را از دست داده باشد. حسرت بیاندازه که به یأس منتهی شود، فرد را از تلاش برای جبران و بهرهبرداری از فرصتهای جدید بازمیدارد و ایمان او را تضعیف میکند. به طور خلاصه، حسرت بر فرصتهای از دست رفته، اگر به معنای غصه خوردن و افسوس مداوم بر گذشته باشد که منجر به بیعملی و ناامیدی شود، از دیدگاه قرآن مفید نیست و حتی مضر است. اما اگر این حسرت، همان «ندامت» باشد که موجب بیداری، توبه، درس گرفتن از اشتباهات و انگیزه برای عمل صالح در آینده شود، نه تنها مفید است، بلکه یک موهبت الهی برای اصلاح و بازگشت به مسیر صحیح زندگی است. کلید اصلی در این است که از گذشته درس بگیریم، بر خدا توکل کنیم، و با عزمی راسخ به سوی آینده گام برداریم و بدانیم که فرصتهای حقیقی در اعمال صالح و کسب رضایت پروردگار نهفته است.
تا بر آنچه از دستتان رفته غمگین نشوید و بر آنچه به شما داده شده، شادمان نگردید؛ و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد.
و آنان که چون گناهی انجام دادند یا به خود ستم کردند، خدا را یاد میکنند و برای گناهانشان آمرزش میخواهند — و جز خدا کیست که گناهان را بیامرزد؟ — و بر آنچه انجام دادهاند، در حالی که میدانند، پافشاری نمیکنند.
ای پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا ناامید نشوید؛ زیرا تنها گروه کافران از رحمت خدا ناامید میشوند.
آوردهاند که مردی پارسا در بازار، بر سودی عظیم که از کفش رفته بود، افسوس میخورد و مویه میکرد. پیری حکیم از کنارش گذشت و گفت: «ای جوان، این اندوه تو را چه سود؟ اگر از آنچه گذشته، پند نگیری و برای آینده تلاشی نکنی، این حسرت جز غبار بر دلت ننشاند. بدان که تدبیر الهی بر حکمت استوار است و چه بسا فرصتی که از دست تو رفته، خیری پنهان در خود داشته است. پس به جای ماندن در غم دیروز، امروز را دریاب و دل به فضل پروردگار بسپار.» مرد با شنیدن این سخن، از خواب غفلت بیدار شد، از حسرت بیفایده دست کشید و از آن پس، به جای افسوس بر فرصتهای از دست رفته، با توکل به خدا و تلاش بیوقفه، به کسب معرفت و اعمال صالح پرداخت و به آرامش حقیقی دست یافت.