قرآن کریم نشانههایی چون معجزات الهی، انطباق پیام با توحید، شخصیت و اخلاق نیکو و بشارتهای کتب پیشین را برای شناخت پیامبر حق معرفی میکند. بزرگترین معجزه پیامبر اسلام (ص) خود قرآن است که بشر را به مبارزه طلبیده است.
در قرآن کریم، خداوند متعال راههای گوناگونی را برای شناخت پیامبران برحق از مدعیان دروغین پیش روی انسانها قرار داده است. این نشانهها نه تنها برای اهل زمان خود پیامبر، بلکه برای تمام نسلها، معیاری برای تشخیص صداقت دعوت الهی محسوب میشوند. یکی از مهمترین و بارزترین این نشانهها، معجزات الهی است که به اذن و قدرت پروردگار از طریق پیامبران انجام میشود. معجزه، امری خارقالعاده و بیرون از توان بشر است که هیچکس نمیتواند مانند آن را بیاورد و هدفش اثبات ارتباط پیامبر با نیروی مافوق طبیعی و الهی است. برای مثال، داستان عصای موسی (ع) که به اژدها تبدیل میشد، یا شکافته شدن دریا، نمونههایی از معجزات حسی و مشهود هستند که در قرآن به آنها اشاره شده است. این معجزات، برای مردم زمان خود، حجت قاطعی بر صدق ادعای پیامبری موسی (ع) بود. همچنین، درباره حضرت عیسی (ع)، قرآن از معجزاتی چون زنده کردن مردگان، شفای بیماران صعبالعلاج، و آفریدن پرنده از گل به اذن خداوند سخن میگوید. این موارد نشان میدهند که پیامبران از قدرتی الهی برخوردارند که فراتر از توانمندیهای بشری است و به همین دلیل، معجزات، یکی از قویترین دلایل اثبات نبوت محسوب میشوند. اما تنها معجزه حسی، نشانه پیامبر حق نیست. برای پیامبر اکرم (ص)، بزرگترین معجزه و نشانه حقانیت، خود قرآن کریم است. قرآن به عنوان کلام الهی، از چنان فصاحت، بلاغت، عمق معنایی، و هماهنگی برخوردار است که از قدرت بشر خارج است. در آیات متعدد، خداوند انسانها و جنیان را به آوردن سورهای شبیه به قرآن دعوت کرده و فرموده است که هرگز نخواهند توانست چنین کاری کنند، حتی اگر یکدیگر را یاری دهند. این چالش قرآنی (تحدی)، نه تنها در زمان نزول، بلکه تا ابد باقی است و تاکنون هیچکس نتوانسته است به آن پاسخ دهد. حفظ و مصونیت قرآن از تحریف و تغییر در طول قرون، یکی دیگر از جنبههای اعجاز آن است که گواه بر منبع الهی آن میباشد. علاوه بر این، قرآن حاوی علوم و حقایقی است که در زمان نزول، برای بشر ناشناخته بود و بعدها توسط اکتشافات علمی به اثبات رسید، که این نیز وجه دیگری از اعجاز علمی آن را نمایان میسازد. ویژگی دیگر پیامبران راستین، سازگاری و وحدت پیام آنهاست. همه پیامبران الهی، از آدم تا خاتم، مردم را به سوی یکتاپرستی، پرستش خدای یگانه و دوری از شرک دعوت کردهاند. پیام توحید، عدل، تقوا، و نیکوکاری، محور اصلی رسالت همه فرستادگان الهی بوده است. این وحدت در پیام، نشاندهنده آن است که منبع همه این تعالیم، یکی است و آن هم ذات مقدس پروردگار است. پیامبران برحق، هرگز برای خود مقام خدایی قائل نیستند و همواره خود را بنده و فرستاده خداوند معرفی میکنند. آنها مردم را به بندگی خدا دعوت میکنند، نه بندگی خویش. هر ادعایی از سوی فردی که بخواهد مردم را به پرستش خود یا دیگری غیر از خدای یگانه دعوت کند، نشانه دروغین بودن ادعای اوست. همچنین، شخصیت و سیره عملی پیامبران، گواه دیگری بر حقانیت آنهاست. پیامبران الهی، قبل از مبعوث شدن به رسالت نیز در میان قوم خود به صداقت، امانتداری، پاکدامنی و اخلاق نیکو مشهور بودهاند. پیامبر اکرم (ص) پیش از نبوت به «محمد امین» مشهور بود و دشمنانش نیز به امانتداری او اذعان داشتند. یک پیامبر راستین، هرگز برای کسب منافع دنیوی، شهرت، قدرت یا ثروت، ادعای نبوت نمیکند. آنها از مردم اجر و پاداش نمیخواهند و تنها هدفشان هدایت انسانها به سوی سعادت اخروی و رضایت پروردگار است. عدم وابستگی به دنیا، زهد، و تواضع از جمله خصایص بارز اخلاقی پیامبران است. این ویژگیها، انسان را قادر میسازد تا تفاوت بین رهبران واقعی و مدعیان دروغین را درک کند. قرآن کریم به پیشگوییهای کتب آسمانی پیشین درباره آمدن پیامبران نیز اشاره میکند. برای مثال، در سوره اعراف آیه 157، به صراحت بیان شده که اهل کتاب، پیامبر امی (درس نخوانده) را در تورات و انجیل یافتهاند که به خوبیها امر میکند و از بدیها نهی مینماید. این پیشگوییها و بشارتها، حجت دیگری بر صدق پیامبران متأخر است. علاوه بر این، وحی الهی و سخن نگفتن از روی هوای نفس، از نشانههای مهم دیگر است. در سوره نجم آیه 3 و 4 آمده است که پیامبر از روی هوای نفس سخن نمیگوید، بلکه آنچه میگوید تنها وحی است که بر او نازل میشود. این بدان معناست که پیامبر، خود منبع پیام نیست، بلکه تنها رساننده پیام الهی است. این نشانهها، مجموعهای از معیارهای منطقی و عینی را فراهم میآورند که به کمک آنها میتوان پیامبر حق را از مدعیان دروغین بازشناخت و راه هدایت الهی را با بصیرت دنبال کرد. این ویژگیها نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای هر جوینده حقیقتی، راهگشاست تا با تأمل در آنها، به پیامبران الهی ایمان بیاورند و از مسیر هدایت آنها پیروی کنند.
کسانی که از فرستاده، پیامبر درس نخوانده (امی) پیروی میکنند، همان کسانی که نام و نشان او را در تورات و انجیل که نزدشان است، نوشته مییابند؛ او آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی بازمیدارد و پاکیها را برایشان حلال و ناپاکیها را بر آنان حرام میکند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنان بوده، از ایشان برمیدارد. پس کسانی که به او ایمان آوردهاند و او را یاری کردهاند و او را نصرت دادهاند و از نوری که با او نازل شده پیروی کردهاند، آنان همان رستگارانند.
و از روی هوای نفس سخن نمیگوید.
این سخن جز وحیی که وحی میشود نیست.
و اگر در آنچه بر بنده خود (محمد) نازل کردهایم، شک و تردید دارید، پس سورهای مانند آن بیاورید و گواهان خود را جز خدا فراخوانید، اگر راستگو هستید.
حکایت کنند که در روزگاران قدیم، مردی پارسا و دانشمند در شهری زندگی میکرد که مردم او را به زهد و دانش میشناختند. بسیاری به نزدش میآمدند تا از او راهنمایی بخواهند. روزی پادشاه آن شهر که در پی یافتن راستگویی بود، به سراغ او رفت و گفت: «چگونه میتوان در میان این همه مدعی و سخنپرداز، سخن راستین و راه درست را تشخیص داد؟» مرد پارسا لبخندی زد و گفت: «ای پادشاه! سخن حق و راه درست نه تنها با کلام دلنشین، بلکه با کردار نیکو، بیادعایی و پرهیز از فریب شناخته میشود. دروغگو همیشه در پی منافع خویش است و خود را برتر میبیند، اما راستگو جز خیر مردم و رضای خداوند چیزی نمیخواهد.» پادشاه با تأمل در سخنان او، دریافت که پیامبران الهی نیز به همین سادگی و صداقت در رفتار و گفتارشان شناخته میشوند، نه با ادعاهای بزرگ یا طلب مزد، بلکه با رسالت و اخلاصشان در راه هدایت خلق.