انسان با شناخت خود به عنوان مخلوقی برای عبادت خدا و ارتباط با او، میتواند هویت واقعیاش را بیابد.
پاسخ به این سوال که «من کی هستم» یکی از پرسشهای بنیادی و عمیق انسانی است که در تاریخ تفکر بشر همواره مطرح بوده است. این سوال فراتر از یک مساله صرفاً فلسفی، به ابعاد روحانی و اخلاقی زندگی انسان نیز مرتبط میشود. در این راستا، قرآن کریم به عنوان کتاب مقدس و اساسی مسلمانان، به تعبیری عمیقتر به این سوال پرداخته و هویت انسانی را در پیوند با خالق و هدف آفرینش تبیین میکند. یکی از آیات کلیدی در این زمینه، آیه 56 سوره الذاریات است که در آن خداوند میفرماید: "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون". ترجمه این آیه به وضوح میگوید که من جن و انس را نیافریدم مگر برای آنکه عبادت کنند. این جمله به وضوح نشاندهنده این است که هویت انسان اساساً در چینش اشتیاق به پرستش و بندگی خداوند نهفته است. از این رو، انسان تنها موجودی نیست که به طور تصادفی بر روی زمین آمده است، بلکه او دارای هدف و معنایی عمیق میباشد که در ارتباط با خداوند تعریف میشود. در بخشهای دیگری از قرآن، به ویژگیهای انسانی و هویت فردی نیز به دقت پرداخته شده است. در سوره احزاب آیه 70، خداوند خطاب به مؤمنان میفرماید: "یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا". این آیه به وضوح تأکید میکند که انسان باید در گفتار و کردار خود راستگو و متعهد باشد، و بدین ترتیب ارتباط عمیقتری با خدا برقرار کند. این نکته مهم نشاندهنده آن است که شناخت خود به عنوان یک مخلوق الهی و پذیرش وظیفهاش در عبادت و بندگی خداوند، کلید فهم هویت واقعی انسان است. در دنیای امروز، به شاهد آن هستیم که بسیاری از افراد به دنبال هویت و معنی زندگی هستند. یکی از دلایل این جستجوها، تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی، همراه با ظهور فناوریهای نوین و اطلاعات بیپایان است که دسترسی به آنها به آسانی میسر است. در این عالم گسترده، انسانها بیشتر از همیشه احساس تنهایی و از دسترفتن هدف را میکنند. در این راستا، قرآن به شکل زیبایی بر روی این مفهوم تأکید میکند که برای هر انسان، شناخت و ارتباط با خداوند میتواند راهحلی برای یافتن هویت و معنا باشد. انسان باید خود را از طریق ارتباط با خداوند بشناسد و به این حقیقت ایمان داشته باشد که او به عنوان یک انسان، جزئی از خلقت خداوند است و وظیفهاش عبادت و بندگی اوست. این ارتباط نه تنها به عنوان یک رابطه غیابی، بلکه به عنوان یک پیوند حقیقی و عمیق مطرح است. به همین دلیل، قرآن به ما آموز میدهد که عبادت، فقط به معنای انجام مناسک دینی نیست، بلکه شامل هر اقدامی است که در راستای رضایت خداوند انجام میشود. در نگاه قرآنی، هویت انسانی نه تنها به روح و نفس فردی بلکه به اخلاق و رفتارهای اجتماعی او نیز مرتبط است. انسان باید به عنوان یک مخلوق خدا، مسئولیتهایی در قبال دیگران بپذیرد و در عین حال در پی حقیقت و صداقت باشد. این موارد نه تنها به بهبود جامعه کمک خواهد کرد، بلکه به تجربیات انسانی و معنویت آنها نیز افزوده خواهد شد. با این حال، در جستجوی هویت و حقیقت، انسان باید خود را از تردید و تشتت رها کند. در دنیای معاصر، تئوریها و فلسفههای مختلف تلاش کردهاند به این سوالات پاسخ دهند، اما تنها راه مستقیم و اصلی، همان ارتباط با خداوند و درک عمیق آیات قرآن است. قرآن کریم به عنوان کلام الهی، میتواند نور و راهنمای انسان در تمامی جنبههای زندگی باشد. در بسیاری از روایات اسلامی، تأکید شده است که شناخت خود به شناخت، وظیفه و مسؤولیتهای انسانی میانجامد. با شناخت خداوند و قابلیتی که او را تجربه میکند، انسان میتواند مسیر زندگی خود را به سمت معنویت و کمال سوق دهد. این مساله به روشنی در سیره نبوی و زندگی اهل بیت نیز مشهود است. از سویی دیگر، جستجو برای هویت و معنی زندگی در قرآن به صورت گستردهای با محبت و رحمت الهی در هم آمیخته است. خداوند در قرآن بارها از رحمت و مغفرت خود سخن به میان آورده و وعده داده است که هرکس بر اساس نیت خود به او نزدیک شود، او نیز در را بر روی او خواهد گشود. در نهایت، با توجه به تمام آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که پاسخ به سوال «من کی هستم» در قرآن کریم با پرستش، عشق، صداقت و تلاش برای زندگی در راستای رضایت خداوند پیوند مستقیم دارد. تنها راه روشن برای دستیابی به هویت واقعی، تلاش در فهم و عمل به تعالیم الهی و نزدیک شدن به خالق است. قرآن با ارائه یک نقشهراه برای هویت یابی، به انسانها این فرصت را میدهد تا در جستجوی خداوند، خود را بشناسند و با کشف هویت حقیقیشان به کمال و سعادت دست یابند.
و من جن و انس جز برای عبادت من نیافریدم.
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و گفتار درست و نیکو بگویید.
روزی، جوانی به نام امید به جنگل رفته بود و به فکر زندگی و هدف هایش بود. او به یاد آیات قرآن افتاد و احساس کرد که باید هویت واقعیاش را در مدح و بندگی خداوند بیابد. او تصمیم گرفت روزانه زمانی را به دعا و عبادت اختصاص دهد. به مرور زمان، امید احساس آرامش بیشتری در زندگیاش کرد و فهمید که هدف او انسان بودن و بندگی خداوند است.