انسانها از تنهایی میترسند زیرا فطرتاً موجوداتی اجتماعی هستند که برای آرامش و حمایت به دیگران و جامعه نیاز دارند. این ترس همچنین میتواند ناشی از احساس دوری از خداوند باشد، چرا که تنها ارتباط عمیق با اوست که میتواند هر نوع تنهایی را برطرف کند.
ترس از تنهایی یکی از عمیقترین و بنیادیترین ترسهای انسانی است که ریشههایی در فطرت، روان و حتی ابعاد معنوی وجود انسان دارد. از منظر قرآن کریم، انسان موجودی اجتماعی آفریده شده و نیاز به ارتباط و همبستگی در او نهادینه گشته است. این نیاز نه تنها برای بقای جسمی، بلکه برای آرامش روحی و رشد معنوی او حیاتی است. قرآن به وضوح به این حقیقت اشاره دارد که خداوند جفتها را آفرید تا انسانها در کنار هم به آرامش و سکون برسند. یکی از مهمترین دلایلی که انسان از تنهایی میترسد، ناشی از فطرت اوست. خداوند انسان را به گونهای آفریده که به سوی اجتماع و زندگی گروهی تمایل دارد. در سوره روم، آیه ۲۱ میخوانیم: «و از آیات او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و میان شما دوستی و رحمت قرار داد؛ به راستی در این [امر] برای مردمی که میاندیشند، نشانههایی است.» این آیه به روشنی نشان میدهد که هدف از آفرینش جفتها، دستیابی به آرامش و سکون است. فقدان این آرامش و نبود همنشینی میتواند احساس تنهایی و ترس را در پی داشته باشد. انسان به طور طبیعی به دنبال اُنس و اُلفت است و دوری از این انس، او را به وحشت میاندازد. علاوه بر این، دین اسلام بر اهمیت اجتماع و تشکیل «امت» تأکید فراوانی دارد. مسلمانان تشویق میشوند که با هم برادر باشند، در کنار هم زندگی کنند و از یکدیگر حمایت نمایند. در سوره آل عمران، آیه ۱۰۳ آمده است: «و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت برقرار کرد و به لطف او برادر شدید.» این آیه بر اهمیت وحدت و همبستگی تأکید میکند و نشان میدهد که در کنار هم بودن، نعمتی الهی است. بنابراین، ترس از تنهایی میتواند ریشه در این داشته باشد که انسان خود را از این نعمت و حمایتهای اجتماعی محروم میبیند. جامعه اسلامی پناهگاهی است که فرد در آن احساس امنیت و تعلق خاطر میکند و از سوی دیگران حمایت میشود. وقتی این حمایتها از بین میرود یا احساس میشود که فرد از آن جدا شده، ترس از تنهایی بروز میکند. جنبه دیگری از ترس از تنهایی، میتواند به «تنهایی معنوی» بازگردد. حتی زمانی که انسان در میان انبوهی از جمعیت قرار دارد، اگر ارتباطش با خداوند قطع شود یا احساس کند از او دور است، ممکن است دچار نوعی تنهایی عمیق و وحشتناک شود که هیچ جمعی قادر به پُر کردن آن نیست. در مقابل، قرآن میآموزد که خداوند همواره نزدیک است و هیچ کس در حقیقت تنها نیست، مگر اینکه خود را از پروردگارش دور کند. در سوره حدید، آیه ۴ میفرماید: «اوست کسی که آسمانها و زمین را در شش دوره آفرید، سپس بر عرش قرار گرفت. آنچه در زمین فرو میرود و آنچه از آن بیرون میآید و آنچه از آسمان فرود میآید و آنچه به آن بالا میرود را میداند. و او با شماست هر جا که باشید؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید بینا است.» این آیه و آیات مشابه آن، این پیام آرامشبخش را به انسان میدهند که در هر زمان و مکانی، خداوند حاضر و ناظر است و این حضور الهی میتواند بهترین پناهگاه در برابر احساس تنهایی باشد. کسی که به این حضور ایمان دارد، حتی در خلوتترین لحظات نیز احساس تنهایی نمیکند، بلکه این خلوت به انس با معبود تبدیل میشود. ترس از تنهایی همچنین با حس آسیبپذیری و عدم کفایت ارتباط دارد. انسان در تنهایی احساس میکند که در مواجهه با مشکلات و چالشهای زندگی، هیچ یاریدهنده و حامیای ندارد. این حس ناتوانی و ضعف میتواند اضطراب و ترس شدیدی را به دنبال داشته باشد. قرآن به مؤمنان توصیه میکند که در برابر مشکلات صبر پیشه کنند و از نماز و ذکر الهی یاری جویند، چرا که با این روشها، انسان خود را به قدرتی لایزال متصل میکند که هرگز او را تنها نمیگذارد و حمایت میکند. در نهایت، ترس از تنهایی یک واکنش طبیعی به نیازهای اساسی انسان برای ارتباط، تعلق خاطر و امنیت است که خداوند در وجود او قرار داده است. راه غلبه بر این ترس، نه تنها جستجوی ارتباطات انسانی سالم و مثبت، بلکه تقویت ارتباط عمیق و ناگسستنی با پروردگار عالم است. با ایمان به حضور همیشگی خداوند و اعتماد به حمایتهای او، انسان میتواند بر این ترس غلبه کند و تنهایی را به خلوت و انس با خداوند تبدیل نماید.
و از آیات او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و میان شما دوستی و رحمت قرار داد؛ به راستی در این [امر] برای مردمی که میاندیشند، نشانههایی است.
و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت برقرار کرد و به لطف او برادر شدید.
اوست کسی که آسمانها و زمین را در شش دوره آفرید، سپس بر عرش قرار گرفت. آنچه در زمین فرو میرود و آنچه از آن بیرون میآید و آنچه از آسمان فرود میآید و آنچه به آن بالا میرود را میداند. و او با شماست هر جا که باشید؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید بینا است.
گویند مردی حکیم در سفری، از کاروان خود جدا افتاد و در بیابان تنها ماند. دلش از ترس و ناامیدی مالامال گشت، زیرا که دوری از یاران و همسفران، او را در معرض آفات میدید. در آن حال، به یاد آورد که سعدی در حکایات خود به اهمیت انس و الفت اشاره کرده است و فرموده: «مُصیبت بزرگی است که انسان در میان مردم باشد و از ایشان همدمی نیابد.» مرد حکیم دریافت که انس و الفت با همنوعان، مایهی قوت و آرامش است و تنهایی، اگرچه گاه برای تفکر نیکو باشد، اما در آن خطر و اضطراب نهفته است. پس از آن، با تمام توان به دنبال کاروان گشت و چون به یاران رسید، شکر خدا گفت که از ورطهی تنهایی رهایی یافته و آرامش همنشینی را بازیافته است. این تجربه به او آموخت که هرگز نباید قدر جمع و یاران را نادیده گرفت.